هوای نمایشگاه کتاب در این روزهای اردیبهشت گرم گرم است. آنقدر گرم که همانقدر که سر مسئولان غرفه های کتاب شلوغ است سر فروشندگان نوشیدنی و بستنی هم شلوغ است. اما از اینها گرمتر بازار حضور فعال معاونت های مختلف شهرداری پایتخت، فرهنگسرای کتاب، استودیو رادیو... است.
به گزارش شهر، آنها که با مترو آمده اند با طی یک مسیر مشخص و آسان به نمایشگاه می رسند اما افرادی که به در این هوای گرم با خودرو شخصی راهی شده اند باید مسافت طولانی را طی کنند چرا که فاصله زیاد پارکینگ تا محل شبستان انقدر طولانی است که حتما پشیمانشان می کند و به یادشان می آورد که مترو وسیله ای سریع، ارزان و آسان است برای تردد در تهران شلوغ ما.
در ورودی اصلی شبستان سوله ای راه اندازی شده که نام تهران شهر مهربانی بر آن حک شده است . حال و هوای آدم های داخل این سوله با جو بقیه فضاها فرق می کند . نه هجوم آدمها غیرعادی است و نه اثری از بر هم ریختگی وجود دارد .اینجا فرهنگسرای کتاب است.
کسی بی تفاوت عبور نمی کند
تصاویر مختلف از چهره شهید مطهری بر روی میز ریخته است . مرد جوان هر بار یکی از تصاویر را بر می دارد و با دقت نگاه می کند و لایه ای از خمیر بر دیواره مجسمه اش می گذارد. تندیس شهید مطهری بر تعدادی کتاب در فرهنگسرای کتاب در حال ساخته شدن است . مردم با علاقه نگاه می کنند مثل آن می ماند که یک کلاس زنده هنری برپا است.
«تشریف بیارید گل بازی در خدمتتان باشیم». «خانم بفرمایید گل» این دعوت ها از سوی روحانی جوانی صورت می گیرد که در همان ابتدای ورودی فرهنگسرای کتاب مخاطبان زیادی را یافته است.
عبایش را در آروده و یکسر گل تازه را ورز می دهد. این کار را با هیجان خاصی انجام می دهد . ورز دادن گل پرتاب کردن آن به هوا توجه پیر و جوان را به خود جلب کرده است . با همه حرف می زند . از همه نظر می پرسد . کنار میزش بر روی کاغذ نوشته شده "سفالگری مذهبی" ، همه آستین بالا می زنند تا قاب سفالی با نام مقدس بسازند .
حضور روحانیون در فرهنگسرا پررنگ است . در یکی از سراها یک روحانی برای بچه ها مسابقه برگزار کرده است . بهزاد فراهانی و محمد پویا پهلوانی دو تا از شاگرد مدرسه هایی هستند که جذب مسابقه شده اند. نگاه می کنند اما روی شرکت کردن در مسابقه را ندارند. حاج آقا آنقدر سر به سرشان می گذارد تا رویشان برای مسابقه دادن باز می شود . چند دقیقه بعد دردست هر کدام یک بسته لوازم التحریر ژله ای است . لبخند رضایت آنها گواه رقم خوردن لحظاتی شاد و مفرح است .
*اینجا خوش می گذره ؟
" به اندازه خود نمایشگاه واسمون خوب بود" این را بهزاد می گوید؛ نوجوانی که پیراهنش شبیه دوستانش است و معلوم است که از مدرسه آمده اند. می گوید: صحافی یاد گرفتیم . دفتر درست کردیم و به خودمان هدیه دادند. دوستانم دیروز آمده اند و صحافی یادگرفته اند و امروز که با مدرسه آمدیم دسته جمعی به اینجا سرزدیم .
با لبخند می گوید: " حالااگر کتاب های مدرسه ام ورق ورق شد خودم می دانم چطور درستش کنم . اصلا با دست کارکردن یک مزه ای درد . "
بچه ها با سر تاییدش می کنند و می خواهند هرچه سریعتر از حرف زدن رها شوند و به سر میز "قیچی سخن گو" بدوند . شوق نگاهشان با چرخش قیچی در دستان مردی میان سال گره خورده است مردی که با کمی کاغذ رنگی و قیچی غوغا کرده است .
اینجا پروانه ها سریع صادر می شوند
محمدشاطر کریمی آموزگار بازنشسته ای است که این روزها نمایشگاه کتاب در سالن فرهنگسرای کتاب میزبان بازدید کنندگان است . کاغذهای رنگی را درکنار هم می گذارد و از آنها می پرسد که چه چیز دوست دارند و جواب هر چه که باشه چنددقیقه بعد از چرخش سریع قیچی بر کاغذ ظاهر می شود و اعجاب بر می انگیزد.
کریمی می گوید : ژاپنی ها 85 سال است که سابقه کار با کاغذ را دارند اما در ایران اگه دست یک بچه میخ بدهید و بگویید به دیوار بزن ، آنقدر مهارت دست هایش ضعیف است که یک میخ بر دیوار زدن کارسختی می شود اما این کار کردن باکاغذ خلاقیت و تفکر بچه 7 ساله تا پیرمرد 70 ساله را شکوفا می کند .
