يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۱:۳۳
کد خبر: ۸۷۲۲۱
|
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۸
حجت‌الاسلام محمدرضا زائری در فرهنگسرای گلستان مطرح کرد:
نشست موضوعی اسلام ناب محمدی در برابر اسلام امریکایی از دیدگاه امام خمینی (ره) با سخنرانی حجت‌الاسلام محمدرضا زائری عصر روز چهارشنبه ۱۲ خردادماه ۹۵ در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
اسلام انقلابی که آمریکا از آن واهمه دارد، همان اسلام ناب محمدی استبه گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در این نشست ابتدا حجت‌الاسلام محمدرضا زائری ضمن بیان این مطلب که تعبیر از اسلام ناب آمریکایی، تعبیری دقیق از امام خمینی (ره) بود، گفت: قدرناشناسی و ناشی گری ما در خصوص امام و انقلاب باعث شده است که جایگاه این حقیقت تابناک امام ناشناخته بماند و نشست‌هایی مانند امروز فرصت مغتنمی برای جبران کم کاری‌های ما است.

وی در ادامه افزود: ما ارزش‌های امام (ره) و انقلاب، مقام معظم رهبری، ولایت فقیه و ... را در حد خودمان و تنگ نظری‌های مان  تنزل دادیم.  امام چطور می‌آید می‌گوید "من سربازم" یا می‌گوید"با سینما مخالف نیستم بل که با فحشا مخالفم" و یا اصطلاح اسلام آمریکایی که به هیچ عنوان قابل جمع با اسلام ناب محمدی نیست، دست به تولید سرفصل‌های بسیار هوشمندانه و ظریفی زدند که قابل توجه است.

حجت‌الاسلام زائری همچنین تصریح کرد: آمریکا با اصل اسلام مشکل دارد نه با ظواهرش. مگر یزید با قرآن خواندن مشکل داشت؟ اگر امام حسین (ع) در مواجهه با یزید فقط به اجرای مناسک اسلام بسنده می‌کرد، آیا یزید باز هم در مقابلش می‌ایستاد؟ شمر وقتی سر امام حسین (ع) را قطع کرد، اولین جمله‌اش ذکر الله اکبر بود. درست مثل داعش. مسئله، نماز و روزه و قرآن خواندن نیست؛ آن‌ها حتی مسجد افتتاح می‌کنند. بل که مسئله این است که کاری به کار من نداشته باشی و مزاحم من نشوی.

او اضافه کرد: مسئله‌ی آمریکا حفظ منافع خودش است. مثلاً نفت کشورها را می‌برد و در پاسخ می‌گفت و ایراد می‌گرفت که یک ماده‌ی سیاه بدبو که دعوا ندارد. آمریکا بر آن بود که تا با تحمیق مردم ثروت‌های آن‌ها را ببرد. چون اگر مسلمانان سرگرم موارد سطحی و رفاهی می‌شدند، آمریکا با مسلمانان مشکلی پیدا نمی‌کند؛ اما اسلام ناب محمدی به مبانی و علت‌ها کار دارد. این جا دیگر آمریکا و  اسلامش ساکت نمی‌توانند باشند و مدارا کنند و اتفاقی که بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، همین جلب توجه مردم به مبانی اصول شد. تا پیش از آن مردم مشغول امور یومیه بودند. 

 زائری در بخش دیگری از سخنان خود در این نشست یادآور شد: آمارها، عظمت انقلاب نیست چون اگر انقلاب نکرده بودیم، آمریکا حاضر بود محصولات و تکنولوژی را خیلی با کیفیت‌تر به ما بدهد. خواسته‌ی آمریکایی‌ها زیردست بودن و بردگی ملت‌هاست و آقایی و مدیریت جهان را برای خود می‌خواهند.

این پژوهشگر علوم دینی  و سیاسی در ادامه تأکید کرد: فردی که ربا می‌گیرد ظاهراً به آسایش می‌رسد اما محتوای باور و دینش را از دست می‌دهد.  آیا این مسئله می‌ارزد؟ تمام بحث ما در همین نکته است. نمی‌شود" گفت دم را غنیمت است" اما اینکه در مقابلش چه از دست می‌دهیم مهم است. کسی که می‌گوید می‌ارزد، عاقبتش می‌شود فلاکت. 

حجت‌الاسلام زائری با بیان این نکته که یکی از دلایلی که مخاطبانمان را از دست داده‌ایم این است که منطقی و  قابل فهم صحبت نکردیم، گفت: نماز صبح خواندن سخت است اما باید دید برای که و به چه سودایی باید یا بهتر است بخوانیم؟ به نظرم شعار دادن مشکلی را حل نمی‌کند. اگر به این نتیجه رسیدیم که در اسلام ناب محمدی رشوه، دروغ و ریا و.... داریم، باید بپذیریم. از آن طرف اگر اسلام آمریکایی دارای منافع و امتیازهایی است، آن را هم بپذیریم. اما در مقام مقایسه و انصاف بررسی کنیم ببینیم چه به دست می‌آوریم؟

