جنایتی که با گذشت 39 سال فراموش نخواهد شد/ بازخوانی گوشهای از تاریخ جنایات اسراییل
جنایتهای صهیونیست از مهمترین مسائل جامعه بشریت است. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتی پرهیز نكردهاند؛ از كشتار مردم، ویران كردن خانهها تا تحقیر و توهین ملت فلسطین تا حمله به اردوگاههای آنان در خود فلسطین و در كشورهای همسایه كه میلیونها آواره را در خود جای میداده است. نامهای «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقه ما ثبت شده است.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ و هنر، جنایتهای صهیونیست از مهمترین مسائل جامعه بشریت است. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتی پرهیز نكردهاند؛ از كشتار مردم، ویران كردن خانهها ، مزارع آنان و دستگیری و شكنجهی مردان و زنان و حتّی كودكان آنان، تا تحقیر و توهین به كرامت ملت فلسطین و سعی در نابودی و هضم آن در معدهی حرامخوار رژیم صهیونیستی، و تا حمله به اردوگاههای آنان در خود فلسطین و در كشورهای همسایه كه میلیونها آواره را در خود جای میداده است. نامهای «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقه ما ثبت شده است.
جنبش صهیونیسم همواره به استفاده از کشتار و جنایت به ملت فلسطین متوسل شده و از این روش به عنوان یکی از خاستگاه های اساسی تحقق اهدافش استفاده کرده است. تلآویو با استفاده از این روش قصد دارد در ابعاد نظری و عملیاتی اقدام به حذف آرمان فلسطین با قدرت نظامی بکند. این موضوع را دیوید بن گوریون یکی از موسسان رژیم صهیونیستی و نخست وزیر اسبق این رژیم مورد تاکید قرار داده است.
تاریخ رژیم صهیونیستی و جنبش صهیونیسم مملو از جنایتهایی است که ضد عربها و فلسطینیها به صورت مستقیم یا از طریق ابزارهای منطقهای این رژیم انجام شده است. از جمله این جنایتها میتوان به فاجعه صبرا و شتیلا اشاره کرد که توسط گروهکهای تروریستی وابسته به جنبش صهیونیست به اجرا گذاشته شد و در ادامه ارتش اسرائیل نیز برای تکمیل روند کشتار و تحقق یک هدف واحد که همان نسل کشی ملت فلسطین و عربها بود، وارد عرصه شد تا آنها را از میان بردارد یا مجبور به مهاجرت از سرزمینهای اشغالی نماید.

إسرائیل شاحاک پروفسور یهودی در این رابطه میگوید که جنبش صهیونیسم نژادپرستی را در میان یهودیان تعمیم داده و روحیه تجاوز طلبی را در فرهنگ دینی یهودی جایگذاری کرده است. روحیه ای که نتیجه آن قتل و کشتار و اسارت و تخریب و اقدامات وحشیانه است. این فضا از طریق رسوخ دادن روحیه تجاوز طلبی در تفکر و رفتارهای صهیونیستها ایجاد شده، تا جایی که صهیونیسم همواره همراه با تعصب نژادی و دینی بوده و خشونت را به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای تدوین شخصیت یهودیان به کار گرفته است.
جنبش صهیونیسم همواره از خون و گوشت عربها برای انتقام جویی و کشتار استفاده کرده است و اشغالگری و توسعه طلبی و مصادره اراضی دیگران را محور اساسی دین خود معرفی کرده است.
آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی در مصاحبهای که عاموس عوز خبرنگار صهیونیست با وی در نشریه دافار انجام داد، به وضوح از ادبیات کشتارگریهای صهیونیستها پرده برداشت و آن را « مأموریت پلید» نامگذاری کرد.
عوز در ادامه این گفتگو تاکید کرد که اعترافات شارون نشان دهنده رویکردهای نازیستی است که وی به صراحت آن را بیان کرده است. چرا که وی تمایل داشت با فلسطینیها همانگونه برخورد کند که هیتلر در جریان جنگ جهانی دوم با یهودیان رفتار کرد.