پروانه هایش حال و هوای خاصی دارند حتی پایه هم دارند و می شود جایی برایشان در روی میز کار دست و پا کرد . همه اشتیاق داشتن یک پروانه دارند . درحالی که دستان آموزگار دیروز و هنرمند امروز با قیچی بر روی کاغذ می چرخد به بقیه می گوید : درست است که در شهرداری پروانه گرفتن سخت است اما اینجا پروانه ها سریع صادر می شوند.
رادیو کتاب به موج FM ردیف 89.5 مگاهرتز
اتاق شیشه ای در انتهای سالن فرهنگسرای کتاب وجود دارد که در آن برنامه زنده رادیویی در حال اجرا است . مجری برنامه زنده رادیویی اجرا می کند. مجری برنامه با یکی از نویسندگان که امسال برای نخستین بار کتابش به بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب آمده است ، گفت و گو می کند .
ماجرای کتاب و خواندن بخشی از کتاب در رادیو جلو چشم مخاطبان کار چندان آسانی نیست. اینجا فرصت دیدن یک استودیو رادیویی بابرنامه زنده هم مهیا شده و دیوارهای شیشه ای آن به جاذبه محیط افزوده است . رادیو کتاب بر روی موج FM ردیف 89.5 مگاهرتز شنوندگان را به نمایشگاه بیست و هفتم دعوت می کند.
بر دیوار یکی از غرفه ها نقاشی های چسبانده شده که هر کدام در بر گیرنده یک ضرب المثل است. در یک نقاشی که جوانی 20 ساله آن را کشیده، دو کوه قهوه ای با فاصله نقاشی شده اند، یک زوج در پایین کوه به هم رسیده اند . پایینش نوشته است کوه به کوه نمی رسد اما ادم به ادم ...
مسئول غرفه تصویرسازی با ضرب المثل فارسی نقاشی نوجوانی 16ساله، خانمی 24 ساله و کودکی 8 ساله را نشانم می دهد. در یکی از تصاویر مردی نقاشی شده که درحال شمردن دندان های یک اسب با ذره بین است. نیاز به نوشتن ضرب المثل نبود .نقاشی گویای همه چیز بود .
از دغدغه های فرهنگی تا فرهنگ ترافیک
حضور معاونت های شهرداری تهران در فرهنگسرای کتاب پررنگ است. معاونت امور فرهنگی اجتماعی بیش از سه غرفه دارد و معاونت حمل و نقل و ترافیک خدمات شهری هرکدام با دو غرفه به نمایشگاه آمده اند .
یکی از محصولات فرهنگی شهرداری کتاب "شمارش معکوس عشق " است. کتابی در قطع جیبی که مجموعه داستان در آن است که ترجمه انگلیسی هم دارد . مسئول غرفه می گوید : قرار است هر ماه یک کتاب با این شمایل به شهروندان داده و بعداز تیرماه نیز هر هفته یک کتاب در دست تهرانی باشد . هدف این کتاب ها این است تا مردم به هم لبخند بزنند .
هر روز نمایش جنبی هم با پرده خوانی، نقاشی ، سیاه بازی و تئاتر برگزار می شود تا مردم در فرهنگسرا از اوقاتشان لذت ببرند و بعضی مسائل هم که امروز به دغدغه زندگی شهرنشینی بدل شده یادآوری شود تا آدم ها بهتر از همیشه در کنار هم زندگی کنند.
در این نمایشگاه فرصت ثبت نام رایگان در 82 کتابخانه شهرداری هم مهیا شده است . با یک ثبت نام ساده بن مخصوص به آنها داده می شود و افراد فرصت دارند تا31 تیرماه با مراجعه به کتابخانه های شهر ثبت نام کنند.
درخت دانایی هم پوستری است که برای کودکان طراحی شده که در ازای خواندن 40 کتاب و چسباندن نام آنها با یک سیب به درخت، می توانند از سازمان فرهنگی وهنری شهرداری تهران جایزه بگیرند. البته فضای فرهنگسرا تنها برای افراد عادی و کودکان نیست بلکه متخصصان هم می توانند از برکات نمایشگاه لبخند رضایت بر لبانشان نقش ببندد. چرا که تنها در غرفه معاونت برنامه ریزی توسعه شهری و امور شورا 11 کتاب از قوانین و مقررات املاک و ساخت و ساز گرفته تا پسماند و ورزش و اطلس کلانشهر تهران به مخاطبین تخصصی ارایه می شود. دانشجویان و اساتید رشته برنامه ریزی می توانند همه شاخص های شهری را در این مجموعه کتاب در اختیار داشته باشند .
در حال خروج از فرهنگسرای کتاب صدای دو خانم جوان را که یکی 28 ساله و دیگری 24 ساله شنیده می شود که فرم نظر خواهی را پر می کنند . از سفال کاری و کار با قیچی راضی اند و توانسته اند درمسابقه صوتی کتاب خوانی هم دو کارت هدیه جایزه بگیرند.
