به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ و هنر، در سالهای اخیر رسانهها و کارشناسان فرهنگی اغلب از مشکلات ریز و درستی که نشر را احاطه کرده سخن گفتهاند، اما کمتر به بزرگترین معضل در آن سوی قضیه یعنی حذف تدریجی کتاب از سبد خانوار و فاصله مردم از کتاب و کتابخوانی اشاره شده است. موضوعی که بارها رهبر انقلاب در سخنرانیها، دیدارها و بازدیدهایشان از نمایشگاه کتاب تهران بر آن تاکید و افزایش کتابخوانی را مطالبه فرمودهاند.
کاهش شمارگان نشر از پنج تا 10 هزار نسخه در دهههای ابتدایی انقلاب اسلامی تا امروز که به 200 تا 500 نسخه رسیده است، ضایعهای غمبار برای صنعت نشر به شمار میرود که به نوعی قهر مخاطب با کتاب و کتابخوانی را نیز میرساند. از سوی دیگر قیمتها در بازار نشر نیز بیش از 300 برابر افزایش داشتهاند، با این حال بسیاری هنوز کتاب را به نسبت دیگر کالاها یک کالای ارزان میدانند.
امروز وقتی سخن از کتاب و کتابخوانی و حذف کتاب از سبد خانوار میشود، کمتر کسی به انواع و اقسام خرجهای غیرضروری یک خانواده ایرانی در طول ماه اشاره میکند، امروز وضعیت به گونهای شده است که کتاب دیگر کالایی گرانبها به شمار نمیرود، اگر هم جایی در سبد خانوار داشته باشد معمولا در حوزه کودک و نوجوان است و بزرگسالان خود را از آن محروم میکنند.
فاصله گرفتن از کتاب تنها به مردم اختصاص ندارد، بلکه مسئولان نیز در سالهای اخیر فاصله جدی با مطالعه کتاب داشتهاند، در این میان اما رهبر انقلاب تأکیدات و مطالبات بسیاری برای انس با کتاب داشتهاند، ایشان بارها ناخشنودی خود نسبت به وضعیت مطالعه را بیان کرده و فرمودهاند: واقعاً خدا میداند من وقتی یادم میآید- و این چیزی است که تقریباً هیچوقت از یادم نمیرود- که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار میآید!.
اما چرا مطالعه اهمیت دارد و برای برون رفت از وضعیت فعلی چه باید کرد؟ خبرگزای تسنیم در مطلبی به برخی از مطالبات مقام معظم رهبری درباره اهمیت کتابخوانی اشاره داشته است که با هم میخوانیم:
انس با کتاب؛ هر طور شده!
مردم ما، با کتاب، بیش از آنچه که امروز انس دارند باید انس بگیرند. کتابخوانی چیزی است که برای یک ملت، فریضه است؛ واجب و لازم است. مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیاری، تفاوت میکنند با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند.
خوشبختانه کتاب زیاد است و کتابهای زیادی چاپ میشود. نمیخواهم عرض کنم همه آنچه که چاپ میشود، کتابهای خوب و مفیدی است. نه؛ ای بسا کتابی چاپ میشود و به بازار هم میآید، اما کتاب مفیدی نیست. کتاب بیفایده و عاطل و باطلی است که اگر کسی نگاهش کند، از آن استفادهای نخواهد کرد. و ای بسا کتابی که چاپ میشود و به بازار هم میآید و مضر است! این فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد.
الان ما در کتابهایمان- کتابهای بازار مطبوعات کشور- چنین کتابهایی را داریم که در دسترس مردم است؛ یعنی چاپ شده و به بازار هم آمده است؛ اما هیچ فایدهای که ندارد، مضر هم هست. با این همه، اینها بخشی و تعداد کمی از مطبوعات است. اکثر آنچه که چاپ میشود، مفید است؛ چه از جهات علمی، چه از جهات فرهنگی، چه از جهات دینی، چه از لحاظ معارف گوناگون اسلامی و چه از لحاظ ادبی و هنری. مردم ما، از معارفی که در کتابهاست بینیاز نیستند و باید کتابها را بخوانند. انس با کتاب، بسیار چیز باارزشی است.
مصاحبه در پایان بازدید از پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران - 17/02/1371
باید اعتراف کنیم!
