در رونمایی از کتاب «تقویم تاریک» در فرهنگسرای اندیشه عنوان شد
جای خردهروایتهای مردمی از جنگ هشت ساله در آثار ما خالی است
جواد موگویی گفت: یکی از ضعفهای جدی تاریخنگاری در جنگ هشتساله این است که ما روایتهای مردمی و خُردهروایتها را نداریم. نمیدانیم در روز اشغال خرمشهر مردم چه حالی داشتهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر به نقل از خبرگزاری ایبنا، آیین رونمایی از کتاب «تقویم تاریک» با حضور سجاد اکبری، مدیر فرهنگسرای اندیشه؛ سیدصادق پژمان، مدیر موسسه کمک نشر و فرهنگ؛ جواد موگویی، پپژوهشگر و مستندساز؛ محمدرضا نوروز پور، معاون رسانهای وزرات فرهنگ و اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امورخارجه دوشنبه ۲۶ آبان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
سجاد اکبری، مدیر فرهنگسرای اندیشه درباره جنگ روایتها گفت: ما در یک نبرد یا جنگ رسانهای قرار داریم و انتشار این کتاب مزیتی برای ما دارد که شاید طرف مقابل آن وضعیت را نداشته باشد؛ اینکه میثم امیری در اوج جنگ خودجوش به این فکر میکنند که باید قصه این جنگ را بنویسند، لحظه به لحظه اخبار را پیگیری میکنند و خلاقیتهایی که نشان میدهند، منجر به خلق یک اثر ادبی میشود.
او ادامه داد: ما این اثر را پس از جنگ رونمایی میکنیم، اما این اثر در دل جنگ ظهور کرده است؛ یا در واقع آن موسیقی که در روزهای جنگ منتشر شد، نشان میدهد که این اتفاق، یک اتفاق فرهنگی است. این نشان میدهد که این ملتی است که مقاومت کرده، ملتی که روایت دارد.
مردم در جنگ چه حسی داشتند؟
جواد موگویی، پژوهشگر و مستندساز گفت: یکی از ضعفهای جدی تاریخنگاری در جنگ هشتساله این است که ما روایتهای مردمی و خُردهروایتها را نداریم. نمیدانیم در روز اشغال خرمشهر مردم چه حالی داشتهاند؛ نمیدانیم در روز آزادی خرمشهر چه احساسی داشتهاند.
او ادامه داد: گزارشهای مطبوعاتی فراوان است، اسناد رسمی زیاد است، مصاحبههای فرماندهان موجود است، اما روایتهایی که نشان دهد در کفِ جامعه چه میگذشته، نداریم. وقتی قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد، مردم خوشحال شدند یا نشدند؟ اینها را نمیدانیم و بعدها چنین چیزهایی دچار دستکاری میشود.
موگویی، درباره کتاب (تقویم تاریک) گفت: ارزش این اثر در این است که جنگ ۱۲ روزه را از کف خیابان، از زبان یک معلم، دانشآموز و همسایه روایت میکند. چرخشهایی که در همین ۱۲ روز رخ داده. چرخشهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک هیچوقت واکاوی نشده، درحالیکه در بطن جامعه اتفاق افتاده، اما ما در جنگ هشتساله آنها را روایت نکردهایم. از لابهلای این کتاب میتوان این چرخشها را فهمید.ای کاش بیشتر نوشته شود تا دلایل این چرخشهای مردمی را بهتر بفهمیم.
او افزود: من خودم فکر میکنم شاید یکی از دلایل اصلی چرخشهای سیاسی مردم در این دوازده روزه، تدبیرهایی بوده که جمهوری اسلامی و وزارت امور خارجه در ادامه دادن مذاکرات داشته است. یعنی اگر ما در مذاکره نبودیم، شاید خیلیها جمهوری اسلامی را مورد غضب قرار میدادند که شما چرا نرفتید مذاکره کنید و جلوی جنگ را بگیرید؟
پژوهشگر و مستندساز گفت: به نظرم یک سری از مفاهیمی که جمهوری اسلامی سالها سعی میکرد به جامعه بقبولاند. اینکه من به موشک نیاز دارم، اینکه اسرائیل دشمن است، اینکه اسرائیل میگوید «نیل تا فرات» و واقعاً دنبال توست، اینکه دشمن وجود دارد، اینکه به ما حمله خواهند کرد اینها در این دوازده روزه، واقعیتهایی بود که به جامعه اثبات شد؛ و اینکه جمهوری اسلامی تا لحظه آخر، دستگاه دیپلماسی تا لحظه آخر، دنبال این بود که جنگ نشود و مردم، چون این را دیدند، جنگ را از خودشان میدانستند. اینکه ما تا لحظه آخر، جمهوری اسلامی دنبال ماجراجویی نبود و دنبال جنگ نبود.
