کد خبر: ۱۴۹۲۲۹

در سی‌ و چهارمین نشست «عصرانه با کتاب» در فرهنگسرای فردوس انجام شد

نقد جامعه‌شناختی، تاریخی و ساختاری بر داستان «چپ‌دست‌ها» اثر گونتر گراس

جلسه‌ی خوانش و بررسی جامعه‌شناختی، تاریخی و ساختاری داستان کوتاه «چپ‌دست‌ها» نوشته‌ی گونتر گراس در سی‌ و چهارمین نشست «عصرانه با کتاب» در فرهنگسرای فردوس برگزار شد.

نقد جامعه‌شناختی، تاریخی و ساختاری بر داستان «چپ‌دست‌ها» اثر گونتر گراسبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، در سی‌ و چهارمین نشست «عصرانه با کتاب» فرهنگسرای فردوس، روز چهارشنبه، ۲۳ مهر ۱۴۰۴، داستان کوتاه «چپ‌دست‌ها» اثر گونتر گراس جمع‌خوانی و از زوایای مختلف اجتماعی، تاریخی و ادبی، نقد و بررسی شد.

در برنامه‌ی عصرانه با کتاب که به همت کتابخانه‌ی فردوس و با هدف ارتقای سطح خوانش و درک عمیق‌تر مفاهیم داستانی با حضور علاقه‌مندان به ادبیات داستانی برگزار می‌شود، ضمن خواندن یک داستان کوتاه از نویسندگان تأثیرگذار ادبیات ایران و جهان، در خصوص سبک ادبی و مفاهیم داستانی آن با حضور کارشناس و منتقد ادبی، بهبد بهلولی، بحث و تبادل نظر می‌شود.

بهبد بهلولی، مجری- کارشناس عصرانه با کتاب فردوس، در خصوص رویکرد نویسنده‌ی در این داستان بیان داشت: در «چپ‌دست‌ها»، گونتر گراس بار دیگر جهان پس از جنگ را به مثابه آزمایشگاهی برای بازسازیِ مفاهیم اخلاق، قدرت و حافظه‌ی تاریخی به نمایش می‌گذارد. مواجهه‌ی گراس با جامعه‌ی مدرن در این داستان، نه از منظر خطابه‌ی سیاسی، بلکه از درون مناسبات روزمره و عادت‌های جسمانی انسانهاست؛ از زاویه‌ی دست چپ، به‌مثابه استعاره‌ای از انحراف و تفاوت و پذیرفته‌نشدن.

وی اضافه کرد: از همان آغاز، تقابل راست و چپ در سطحی صرفاً جسمانی متولد می‌شود، اما به‌تدریج به دوگانه‌ای فرهنگی، معرفتی و تاریخی بدل می‌شود. جامعه‌ای که پس از فاجعه‌ی ناسیونال‌سوسیالیسم به دنبال «راستی» و «اعتدال» است، اکنون از هر نشانه‌ی چپ‌گرایی- چه سیاسی و چه فیزیولوژیک- هراس دارد. بدین‌ترتیب، «چپ‌دست بودن» به نشانه‌ی مقاومت در برابر هژمونی نرمالیزه‌کننده بدل می‌شود. گراس در اینجا از بدن به عنوان میدان سیاست استفاده می‌کند: دست چپ به‌عنوان عضوی مطرود، بازتاب همان حافظه‌ی سرکوب‌شده‌ی جامعه‌ی آلمان است که در پی بازنویسیِ خود، تاریخ را می‌زداید تا بتواند «عادی» زیست کند.

بهلولی در بررسی داستان در سطح جامعه‌شناختی گفت: «چپ‌دست‌ها» نقدی‌ست بر ایدئولوژی تطبیق و همسان‌سازی. گراس با دقتِ جراح‌گونه‌ای نشان می‌دهد که چگونه جامعه‌ی بورژواییِ پساجنگ، تفاوت را نه با خشونت آشکار، بلکه با نرمی و تربیتِ رفتاری حذف می‌کند. «اصلاح» چپ‌دست‌ها به دست راست‌دست، بازسازی همان منطق اقتدار است که اکنون در پوشش آموزش و نظم ظاهر شده است. بدین معنا، داستان تصویری میکروسکوپی از جامعه‌ای است که از درون، خود را مستعمره می‌سازد: هر فرد «چپ‌دست» موظف می‌شود خود را تصحیح کند، بی‌آنکه کسی او را مجبور کرده باشد.

