به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سیصد و هفتاد و پنجمین نشست باشگاه فیلم تهران که به نمایش و نقد فیلم مزار شریف اختصاص داشت با حضور عبدالحسن برزیده کارگردان و محمد تقی فهیم در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
عبدالحسن برزیده درباره انگیزهاش از ساخت این فیلم گفت: حادثه کشته شدن دیپلماتهای ایرانی در افغانستان در مرداد سال ۱۳۷۷ اتفاق افتاد؛ اخبار ضد و نقیضی که از این اتفاق منتشر میشد باعث شد به عنوان یک ایرانی جریانات این حادثه را پیگیری کنم.
برزیده اضافه کرد: جلسهای با آقای شاهسون خبرنگار اعزامی ایران در مزارشریف و یک نیروی امنیتی گذاشتم و همانجا بود که متوجه شدم به دلیل سیاسی و امنیتی بودن موضوع، عدهای اصلا دوست ندارند درباره این اتفاق صحبت شود. تا اینکه بعد از یکسال آقای شاهسون با من تماس گرفت و با تعریف کردن خاطراتش رفته رفته روند نگارش فیلم نامه آغاز شد.
برزیده خاطرنشان کرد: طی تحقیقاتم متوجه شدم طالبان یک سال قبل از این اتفاق، مزارشریف را به تصرف درآورده و از جایی که طالبان اهل تسنن و مردم مزارشریف شیعه نشین هستند، پس از بیاحترامی طالبان نسبت به یک مکان مذهبی شیعه، مردم مزار شریف دست به اعتراض میزنند و چون دولت پاکستان را حامی گروه طالبان میدانستند، به کنسولگری پاکستان حمله میکنند و سرکنسول پاکستان در این اتفاق کشته میشود. جریانات تندی در اطلاعات پاکستان وجود دارد آنها از هیچ کسی پیروی نمیکنند و نظر شخصی من این است که آنان دیپلماتهای ایرانی را کشتهاند نه طالبان افغانستان.
وی ادامه داد: دولت پاکستان اطمینان داده بود اتفاقی برای دیپلماتهای ما نمیافتد ما دستور خروج آنها را صادر نکردیم، اما شاهد بودیم دولت پاکستان تا ۱۹ روز پس از این اتفاق سکوت میکند و با دادن اطلاعات غلط به ایران سعی میکند افکار عمومی را از اصل ماجرا منحرف سازد و در صحبت با خانم مرضیه افخم مطلع شدم هنوز پرونده این موضوع بین ایران و پاکستان باز است و هنوز مطالباتی در این بین وجود دارد.
این کارگردان همچنین افزود: طالبان با شرایطی که داشت نه تنها نمیتوانست با ایران درگیر شود بلکه سعی میکرد به دلیل قدرتمند بودن ایران در منطقه روابطش را با ایران نزدیک کند. بنابراین گروه تروریستی طالبان انگیزهای برای حمله به سفارت ایران نداشتند. حتی بعد از مشخص شدن حادثه طالبان با پس دادن اجساد کشته شدگان به لحاظ عرف جهانی از ایران عذرخواهی کردند.
برزیده درادامه خاطرنشان کرد: دولت پاکستان بااشتغال چنداستان کشور افغانستان منافع بسیاری به دست میآورد به طبع دوست ندارد این کشور امنیت و آرامش داشته باشد. از سوی دیگر با درگیر شدن ایران با افغانستان ممکن بود یک جنگ فرسایشی در منطقه شکل بگیرد که خوشبختانه اتفاق نیفتاد.
برزیده افزود: ما سعی داشتیم بازجویی از شاهسون را خیلی امنیتی نشان ندهیم. لازم بود سوالات ذهن مخاطب از زبان بازجو شنیده شود و شک و شبه ماجرا از نگاه او بگذرد. در مورد تیر خلاصیها هم اطلاعات زیادی در دسترس نداشتیم. بعد از تحویل اجساد مشخص شد ۵ تن از آنها تیر خلاص خوردهاند. من خودم لحظاتی که فیلم را میساختم از نشان دادن جزئیات عذاب وجدان داشتم مدام به ناراحتی خانوادههای آنها و دردمندی روحیه مردم فکر میکردم. این اتفاق طی ۱۹ روز افتاده اما ما باید آن را در یک ساعت و نیم نشان میدادیم و از این رو مجبور به گزینش لحظات شدیم.
کارگردان فیلمهای دکل و پرواز خاموش درباره چگونگی انتخاب شیوه روایت غیر خطی نیز گفت: صحنه کشته شدن دیپلماتها آنقدر تکان دهنده و تاثیرگذار بود که در صورت روایت خطی باید این اتفاق در ابتدای فیلم روایت میشد و فیلم در همان ابتدا تمام میشد، بنابراین تصمیم گرفتیم از بیان جزئیات و چه کسی بودن شخصیتها اجتناب کردیم و تنها به روایت چگونگی رسیدن آقای شاهسون به ایران پرداختیم و فیلم را به صورت غیر خطی روایت کنیم.
محمد تقی فهیم منتقد میهمان گفت: واقعیت این است که ما نسبت به صدماتی که به کشورمان وارد میشود همگرایی داریم و احساس مسئولیت میکنیم و یکی از نشانههایش ساخته شدن همین فیلم است. همه جای دنیا پروندههای امنیتی پنهان کاری میشوند اما بعد از چندین سال از آنها پرده برداری میشود و در اختیار رسانهها قرار میگیرند تا در مورد آنها صحبت شود.
وی افزود: این فیلم از یک واقعیت دردناک ساخته شده که لزومی هم ندارد تمام جزئیات در آن به تصویر کشیده شده باشد. این فیلم از لحاظ فنی، تکنیک، اجرا و حضور عوامل حرفهای در مجموع باور پذیر شده است و در حال حاضر برای ما دلچسب است اما باید دید چقدر از آن در ذهن ما ماندگار است. این بخش به قصهپردازی مربوط است. به نظرم اگر آقای برزیده روی قصه و اینکه از کجا شروع شده و کجا تمام میشود کار میکردند فیلم از تاثیرگذاری بهتر و ماندگارتری برخوردار میشد.
وی درباره نکات مثبت فیلم گفت: در شرایطی که سینمای ایران عنصر مضمون را از دست داده این فیلم از مضمون قابل تامل و تفکری برخوردار است اما متاسفانه نسبت به آن کم توجهی شده است. همچنین فیلم از ریتم و ضرب آهنگ قوی برخوردار است.
این منتقد در پایان یادآور شد: مهمترین مساله این فیلم این است که امروزه هم این مسائل و این خشونتها توسط طالبان و داعش و... در منطقه وجود دارد. البته یک مستند هم توسط محمدحسین جعفریان به نام «چه کسی ما را کشت؟» درباره این اتفاق ساخته شده که در آن بیشتر به جزئیات پرداخته شده است. در هر صورت ما باید از فیلم ساز انتظار فیلم خوب ساختن داشته باشیم، اگر فیلم ساز فیلم خوب بسازد به تمام تعهداتش عمل کرده است. سینما فقط این نیست که به تفریحات مردم جواب دهد و اگر فیلمی بتواند دغدغههایی را نیز مطرح کند ارزشمندتر خواهد بود.
این جلسه با پرسش و پاسخ حاضرین از عوامل فیلم به پایان رسید.