شارون در این زمینه میگوید: من تنها یک چیز را میدانم و آن این است که تا زمانی که ما برای موجودیت خود میجنگیم، همه چیز برای ما مجاز است. حتی چیزهایی که در عرف بین الملل غیر مجاز شمرده میشود. این شرایط تا زمانی ادامه خواهد داشت که تمامی عربها به کرانه شرقی رود اردن منتقل شوند.
گروههای تروریستی رژیم صهیونیستی 12 کشتار برنامهریزی شده قبل از اعلام موجودیت این رژیم در سال 1948 انجام داده بودند و 44 کشتار برنامه ریزی شده نیز در روستاها و شهرهای مختلف لبنان و فلسطین بعد از نکبت انجام دادند.
از خطرناک ترین فجایع رژیم صهیونیستی میتوان به کشتار «دیر یاسین» در منطقه قدس و کشتار روستای "الطنطورة" از جنوب فلسطین تا شهر ساحلی حیفا و جنایت روستای "بلد الشیخ" در منطقه حیفا اشاره کرد. جنایتهای دیگری نیز وجود دارد که در سایر روستاها و شهرهای فلسطین انجام شده است.
رژیم صهیونیستی همچنین جنایات دیگری را نیز انجام داده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: کشتار عرب العزازمة در بئر السبع (3/9/1950)، کشتار شرفات (7-2-1951)، کشتار بیت لحم (6-1-1952)، کشتار بیت جالا (11-1-1952)، کشتار قدس (22-4-1953)، کشتار اردوگاه البریج (28/8/1953)، کشتار قبیة (14-15/10/1953)، کشتار نحالین (28/3/1953)، کشتار قلقیلیة (10/10/1956)، کشتار اردوگاه رفح، کشتار الکرامة، کشتار اردوگاههای لبنان: (14-16 /5/1974)، کشتار عین الحلوة (16/5/1983)، کشتار محوطه دانشگاه إسلامی فی الخلیل (26/7/1983)، کشتار مسجد الأقصى (8/10/1990)، کشتار حرم إبراهیمی در الخلیل (25/2/1994)، کشتار قانا: (18/4/1996)، کشتار النفق (25/9/1996). رژیم صهیونیستی همچنین جنایتهای زیادی را در تجاوزهای غزه و لبنان انجام داده است.
کشتار دیر یاسین
دیر یاسین نام روستایی در غرب بیتالمقدس است. در آوریل 1948، گروه تروریستی ایرگون به رهبری مناخیم بگین و گروه تروریستی استرن (لحی) به رهبری اسحاق شامیر با هجوم به این روستا بیش از 250 نفر از ساکنین این روستا را که بیشترشان زن و کودک بودند قتلعام کردند؛ بر اساس آمارها در این حمله 25 زن درحالیکه باردار بودند به قتل رسیدند و 52 کودک نیز در برابر چشمان مادرانشان سربریده شده و به قتل رسیدند. بعد از این حادثه نیز 150 اسیر این روستا که شامل زنان، کودکان و سالخوردگان بودند در کامیونهایی گذاشته شدند و در محلههای یهودینشین چرخانده شدند.

یدیعوت آحارونوت در مورد این حادثه نوشته است «در این عملیات که به نام «عملیات اتحاد» (מבצע אחדות) نامگذاری شده بود، صد نفر از نیروهای ایرگون و لحی و با هماهنگی فرماندهان هاگانا در اورشلیم به روستای دیر یاسین حمله میکنند؛ هنوز مشخص نشده است که در آن عملیات چه رخ داده است، اما میتوان درمجموع گفت که آن حادثه برای مردم روستا یک فاجعه بوده است». مناخیم بگین در مورد این فاجعه گفته است که درگیری، منزلبهمنزل بوده است و زمانی که یهودیها یک خانه را تصرف میکردند، با TNT آن منزل را بر سر ساکنینش خراب میکردند.
