به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، نشست تخصصی «همآهنگ با انقلاب» با نگاهی به سرودها و تصنیفهای روزهای آغازین انقلاب اسلامی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. در این نشست حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی، سعید رنجبریان مدیر فرهنگی هنری منطقه ۸ و منوچهر فیروزی از شاگردان استاد رضوی سروستانی و مدرس آواز ایرانی حضور داشتند.
حمیدرضا نوربخش در این نشست به بررسی روند شکلگیری تصنیفهای انقلابی پرداخت و گفت: از گذشتههای دور موسیقی ما علمی و با رویکردی فاخر دنبال میشد، بزرگانی مانند عبدالقادر مراغهای و قطبالدین شیرازی در سدههای گذشته در موسیقی ایران درخشیدهاند. در گذشته موسیقی جایگاه مستحکمی در ایران داشت و حتی در ارکان دولت و حاکمیت هم راه داشت. هر چه گذشت این توجه به محاق رفت و به دلیل برخی تفکرات مذهبی و اعتقاداتی که این هنر را حرام میدانست، موجب شد که موسیقی به محافل پناه ببرد.
وی ادامه داد: در انقلاب مشروطه شاهد قد علم کردن موسیقی هستیم و بزرگانی مثل عارف قزوینی و دیگرانی مانند درویش خان آثار گرانبهایی تولید کردند که هر کدام از این آثار تا به امروز محل توجه اهالی موسیقی است. بعد از تولد رادیو رویکردی دیگر با اقتضای زمان نسبت به موسیقی شکل گرفت. انواع مختلف موسیقی مجال بروز و ظهور مییابند و موسیقی با بدنه جامعه هماهنگ میشود و تودههای مردم از این هنر بهره میبرند. دستاوردهای هنر غرب هم که به ایران میآید، مشخصاً از دوره کلنل وزیری شروع میشود و تئوری موسیقی غربی و امکاناتی مثل ارکستراسیون وارد موسیقی ایرانی میشود. در این دوره است که موسیقی بیشتر به سمت ارکسترال شدن میرود و از فضای دستگاهی دور میشود و این اقتضای آن دوره بوده و بیشک رادیو در این رویه بسیار تأثیرگذار بوده است.
نوربخش اظهار کرد: رادیو از دهه ۲۰ شروع به فعالیت میکند و در اواسط دهه ۱۳۴۰ بازگشتی به موسیقی دوره قاجار شکل میگیرد و همین اتفاق موجب شکلگیری مرکزی به نام «مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران» میشود که همزمان با آن کمی زودتر تأسیس دانشکده موسیقی تهران را داشتیم. در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، بزرگانی مانند نورعلی خان برومند و دکتر داریوش صفوت اهتمام بسیاری به کشف استعدادهای جوان در مراکز مختلف و جذب به این مرکز و تعلیم دادن آنها داشتهاند. در این مرکز استادانی که دوره بازنشستگی خود را میگذراندند و محضر بزرگانی مانند درویشخان را تجربه کرده بودند، مشغول تدریس بودند. مرکز حفظ و اشاعه موسیقی دورانی طلایی در موسیقی ایران بود و در چهل سال گذشته هم از همان جا تغذیه و سیراب شدهایم.
وی این نهضت را نوعی بازگشت به موسیقی اصیل ایرانی دانست و افزود: اتفاقاً جامعه هم به این فرم از موسیقی روی خوش نشان داد و اجراهای خوبی را شاهد بودیم. کسانی که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پرورش یافتند، کسانی بودند که رویکرد اجتماعی به موسیقی داشتند و نگاهشان صرفاً محفلی نبود. به همین دلیل بود که وقتی نزدیک به فضای انقلاب اسلامی شدیم، اعضای این مرکز در قالب گروههای عارف و شیدا با مردم همراه شدند و به خاطر تفکرات عدالتطلبی که داشتند به صورت خودجوش آثاری فاخر، اثرگذار و ماندگار خلق کردند که تا به امروز باقی مانده است.
نوربخش تصریح کرد: استادانی مانند محمدرضا لطفی، مشکاتیان، شجریان و خوانندهای جوانتر مانند ناظری و کامکارها و دیگران که همه جزو استعدادهای ویژه بودند، در همین مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پرورش یافتند. بر کسی پوشیده نیست که بروز و ظهور هنر و خلاقیت بستر میخواهد. در همه عرصههای هنری اگر واکاوی کنیم، در دورهای که گاه یک دهه یا حتی پنج سال است، فضایی به وجود میآید که هنرمندان بزرگی تربیت و به جامعه معرفی میشوند و اتفاقات مهمی شکل میگیرد. در زمان انقلاب هم آن اتفاقات و بستر اجتماعی روی هنرمندان مؤثر بود، زیرا هنرمند از جامعهاش جدا نیست.
وی در پایان گفت: در زمان انقلاب به دلیل اوضاع اجتماعی و شور و شوقی که در درون هنرمندان شکل گرفته بود، حتی آثار ارکسترالِ مهمی هم ساخته شد؛ آثاری مانند «چهارگاه» هوشنگ کامکار یا کجایید ای شهیدان خدایی و... بر خلاف تصوری که میگویند موسیقی سنتی تمام شده است یا امروز دیگر موسیقی سنتی را جامعه بر نمیتابد؛ موسیقی ما پایانناپذیر است. همین تفکر در دهه ۲۰ و ۳۰ نیز وجود داشت و شاهد آن همهمه عظیم موسیقی پاپ و غربی بودیم و هستیم. موسیقی ایرانی هنوز هم میتواند حضور و بروز داشته باشد، منتها باید به بسترسازی لازم توجه شود. فرهنگ ما بسیار غنی است و نقش تربیتی دارد، موسیقی هم یکی از این ظرفیتهاست. سیر آموزش موسیقی ما دارای تربیت و شامل ارزشهایی مانند احترام به استاد است. ما باید برای آرامش خودمان، جامعه، فرهنگ و جوانان موسیقی ایرانی را حفظ کنیم.