موگویی گفت: اما این کتاب یک ضعفی دارد که این ضعف به نظرم به نویسنده برنمیگردد، بلکه به حوزه تصمیمگیری نظام برمیگردد. اینکه من دوست داشتم این روایتها را داخل پادگانهای شهرهای موشکی هم بشنوم؛ آن نظامی که کنار لانچر بود و لانچر را آماده کرد، آن لحظه چه فکری میکرده؟ فکر میکرده روز اول میتواند شلیک کند؟ فکر میکرده روز هشتم آسمان اسرائیل باز میشود؟ به زن و بچهاش فکر میکرده؟ فکر میکرده سالم از این پادگان بیرون برود؟ اینهایی که در تونل بودند فکر میکردند دفن میشوند یا نه، سالم بیرون میآیند؟ اصلاً تصوّرشان نسبت به جنگ چه بوده؟ اینها چیزهایی است که به نظرم کاش در این کتاب بود.
او ادامه داد: گرچه من مطمئنم که راه بسته است، ولی کاش این راهها باز میشد و باز شود به روی بچههای نویسنده، بچههای مستندساز؛ بروند او از جزئیات خیلی از چیزها، از روایتهای نظامی و سیاسی-امنیتی، بتوانند در روایت استفاده کنند. ما این مشکل را در کشورمان داریم؛ مشکل امسال و پارسال و اینها هم نیست؛ بیست، سی، چهل سال است. ما ساختاری برای روایتهای امنیتی، سیاسی و نظامی در کشور نداریم. خب، سیا یک روشی را انتخاب کرده، موساد یک روشی را انتخاب کرده، روشی را انتخاب کردند که مثلاً هیچ اطلاعاتی بیرون نمیدهد و افکار عمومیاش هم قبول کرده که نباید چیزی بپرسد.
دیپلماسی حتی در اوج جنگ ۱۲ روزه متوقف نشد
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امورخارجه، از اهمیت و با ارزش بودن این کتاب گفت: مهمترین ارزش کتاب «تقویم تاریک»، که میثم امیری انجام دادهاند، فراهمکردنِ امکانی است که آیندگان بتوانند آن حسوحال جنگ ۱۲ روزه را تجربه کنند. این رخدادنگاری فقط گردآوردن چند گزاره و چند خاطره نیست؛ فراتر از آن است. مهم این است که کسانی که این کتاب را میخوانند، حس کنند و احساس کنند که ایرانیان در آن ایام چه احساسی داشتند، ترکیبی از نگرانی و انتقام، و در عین حال جدیت برای اینکه ایران بماند. ما به خودمان ایمان داشتیم و مطمئن بودیم که بر حق هستیم؛ در معرض ظلم قرار گرفته بودیم و بنابراین باید با تمام وجود میایستادیم.
او افزود: من فکر میکنم آنچه ایران را نگه داشت، ترکیبی بود از همه داشتههایی که در طول قرون، ما را بهعنوان یک ایرانیِ مسلمانِ شیعه شکل داده است و همه اینها کمک کرد تا بتوانیم در آن نبرد ۱۲ روزه در برابر اهریمن مقاومت کنیم. خاصیت این کتابها بسیار زیاد است. یکی از مهمترین آنها این است که باعث میشود ما خودمان وقایع را همانگونه که بودهاند برای نسلهای بعدی و حتی برای خودمان روایت کنیم، چون با گذشت زمان آنها را فراموش میکنیم. ثبتکردن این وقایع کمک میکند درباره تصمیمهایی که در آن زمان و در آن شرایط زمانی و مکانی گرفته شده، منصفانهتر قضاوت کنیم.