جزئیات فاجعه صبرا و شتیلا در سال 1361
اردوگاه صبرا و شتیلا 2 اردوگاه از مجموع 12 اردوگاه آوارگان فلسطینی در لبنان به شمار میروند که در جنوب این کشور واقع شده اند. این دو اردوگاه فلسطینی هایی را در بر می گرفت که از همان آغاز اشغال فلسطین در سال 1948 در آن پناه گرفته بودند و اغلب آنها از ساکنان منطقه "الجلیل" در شمال فلسطین اشغالی محسوب می شدند. این دو اردوگاه در زمان جنایت صهیونیست ها در سال 1982 حدود 90 هزار سکنه داشت که یک چهارم آنها فقرای لبنانی بودند.
چند روز پیش از کشتار صبرا و شتیلا بر اساس قرارداد منعقده بین فیلیپ حبیب سفیر وقت آمریکا و جنبش فتح، نیروهای چندملیتی مرکب از هشتصد نفر نیروی دریایی آمریکا همراه با تعدادی فرانسوی و ایتالیایی به بیروت وارد شدند تا بر خروج سربازان ساف از اردوگاه ها نظارت کنند. در مقابل، قرار بود ارتش اسرائیل نیز همزمان خاک لبنان را ترک گوید، ساف به عهد خود وفا کرد؛ ولی اسرائیل با خلف وعده در لبنان باقی ماند. دولت آمریکا نیز قبل از پایان مهلت و تنها دو روز پیش از کشتار صبرا و شتیلا، به سرعت سربازان خود را از خاک لبنان خارج کرد تا همه چیز برای انجام کشتار مهیا شود.

این عملیات ظاهرا با هدف انتقام ترور بشیر جمیل رئیس جمهوری وقت لبنان که آوارگان فلسطینی هیچگونه نقشی در این ترور نداشتند، صورت گرفت .
در فاصله روزهای 16 تا 18 سپتامبر 1982 (25 تا 27 شهریور 61) اردوگاه های فلسطینی صبرا و شتیلا در جنوب بیروت شاهد به خاک و خون کشیده شدن هزاران زن و کودک و پیر و جوان آواره فلسطینی توسط صهیونیست ها به فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی و مزدوران وی یعنی نیروهای فالانژ لبنانی به رهبری سمیر جعجع و ایلی حبیقه بودند.
نظامیان صهیونیست و نیروهای فالانژ لبنان از عصر روز پنج شنبه 16 سپتامبر 1982 با محاصره کامل اردوگاه صبرا و شتیلا به آن یورش برده تا صبح روز شنبه 18 سپتامبر به فجیع ترین شکل به جنایات خود در این اردوگاه ادامه دادند. در این قتل عام سه هزار و 297 فلسطینی و لبنانی شهید شدند.
اولین واحد شامل 150 فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلیها از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام فلسطینی ها به این ترتیب شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه های مردم شده و فلسطینی های در خواب را به رگبار مسلسل بستند.
صحنه های فجیع و غیر قابل توصیف در ماجرای کشتار صبرا و شتیلا کم نبود، عوامل حاضر در این کشتار تنها به کشتن هزار نفر از مردم بسنده نکردند و آنها را قبل و بعد از مرگ نیز به فجیع ترین وضع در آوردند، بیشتر جنازه های بر جای مانده از این کشتار قطع عضو شده بودند.
فالانژها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می دادند چشمهایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می کندند، شکم ها را می دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز میکردند و بعد سینه هایشان را میبریدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمی آوردند. بچهها را از وسط دو شقه می کردند و مغزشان را به دیوار می کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می بستند و در خیابان ها می کشیدند، دست های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد.
"غازی خورشید" در کتاب خود «تروریسم صهیونیستی در فلسطین اشغالی» می نویسد: در خیابانی جسد 5 زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود... از جمله یک زن که مثله شده بود و در کنارش سر بریده دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می شد. زن جوانی را دیدم در حالی که طفل شیرخواره اش را در آغوش گرفته، گلوله ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شیرخوارش نشسته بود.

