دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
ساعت : ۰۰:۴۹
کد خبر: ۸۴۱۵
|
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۲:۳۶
كارگردان نمايش «صد راه صدرا» در گفت‌وگوي تفصيلي با «شهر»:
هميشه فكرمي كنيم كه شخصيتهاي بزرگ عاري از خنده هستند و هروقت بخواهيم آنهارا در صحنه اجرا كنيم بايد از آنها يك شخصيت جدي را نشان داد در حاليكه يكي از روش هاي جذب مردم توسط اين شخصيتها خوشرويي و خوش خنده بودن اين‌ها بوده است.
عظيم موسوي كه با نمايش «صد راه صدرا» در بخش چشم انداز بيست‌و هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر حضور دارد در گفت‌و‌گوي تفصيلي با خبرنگار شهر با بيان اين مطلب افزود: نمايش «صد راه صدرا» 10 سال گذشته در سال 78 در جشنواره تئاتر فجر مورد پذيرش قرار گرفته بود، اما به خاطر هزينه‌هاي هنگفتي كه داشت و اركستر بزرگي كه براي آن احتياج بود و همچنين هزينه‌هاي زياد آن،اجرا نشد،البته در جند دوره ديگر هم متاسفانه با وجود اين‌كه از حجم كار نيز كاسته شد،اما بازهم موفق نشديم اين اثر نمايشي را به روي صحنه ببريم؛چرا كه قرارداد خاصي براي اين اجراي اين نمايش به لحاظ بودجه وجود داشت كه به ما اين مبلغ را نمي دانند تا اينكه در اين دوران آمدم و كردم تا بازهم از حجم كار بكاهم و آن فضاي حجيم و لباس هاي فاخر را برداشتم ووتا حدي به زمان روز نزتلاش ديك شدم و شيوه كار را هم به دوران معاصر تا حدي نزديك كرديم .اين بود كه تمرين اين اثر نمايشي را با يك گروه حرفه اي از هنرمندان موسيقي ، تئاتر و كر آغاز كرديم. وي خاطر نشان كرد:به هرحال نمايش "صد راه صدرا" يا "ملاصدرا" يكي از دغدغه‌هاي من در گذشته بوده است و اين مسئله به خاطر اين بوده خود اين شخصيت براي من جذابيت دارد و هم اينكه حرفها و نقطه نظراتي كه داشت چهار صد سال ايت كه پابرجا بوده پس معلوم است كه با گذشت اين همه سال حرفي براي گفتن دارد و همين است كه متن از ده سال گذشته هنوز كهنه نشده ، البته شايد خواست اصلي من برآورده نشده باشد ولي به هرحال نوبت اين رسيده كه من اين كا را اجرا مي كنم. اين نويسنده و كارگردان تئاتر در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود با اشاره به مهم‌ترين عناصر اجراي نمايش‌‌هاي ايراني گفت : من در درجه اول آمدم و از شيوه نمايش هاي ايراني از جمله تعزيه و تخت حوضي گرته برداري كردم و فالب كلي كار را طنز ظريفي گذاشتم كه تماشاگر پس نزند،درعين حال معتقدم نمي‌شود شخصيت‌هاي فلسفي و بزرگي مانند ملاصدرا را با بار عرفاني و فلسفي كه به همراه خود دارد ، خشك و خالي اجرا كرد . موسوي ادامه داد : به هرحال آن چيزي كه در روي صحنه اين نمايش ديده مي‌شود،از نقطه نظر و صافي فكر من گذر مي‌كند ، نه اينكه صدرا همين است كه عظيم موسوي مي گويد ، من معتقدم شخصيت ملاصدرا آن قدر وسعت دارد كه در قالب نمايش به ندرت گنجانده مي‌شود و اين بسيار كار سختي براي كارگرداني آثار نمايشي برگرفته از الگوهاي اسطوره اي ايراني است . از سويي ديگر شخصيتهاي فلسفي فراز و فرود شخصيت هاي حماسي را ندارند بنابراين بايد تمهيدات ديگري را انديشيد كه ما تقريبا در مورد اين به كارگرفتن اين تمهيدات راضي هستم . نويسنده نمايش پر مخاطب اكبر آقا آكتور تياتر تصريح كرد : من در مورد نمايش ايراني لااقل به اندازه اي كه درآن به تحقيق مشغول بودم و به نوعي با آنها زندگي گردم ، مي توانم به نوعي خودم را جزو مدعيان اين عرصه بدانم وبا دو كاري كه در سالهاي اخير انجام دادم ( اشاره به نمايش هاي اكبر آقا آكتور تئاتر و خواستگاري )جزو موفق ترين كارهاي تاريخ تئاتر ايران به شمار مي آيد مي توانم بگويم كه آشنايي زيادي با اين عرصه دارم .بنابراين مي شود نمايش ايراني را با تمام خصلت ها و قراردادها و نمادهاي خاص خود نوشت اما درست استفاده كردن شرط اول اجراي آثار ايراني است كه متاسفانه در سالهاي اخير تعدادي از آثار بودند كه اين موارد را به درستي استفاده نمي كردند . وي با انتفاد از استفاده نا بجاي برخي از كارگردانان از عناصر نمايش ايراني گفت : اينكه شما بتوانيد يك فضاي تخت حوضي ايجاد كنيد نمي توان نام ان را نمايش ايراني گذاشت ، به اعتقاد من بايد تمام پارامترهايي كه در فرهنگ ايران نهفته است را جمع اوري كرد و انها را آگاهانه استفاده كرد تا مورد استقبال تماشاگران قرار بگيرد . به هرحال من هم انتظار ندارم تماشاگري كه دو كار قبلي من را ديده است اين نمايش را هم ازآن زاويه ببيند ، چون آنها موضوع روز داشتند و تخيل نويسنده و كارگردان در ان آثار شناور بوده و لي روي شخصيتهايي اين جنيني به طبع آن فضا كمتر حاكم است. موسوي با بيان اينكه نمايش صدراه صدرا ارائه دهنده يك چهره متفاوت از شخصيت ملاصدرا است ، گفت : آنچه كه من در جشنواره اجرا مي كنم با آنچه در اجراي عمومي اين نمايش خواهيد ديد كاملا فرق خواهد داشت ، اما با همه اين حال من تصور مي كنم كه يك ملاصدراي متفاوت خواهيم ديد. البته اين امكان هم وجود دارد كه با توجه به حساسيت هايي كه اين شخصيتهاي اسطوره اي دارند سوتعبيرها يي نيز ايجاد شود ، اما اگر شما بخواهيد راجع به هر انديشمندي صحبت كنيد و حتي بهترين آن را هم ارائه دهيد باز عده اي هستند كه نقطه نظر خاص خود را دارند و مي گويند اين آني نبود كه ما در تاريخ ديديم و مي شناسيم . وي تاكيد كرد : من نمي خواهم تاريخ را روايت كنم وحتي نمي خواهم انديشه هاي صدرا را روايت كنم چرا كه اگر بروم به عنوان نمونه در مسئله وجود و حركت جوهري و معاد جسماني وارد شوم به طور مسلم كار بسيار پيچيده خواهد شد و از حوصله تماشاگر نيز خارج مي شود ، من مي خواهم اين شخصيت كه اساسا يك شخصيت دوست داشتني بوده است را به تماشاگر نشان دهم و بگويم ملاصدرا هم انساني مثل انسان هاي ديگر است . ما مي خواهيم زندگي بيروني ملاصدرا را نشان بدهيم ، بنابراين تماشاگري كه از ملاصدرا فقط نام يك خيابان را در ذهن خود دارد مي آيد و اين چنين با شخصيت بزرگ او آشنا مي شود . موسوي در پاسخ به اين سوال كه اين هراس را نداريد كه در به كارگرفتن عنصر كمدي و خنده در نمايش صدراه صدرا به نوعي روي لبه تيغ حركت مي‌كنيد?،گفت: كساني كه در اين نمايش مقابل ملاصدرا قرار مي‌گيرند، اين قابليت كمدي را دارند چون در اين موقعيت،عده‌اي هستند كه كمر به قتل ملاصدرا بسته‌اند و همين باعث شده كه ايجاد كمدي هم بشود،ضمن اين‌كه خود صحنه اقتضا مي‌كند كه كمدي نيز ايجاد شود.البته زماني اين عنصر كمدي و خنده بد جلوه مي‌كند كه بخواهيم آن را به اثر تحميل كنيم و ما به خاطر اين‌كه تماشاگر خسته نشود اين كار را مي كنيم و اين خطرناك است. وي تصريح كرد : هميشه فكرمي كنيم كه شخصيت‌هاي بزرگ عاري از خنده هستند و هر وقت بخواهيم آن‌ها را در صحنه اجرا كنيم،بايد از آن‌ها يك شخصيت جدي را نشان داد در حاليكه يكي از روش هاي جذب مردم توسط اين شخصيتها خوشرويي و خوش خنده بودن اينها بوده است ، ما در گاهي اوقات آن قدر به اين شخصيت هاي جنبه قداست مي دهيم به خودمان اين جرات را نمي دهيم كه اين فضاي طنز را ايجاد كنيم . كه البته من دراين نمايش به خودم اين جرات را داده ام و پاي آن هم ايستادگي مي كنم.
نظر شما