قرآن کتاب آسمانی و معجزه پیامبر اعظم (ص) برای هدایت مردم نازل شده است و از این هدایت، به خروج از تاریکی به سوی نور تعبیر شده است.
قرآن بزرگترین هدیه الهی است که خداوند با فرستادن آن به وسیله پیامبر (ص)، به بشریت منت نهاد و هرآنچه بشر نیازمند است بیان کرده و نوری است که هیچگاه خاموش نمیشود، چراغی است که شعله آن نمیمیرد و دریایی است که به اعماق آن نمیتوان رسید (دشتی، ۱۳۸۱، خطبه، ۱۹۳)، چشمه جوشان علم و معرفت برای کسی است که آن را بفهمد و درک کند، ظرایف و عجایبش پایان ندارد (کلینی، ۱۳۶۵ج۲: ۵۹۹). حضرت علی (ع) درباره قرآن میفرماید: «خداوند قرآن را مایه سیرابی عالمان، بهار قلبهای فقها، راهی روشن برای سلوک صالحان، دارویی که پس از آن دوایی نیست و نوری که با ظلمت همراه نیست قرار داده است.»
رسول گرامی اسلام نیز فرمودند: «علیکم بالقرآن، فاتخذوه اماماً و قاعداً؛ برشما باد توجه به قرآن، آن را امام و پیشوای خویش قرار دهید.»
بنابر این هدایت و سعادت انسانها در پرتو تمسک، شناخت و عمل به قرآن (به عنوان منبعی غنی، محکم و کاملترین مجموعه معارف خردورزی و هدایت بشری) با وجود اعتبار و حرمت قدسی امکان پذیر است.
نگاهی اجمالی به قرآن، مبین آن است که سراسر آیههای نورانی قرآن، سرشار از طرح موضوعهای فرهنگی و اشاره به عوامل اعتلا و انحطاط فرهنگی در جوامع است، بنابراین به هرمسلمانی واجب است که با تعمق و تأسی به قرآن، درسهای اعتلای فرهنگها و عوامل سقوط و تنزل فرهنگی را فراگیرد و در جهت تعالی و تکامل و رشد جوامع اسلامی و انسانها به کار بَرَد. قرآن برای سالمسازی جوامع انسانی و دور نگهداشتن انسان از انحرافها و خرافهها و هرگونه پلیدی نازل شده و بشر را به سوی آداب و رسوم در سایه اعتقادات و اخلاق ارزشی فرا میخواند. امروزه یکی از مسائلی که دامنگیر جامعه اسلامی ما شده، تقلیدهای نسنجیده از فرهنگ غربی، از خودبیگانگی، کم اعتنایی به ارزشها، تبدیل منکر به معروف و برعکس، برتری جویی و سرکشی، خشونت تفاخر، حسادت، کینهتوزی، نفاق، منفعتطلبی و کمرنگ شدن هویت دینی است. چرا جامعه تا به این حد دچار بحران فرهنگی شده است؟ به راستی در برابر این هجمه و انحطاط فرهنگی چه باید کرد؟
امروزه دوری از معنویت سبب مرگ ارزشها اخلاقی شده است و جوامع انسانی در دهشتناکترین بن بست خود به سر میبرند، زیرا روگردانی از هنجارها و ارزشهای اصیل انسانی و حاکمیت فرهنگ بیبندوباری و افسارگسیختگی در کشورهای پیشرفته، به طور فزایندهای بر تیرگی دلها افزوده و نور معنویت را که سبب آرامش است، از بین برده است.
در چنین وضعیتی، تنها راه برای سعادت و نجات فرهنگی بشر امروزی مراجعه، پناه بردن به دستورهای راهگشا، الهام بخش و الهی «یگانه نسخه زندگی انسان» یعنی قرآن و مکتب اسلام که هیچگاه هم با بهرهمندی معقول و حساب شده از مواهب مادی، مخالف نیست.
همان طور که در آیه ۱۳۸سوره آل عمران آمده است، هذا بیانٌ للنّاس و هدیً و موعظهٌ لِلمُتّقین
بنابر این تک تک ما انسانها، مستقیماً مخاطب کلام وحی هستیم. کلماتی که آسان و قابل فهم ارائه شده تا همگان بتوانند از طریق آن متذکر حقایق شوند و بدان راه یابند. وَلَقَد یَسَّرنا القرآنَ للذّکرِ فَهل مِن مَذَّکّر (سوره قمر آیه۳۲) همانا ما قرآن را برای متذکر شدن ساده و آسان ساختیم. آیا کسی هست که متذکر (حق) شود؟
بنابراین برای تحقق اهداف فرهنگ اسلامی اصیل بایسته است، در تمام ابعاد و سیاستهای خرد و کلان جامعه به قرآن و آموزههای دینی و مضامین مستحکم مترقی، متعالی و خدشه ناپذیر آن اقتدا شود. به طوری که در داشتن جامعهای سالم و سعادتمند از نظر فرهنگی از تمام رهنمودها و روشنگریهای قرآن به عنوان عنصری انکارناپذیر در شکل دهی نظام ارزشی جامعه و کلام مستقیم خداوندِ خالقِ عقل و اندیشه استفاده شود.