با تلخی باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیه کتابخوانی در میان ملت عزیز ما که خود یکی از مشعلداران فرهنگ و کتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسی کمتر از آن چیزی است که از چنین ملتی انتظار میرود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیدههای ناگوار در کشور ما، نتیجهی فرمانروایی پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بیفرهنگ و بیسواد بر این کشور در دویست سال گذشته است.
در دورانی که برخی ملتهای دیگر به سوی دانش و پژوهش و معرفت روی آورده بودند، ملت کهن و با استعداد ما در زیر سلطه آن انسانهای پلید و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دوره اخیر که حکومت دستنشانده و فاسد پهلوی همه کارها را برابر خواست بیگانگان و دشمنان این ملت و به زیان این ملت انجام میداد، نه تنها تلاشی برای ترویج کتاب و کتابخوانی نشد بلکه با ایجاد سرگرمیهای ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسی در میان جوانان، این ضرورت فوری و فوتی را هرچه بیشتر، از میدان دید و توجه مردم، بیرون راندند و در یکی از بهترین دورانهایی که شرایط جهانی، دگرگونیهای اساسی در وضع نابسامان ملت ایران را بر میتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و کار را به آنجا رساندند که برابر گزارشهای همان روزگار، در شهر تهران و برخی شهرهای دیگر، شماره میخانهها بیش از شماره کتابخانهها و کتابفروشیها و یا چند برابر آنها بود!
پیام به مناسبت آغاز هفتهی کتاب - 04/10/1372
به قلبم فشار میآید!
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهای بشری نمیدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایی که جزو کارهای معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگری داشته باشد- یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایی سخنرانی کند- تا موجب شود که مطالعه کند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا میداند من وقتی یادم میآید- و این چیزی است که تقریباً هیچوقت از یادم نمیرود- که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار میآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت میبینیم!؟ واقعاً این به عهده چه کسی است؟ در حال حاضر اینطور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالی یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آنهم به شرطی که دست یک گزارشگر خاص نیفتد؛ اینکه نمیشود! در دیدار با اعضای گروه
اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران - 29/11/1370
وظیفه ملی؛ واجب دینی
اکنون ملت ایران باید عقبافتادگیها را جبران کند. اینک فرصت بینظیری از حکومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانی و علمآموزی نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند، اگرچه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلّلناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن، تلقی خواهد شد؛ و نه تنها جوانان، که همه نسلها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد.
پیام به مناسبت آغاز هفته کتاب - 04/10/1372
اگر بیفرهنگ و تاریخ بودیم...
من میبینم که متأسفانه کتاب در جامعه ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا میکند، رواج ندارد. اگر ما یک جامعه بیفرهنگ و تاریخ بودیم؛ جامعهای بودیم که گذشته و کسان فرهنگی با معرفت و برجستهای ندارد؛ انسانهای بااستعداد و فهیم و دارای بینش و طرز فکر بالا ندارد- مثل بعضی از جوامع گوناگونی که در گوشه و کنار دنیا هستند- بیرغبتی به کتاب قابل توجیه بود؛ اما در جامعهی ما با این همه انسانهای فرهنگی، برجسته، والا، اساتید، مؤلفین، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علمای بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگی و عالم، چرا باید انس با کتاب اینطور باشد!؟ سابقه فرهنگی و تاریخی ما خیلی زیاد است. جامعه ما اساساً جامعهای پخته و بالغ شده است؛ یک جامعه ابتدایی و بدوی نیست. مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند. مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب - 26/02/1374
سبد خرید خانوار!
باید خرید کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی- مثل لوسترها، میزهای گوناگون، مبلهای مختلف و پرده و...- به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب انس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد که حق او هم هست، نخواهد رسید.
مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب - 26/02/1374
جای کتاب؛ هیچ چیز!
من فکر میکنم اگر بتوانیم فرهنگ کتابخوانی را در کشور رایج کنیم و در کنار آن، تولید کتاب را هم خوب گسترش دهیم، بخش عمدهای از وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی، بدین وسیله انجام خواهد گرفت... کتاب، مقولهی بسیار مهمی است. من البته به کارهای هنری و تصویری، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب، نقش و جایگاه مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیز پر نمیکند و باید کتاب را ترویج کرد.
مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب - 21/02/1372