"تونی کلیفتون" گزارشگر با سابقه غربی نیز در کتاب "آسمان گریست" می نویسد: آنچه مرا سخت تکان داد این بود که شخصی بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژیست ها روی او بنزین ریخته و او را آتش زدند و فقط سفیدی دندانش در میان سر و صورتش که زغال شده بود نمایان بود.
«وجنات زین عبدالطیف» میگوید: در روز جمعه به بیمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح شنبه محاصره کردند و فلسطینی ها را که شامل زنان و کودکان نیز می شدند از دیگران جدا کرده و به یک ورزشگاه بردند و در چاله هایی که بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بکشند. سپس بر روی همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روی آنها چه زنده و چه مرده خاک ریختند.
مقامات ارتش اسرائیل، از جمله ژنرال آموس یارون فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی 7 طبقه در 200 متری اردوگاه مستقر شده بودند و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می کردند. آریل شارون که در آن زمان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود و بعدها به قصاب صبرا و شتیلا معروف شد، دستور مستقیم این حمله را به فالانژها داده بود و سایر یگان های صهیونیست نیز مانع از آمد و شد به اردوگاه ها می شدند.
با وجود اعلام خبر قتل عام به ژنرال رافائل ایتان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، وی دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نیز ادامه پیدا کند.
پس از ورود نظامیان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرهای صهیونیستی نیز وارد اردوگاه شده و مناطقی را که نظامیان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف می کردند.

دکتر «سو شای آنگ» در آن زمان به عنوان یک متخصص ارتوپدی کار خود را در بیمارستان توماس لندن رها کرد تا به تیم پزشکی صلیب سرخ در بیروت ملحق شود. وی در این ارتباط میگوید چند ماه پیش از حمله به اردوگاه فلسطینیان و کشتار صبرا و شتیلا، بیروت هدف حملات ارتش اسرائیل قرار گرفته بود و او با هدف کمک به زخمیها و مجروحان حملات هوایی اسرائیل به بیروت سفر میکند.
این پزشک جوان پس از استقرار در صلیب سرخ اردوگاه صبرا و شتیلا در غرب بیروت به بیمارستان غزه منتقل شده و به گفته خودش در آن جا به فلسطینیانی که بر اثر بمباران، خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند یاد میداد که چگونه میتوانند در یکی از 12 اردوگاه فلسطینیان در لبنان پناهنده شوند. آنگ اعتراف میکند که تا پیش از آمدن به این منطقه حتی نمیدانسته انسانهایی بنام فلسطینی در جهان وجود دارند.
او به نقل از فلسطینیان میگوید که چگونه آنها در سال 1948 با زور اسلحه و تیرباران سربازان صهیونیستی مجبور به فرار از خانه و مزارع خود شدند و از داراییها و اموال خود آن چه را که میتوانستند حمل کنند، به همراه خود آوردند و به ناگهان خود را در کشورهای مجاور مانند لبنان، اردن و سوریه یافتند.
آنگ میگوید که در آن زمان تیم پزشکی ما بصورت شیفتهای 72 ساعته مشغول به کار بود و 18 سپتامبر پس از پایان محاصره اردوگاه توانست به آنجا وارد شود. صحنه آن زمان بسیار عجیب و دردناک بود و جسد هزاران مرد و زن لبنانی بر اثر تیرباران در این اردوگاه در کنار هم افتاده بود.
آنگ با حضور در اردوگاه به زن زخمی برخورد میکند که در همان حالت نیمه جان از او میخواهد آخرین خونهای باقی مانده در بدنش را بگیرد و به فرزند زخمیاش تزریق کند و با وجود تلاش تیم پزشکی و نجات جان فرزند آن زن، اما چند ساعت بعد زن فلسطینی جان خود را از دست میدهد. همچنین به گفته آنگ صحنه تقاضای دردناک مادران زخمی و نیمه جانی که در اردوگاه با دیدن تیم پزشکی تلاش داشتند نوزدان خود را به پرستاران و پزشکان بسپارند، هرگز از ذهن این پزشک انگلیسی پاک نخواهد شد.