منتقد ادبیات داستانی عصرانه با کتاب در ادامه افزود: از منظر تاریخی، اثر در بستر «بازسازی آلمان» معنا می‌یابد. جامعه‌ای که می‌خواهد از گذشته‌اش رهایی یابد، ناچار است حافظه را به سوی «راست» بازگرداند؛ یعنی به سوی سامان و سازگاری. چپ‌دستی در این میان، نشانه‌ای از همان گسست تاریخی است که نظم نوین قصد ترمیم آن را دارد، اما این ترمیم خود منبع تازه‌ای از خشونت است. در نگاه گراس، تاریخ آلمان مدرن همچون بدنی است که خود را از نیمه‌ی چپش خالی کرده است تا بتواند راست‌قامت بماند.

بهلولی با بیان اینکه «چپ‌دستها» از حیث ساختار روایی، بر یک منطق جابه‌جایی و تناقض بنا شده است، ادامه داد: راوی، همان‌گونه که گراس در آثار دیگرش (از جمله در «طبل حلبی» و «موش و گربه») نشان داده، میان صداقت و هذیان، میان روایت و ضد روایت در نوسان است. زبان او نه به‌تمامی واقع‌نماست و نه تخیلی؛ بلکه زبانی است که واقعیت را در همان لحظه‌ای که می‌سازد، انکار می‌کند. این ساختار خودویرانگر، بازتاب جامعه‌ای است که در پی بازسازی خویش، مدام خویشتن را از نو انکار می‌کند.

وی تاکید کرد: ساختار روایی داستان، به گونه‌ای طراحی شده که خواننده را میان دو قطب انتخاب و جبر معلق نگاه دارد. هیچ کدام از شخصیت‌ها به تمامی «چپ» یا «راست» نیستند؛ بلکه در منطقه‌ی خاکستریِ میانه، میان حافظه و فراموشی، زیست می‌کنند. بدین‌سان، گراس با فروپاشاندن مرز‌های اخلاقی و جسمانی، مفهوم هویت را از دوگانگی می‌رهاند و به سطحی اگزیستانسیال می‌کشاند: انسان، نه راست‌دست و نه چپ‌دست، بلکه موجودی است که در جست‌وجوی تعادل، خود را می‌سازد و در همان لحظه نابود می‌کند.

بهلولی در پایان گفت: از این منظر، «چپ‌دست‌ها» اثری است درباره‌ی سیاست بدن، اقتصاد حافظه و تاریخ به مثابه تربیت. داستان نشان می‌دهد که چگونه بدن و تاریخ، هر دو در معرض «اصلاح» قرار گرفته‌اند، و چگونه هر کنش تربیتی، بازتولید خشونتی است که در اعماق جامعه رسوب کرده است. در پایان، چپ‌دستی نه یک نقیصه، بلکه یک امکان است: امکانی برای به یاد آوردنِ آنچه جامعه می‌کوشد از حافظه‌اش حذف کند.

«عصرانه با کتاب» چهارشنبه‌های هر دوهفته یک بار، از ساعت ۱۶.۳۰ در کتابخانه فردوس میزبان دوستداران کتاب و کتابخوانی خواهد بود و حضور علاقه‌مندان در آن، آزاد و رایگان است.

برای کسب اطلاعات بیشتر از برنامه‌های فرهنگسرای فردوس، واقع در فلکۀ دوم صادقیه، بلوار فردوس شرق، بعد از خیابان شهید سلیمی جهرمی، به نشانی ferdos.farhangsara در شبکه‌های اجتماعی مراجعه کنید یا با شماره تلفن ۴۴۰۸۱۰۴۳ تماس بگیرید.

گزارش خطا
برچسب‌ها:
فرهنگسرای فردوس
ارسال نظر