وی در ادامه افزود: رهبری دوشاخه برای اسلام آمریکایی برمی‌شمرد: تحجّر و سکولاریته. تحجّر یعنی چه؟ یعنی به نوعی زندگی کنم که انگار پنج هزار سال پیش است و فقط به ظواهر بچسبیم، به مسائل روز بی اهمیت باشیم؛ طرف دیگر، سکولاریسم است؛ یعنی دین، به دنیا و جامعه، کاری نداشته باشد؛ در حالی که دین می‌گوید جامعه مانند کشتی است و اگر کسی به سوراخ کردن بدنه‌اش مشغول شود، آیا باز می‌توان بی اعتنا بود؟ اگر اتفاقی در جامعه رخ داد کاری به  تعلق شما به حزب و جبهه و دسته و... ندارد، بل که کار و تأثیر خودش را دارد. مثلاً اگر ایدز گسترش پیدا کرد این طور نیست که چون زیارت عاشورا می‌خوانید به بچه‌های شما کاری نداریم! مسائل اجتماعی مال همه است. 

 محمدرضا زائری تأکید کرد: اسلام می‌گوید: خیر! اگر ما حاکم، رهبر و پیشوا لازم داریم، برای سامان دهی امور اجتماعی است. لذا چاره‌ای نیست، جامعه رهبر می‌خواهد. اینجا مسئله‌ی ماست؛ یعنی چه سکولار، چه متحجر با کنار کشیدن خود دارند مسئله‌ی اجتماعی را به منبع دیگری واگذار می‌کنند. 

وی همچنین یادآور شد: ما در این ۳۷ سال در امور داخلی خانه‌ی مردم دخالت کردیم که الآن نمی‌توانیم پاسخ مناسبی داشته باشیم، در حالی که چهارچوب خانه‌ی مردم، به خودشان مربوط است؛ اما اگر اعمال افراد به سطح اجتماع سرایت کرد، دیگر می‌شود مسئله‌ی اجتماعی و ورود اسلام ناب محمدی، ضروری است.

او ادامه  تصریح کرد: مسئله این است در موضع اسلام، حق دخالت نیست بل که نشان دادن راه و بیراهه است. صداوسیما وظیفه اش نشان دادن راه از چاه است نه این که اجبار و زور! در سیره‌ی امام خمینی (ره) هم این موضوع را می‌بینیم؛ آنجایی که در دانشگاه‌ها دیوار می‌کشند و جداسازی می‌کنند، حاج احمد را می‌فرستد برای برچیده شدن آن‌ها. اما باید با بصیرت و عقل هم نگاه و عمل کنیم. در شادی‌هایمان به روحانیت مراجعه نمی‌کنیم بل که فقط برای عزا و روضه می‌رویم سراغ روحانیت! امام با این فرض می‌گوید که قانون را دنبال کنید نه یکی درمیان. امام با همان شدت که در مورد فقر سخن می گویند با همان شدت در مورد ربا صحبت می‌کند.  

حجت‌الاسلام زائری با تأکید بر این‌که برای درک اسلام ناب محمدی باید دید مجموع حرف‌های امام از سال ۴۸ تا زمان حیاتش چه بوده است، گفت: ما گاهی یک سمت را می‌گیریم و گاه سمت دیگر را؛ می‌بایستی همه‌ی فکرمان  را به کار بگیریم و به دو طرف توجه کنیم. مثلاً در مسائل اجتماعی ضابطه و قانون باید قائم و ناظر باشد و محل رجوع باشد نه نگاه و برداشت‌های افراد نسبت به مسائل. ما می‌بایستی متناسب با کرامت انسان با افراد برخورد کنیم. اسلام ناب محمدی می‌گوید آمده‌ام آدم بسازم که کار سختی است درست مثل شب بیداری‌های مادرانه. نه این که به اسم امر به معروف و نهی از منکر کسی را به باد کتک بگیریم. 

 این سخنران در ادامه‌ی سخنانش افزود: اسلام رحمانی  واژه‌ی جعلی است که لزوم زیادی به توجه و تمرکز روی آن به اندازه‌ای که شاهدش هستیم، ندارد. علت پرداختن رهبری به اسلام رحمانی، غرض برخی با رویکرد سیاسی بود. اسلام انقلابی که آمریکا از آن می‌ترسد و واهمه دارد، همان اسلام ناب محمدی است. 

حجت الاسلام زائری در پایان این نشست در پاسخ به این پرسش که مراجعه‌ی اسلام متحجر و سکولار از اسلام ناب چیست، گفت: مراجعه به متخصص است و تبعیت از نظر کارشناسی و متخصصانه ی اوست. راه میان بر برای این مهم، رهبری است. قطب نما و شاخص من و ما می‌بایستی رهبری باشد. یکی از عجایب مقام حضرت آقا این است. ایشان بعد از رحلت حضرت امام خمینی (ره) یک بیانیه دادند و بعد از آن هر سال سخنرانی‌های متناوبی انجام داد. نوشته‌های بیانیه‌ی ۲۷ سال پیش این مرد، آیینه‌ی تمام نمای امروز است. این راه آسان است. راه سخت‌تر تشخیص، کشف شخصی است با کاوش در متون کهن تاریخ، اتفاقات، کتاب‌ها و افراد و.... که کار هرکسی نیست زیرا نیاز به قدرت رأی و نظر و تحلیل دارد.

نظر شما