کشتار شهرهای «اللُد» و «الرمله»
«اللُد» در 38 کیلومتری شمال غرب بیتالمقدس (که در مناطق اشغالی تحت تسلط صهیونیستها قرار دارد) واقع شده و «الرمله» نیز در 5 کیلومتری آن قرار دارد. در یازدهم جولای 1948 «گردان 89» (وابسته به گروه تروریستی لحی) به رهبری موشه دایان به شهر اللد حمله میکنند. آنها در این حمله به کمک بلندگوهایی اعلام میکنند که هر کس وارد مسجد «دهمش» شود در امان خواهد بود. اما بعد از حملهای که به وسیله بمب دستساز و برای دفاع از شهر به این صهیونیست میشود، آنها به مسجد حمله کرده و مردم را قتلعام میکنند. در این حمله بیش از 100 فلسطینی (و به روایتی 176 نفر) کشته میشوند. موشه دایان نیز دستور میدهد که هر شخصی را در خیابانها یا خانهها و یا حتی در حال فرار دیدید با گلوله بزنید؛ درنهایت مجموع کشتهشدگان این حمله وحشیانه به روستای اللد به 426 نفر رسید. صهیونیستها با استفاده از این کشتار و وحشتی که در دل فلسطینیان انداخته بودند، همه ساکنان شهرهای اللد و الرمله که بالغ بر 70 هزار نفر بودند را از شهر بیرون رانده شدند؛ در مسیر مهاجرت این فلسطینیان به شهرهای دیگر نیز حدود 350 فلسطینی به علت گرمای شدید و عطش کشته میشوند. در پایان حمله نیز نیروهای صهیونیستی حدود 1800 کامیون از وسایل جامانده مسلمانانِ فلسطینی را غصب میکنند.
کشتار دوایمه
«دوایمه» نام روستایی در غرب الخلیل است. این حمله نیز توسط «گردان 89» وابسته به گروه لحی (استرن) به رهبری موشه دایان و با همکاری گروه ایرگون (اتسل) به رهبری مناخیم بگین صورت گرفت. در این فاجعه 700 تا 1000 نفر به قتل میرسند. در این حمله جنایتهای زیادی ضد فلسطینیان صورت گرفت؛ بعد از پایان حمله به این روستا، صهیونیستها 80 تا 100 نفر از زنان و کودکان در یک خانه جمع کردند و همه آنها را به قتل رساندند؛ در این جنایت، کودکانی که در این خانه جمعآوری شده بودند با ضربه عصا و چوب به سر آنها و شکستن جمجمههایشان به قتل رسیدند. در جنایتی دیگر، زنان و مردان سالخورده این روستا در خانههایشان بدون آب و غذا محاصره شدند و درنهایت، درحالیکه این افراد زنده بودند، خانهها را بر سرشان خراب کردند. روزنامه عبری زبان هاآرتص اعتراف کرده است که «شکی نیست که کشتار شهر اللد و دوایمه در میان شدیدترین و سختترین کشتارها در جنگ استقلال اسرائیل است».
کشتار قبیه
روستای قِبیه در 22 کیلومتری شمال شرق بیتالمقدس واقع است. در 14 اکتبر 1953 تعداد 103 سرباز از ارتش اسرائیل و 20 سرباز از گروه تروریستی «101» با هجوم به این روستا 69 نفر از جمله زنان و کودکان را به قتل رساندند. در این حمله همه خانههای این روستا که بالغ بر 56 خانه بود و همچنین مسجد و آبانبار این روستا بهطور کامل و با کمک مواد منفجره تخریب شد. این حمله با دستور مستقیم بن گوریون صورت گرفته است و ارتش اسرائیل آن را «عملیات شوشانا» (מבצע שושנה) نامگذاری کرده است که در آن برای تخریب منازل از 700 کیلوگرم مواد منفجره استفاده شده است.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار