به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران؛ نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی بوفالو با حضور کاوه سجادی حسینی کارگردان، سهیلا گلستانی بازیگر و مازیار فکری ارشاد منتقد سینما برگزار شد.
کاوه سجادی حسینی، کارگردان فیلم سینمایی بوفالو در ابتدای این نشست از اهمیت لذت فیلمسازی برای کارگردانان سخن گفت و با بیان اینکه برخی از کارگردانان از فیلمسازی و برخی دیگر از کارگردان بودن خود لذت میبرند، اظهار داشت: فیلم ساختن برای من لذت بخش است، در این فیلم ارجاعاتی به فیلمسازی و نقاشی دادم به عنوان نمونه سکانسهای فرار شکوفه در جنگل، آتشسوزی کلبه و ترمینال ارجاعاتی به برخی موسیقی و نقاشیها دارد.
در ادامه مازیار فکری ارشاد منتقد سینما گفت: اگر مخاطبان سینمای اروپا را دنبال کنند متوجه میشوند که فیلم بوفالو ارجاعاتی از فیلمهای اروپا دارد که خود کارگردان هم با مصداق به آنها اشاره کرد که البته نشان دهنده توجه کارگردان به فیلمهای روز و سینمای جدید اروپا است که این از ویژگیهای فیلم به شمار میرود و در هیچ بخش از فیلم بوفالو تقلید صرف دیده نمیشود.
وی ادامه داد: به هر حال وقتی کتابی میخوانیم و یا فیلمی میبینیم تحت تاثیر آن قرار میگیریم و در ذهنمان تهنشین میشود و این در بوفالو و هر فیلمی از این دست وجود دارد و باعث شده این فیلم از لحاظ بصری خوش آب و رنگ و سر و شکل داری باشد. کاملا پیداست از ابتدا طرحریزی شده و از مقطع نگارش فیلمنامه، کارگردان میدانسته که برخی پلانها و سکانسها را قرار است چگونه به انجام برساند و شاید بتوان این مهم را از ویژگیهای مثبت فیلم عنوان کرد.
سجادی حسینی در پاسخ به یادآوری منتقد این نشست مبنی بر تدوین مجدد فیلم نسبت به آنچه در جشنواره بوده، گفت: بر اساس بازخوردی که از جشنواره گرفتم، سکانس پایانی فیلم را حذف کردم چرا که کمی بیننده را گنگ میکرد.
فکری ارشاد، ریتم کند فیلم را از جمله نقاط ضعف این فیلم برشمرد و اظهار داشت: ریتم کند فیلم باعث قطع ارتباط ذهنی مخاطب میشود. در قسمت ابتدایی نسخه اول فیلم زمان آشنایی با دو شخصیت نخست بسیار طولانی بود اما در نسخه فعلی بهتر و روانتر شده است.
کارگردان بوفالو با اشاره به تغییرات فیلمنامه بیان کرد: ممیزی ارشاد روی جزییات فیلم نبود ولی در هر صورت تاثیراتی داشت. فیلمنامه بوفالو هشت بار مورد بازنویسی قرار گرفته و در دوره جدید تصویب شده است که این گنگ بودن را به دنبال داشت اما تصمیم گرفتم از این گنگی استفاده کنم به این صورت که با نگاهها و عملکردهایی مثل بلند کردن صدای تلویزیون، دید زدن مدام شکوفه و گذاشتن غذا کنار در خانه شکوفه خواستم این تضاد را نشان بدهم.
وی خاطرنشان کرد: من یک مثلث عاشقانه سه نفره میان رابطه (خانم گلستانی، پناهیها و آقای پرستویی) در نظر میگیرم که رابطه عاشقانه پنهانیای وجود دارد، تم فیلم عشق نیست ولی شخصیت شکوفه در زندگی و شخصیت پرستویی تاثیر میگذارد.
در ادامه فکری ارشاد با اعتقاد بر اینکه مثلث عاشقانه بسیار کمرنگ است، گفت: عشق بین شخصیت خانم پناهیها و آقای پرستویی محسوس است اما میان رابطه شخصیت خانم گلستانی و آقای پرستویی اصلا محسوس نیست.
سجادی حسینی در پاسخ گفت: یک بخشی از این ارتباط در ویرایشهای نهایی حذف شده است، فیلمنامه تغییراتی داشت که به این ارتباطها آسیب رساند. سعی کردم با نشانههایی مثل مراجعه بهرام به دکتر، درست کردن پنجره خانه یا عوض کردن لامپ سر در خانه نشان دهم که با آمدن شکوفه زندگیش دوباره جریان پیدا کرده است. با این موارد سعی کردم برگشت به زندگی را نشان دهم.
فکری ارشاد در بخشی دیگر از این نشست گفت: بیشترین تاثیر ایجاد خود سانسوری ناخودآگاه در فیلمنامهنویس و فیلم از است. به همین دلیل نبودن یک سری از کدها در مسیر داستان سوال برانگیز میشود که از نقاط ضعف فیلم به شمار میرود.
وی ادامه داد: از یک جایی فیلم دچار اغتشاش میشود چون ضد قصه است؛ در بخشی از فیلم با شخصیتها و داستان زندگی آدمهای مختلف مواجه میشویم. از بخش غرق شدن هومن سیدی در نقطه عطف فیلم، فیلم کمی دور خودش میچرخد که میتوان نقطه ضعف فیلم دانست.
در پایان سهیلا گلستانی که در این فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است با اشاره به سبک و سیاق بازیگری خود گفت: بسیاری از بزرگان سینما موافق شکل بازیگری من نیستند که قابل احترام است، سختی کار این است که شما عضو کوچکی از کاری هستید که کمتر به آن پرداخته شده و تلاش میکند شکل جدیدی بدون تقلید ارائه دهد در هر صورت تجربههای جدیدی برای من به دنبال داشت به همین دلیل قابل احترام بود.