بقایی، با اشاره به حضور رسانههای خارجی در ایران در ایام جنگ ۱۲ روزه عنوان کرد: صدا و سیما را زدند تا صدای ما را قطع کنند، و کاری که ما سعی کردیم انجام دهیم این بود که خودمان صدای حقانیت مردم ایران را به دنیا برسانیم. تقریباً همه جریانهای رسانهای که خبرساز هستند کمک کردند تا در آن ایام روایتسازی صورت بگیرد. یکی از نمونهها آمدن شبکه بیبیسی به ایران بود؛ آنها به آستانه اشرفیه رفتند. آستانه اشرفیه به نظرم یکی از نمادهای آن جنایت ۱۲ روزه بود ۲۰ نفر در یکجا شهید شدند فقط برای اینکه رژیم میخواست یک دانشمند را ترور کند، و آن حادثه تاریخی شد. مراسم تشییع آن شهدا و گودالی که در آن منطقه ایجاد شده بود، هر کدام قطعات پازلی هستند که اگر کنار هم گذاشته شوند، روایت ما از آن نبرد حماسی ۱۲ روزه را میسازند.
سخنگوی وزارت امورخارجه، درباره عدم توقف دیپلماسی ایران در ایام جنگ ۱۲ روزه تصریح کرد: وقتی جنگ شروع میشود، دیپلماسی متوقف میشود؛ اما در مورد ما دیپلماسی متوقف نشد. ما در حین دیپلماسی مورد حمله قرار گرفتیم. این خودش سندی بسیار روشن از حقانیت ایران، از مدارای ملت ایران، از نجابت ملت ایران است. زمانی که جنگ بر ما تحمیل شد، با تمام توان جنگیدیم و نشان دادیم از جنگ فرار نمیکنیم. آنچه لازم است روایت شود و شاید وظیفه ما سختتر هم باشد «روایت دیپلماسی در جنگ» است؛ اینکه در اوج جنگ، جمهوری اسلامی ایران از ابزار دیپلماسی استفاده کرد. در همان اوج جنگ، عراقچی به ژنو سفر کردند و با سه کشور اروپایی گفتوگو کردند؛ سفری به ترکیه داشتند برای جلب حمایت کشورهای اسلامی و عربی؛ و در ادامه نیز خطر کردند و نهایتاً بهعنوان رابط بین ایران و طرفهای مقابل تلاش کردند تا آتشبس محقق شود.
قلب دردمند، روایت ماندگار میسازد
میثم امیری، نویسنده کتاب «تقویم تاریک» درباره ماندگاری ادبیات جنگ ایران گفت: آن چیزی ادبیات میشه که یک قلب دردمند است. خیلی از آدمها قدرت داشتند، اما نتونستن تبدیل به ادبیات بشن روایتشون ماندگار نشد به دلیل اینکه همه چی داشتند جز قلب دردمند. هیچ نویسندهای در داخل اسرائیل نمیتونه اینو ماستمالی کنه که یک کشوری که عضو انپیتی نبود به کشوری که عضو ان پی تی بود حمله کرد هیچکس نمیتونه اینو توجیه کنه و این همون قلب دردمند است.
او ادامه داد: هیچ وقت متجاوز نمیتونه تبدیل به ادبیات بشه در هیچ کجای تاریخ هم نشد. از روایت بچههای موشکی مظلومانهتر روایت بچههای امداد و نجات ما بود. در اوین موشک عمل نشده داشتیم و بچههای امداد اونجا حاضر بودند.
اصلیترین هدف اربابان جنگ، عادیسازی جنگ است
محمدرضا نوروزپور، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: نویسنده توانسته واقعیت ایران مقتدر در برابر دشمن را به تصویر بکشد. امروز با کسانی مواجه هستیم که امپراطوریهای رسانهای در اختیار دارند و حقیقت را آنطور که میخواهند تصویر میکنند. بر ماست که در مواجهه با چنین دشمن تا دندان مسلحی، روایت دقیق خودمان را داشته باشیم و بتوانیم تصویر درستی از آنچه بر سر ملت ما آمده است، ارائه کنیم.
او افزود: کاری که ما در این جنگ برای اولینبار انجام دادیم و البته خیلیها مخالف آن بودند، این بود که ما وسط جنگ خبرنگار خارجی آوردیم؛ آن هم از بیبیسی انگلیسی و رسانههای مطرح. با وجود مخالفتها ایستادیم و برادران در وزارت خارجه هم همراه ما بودند. ضرورت را درک کردند و توانستیم تصویر دقیقی از مظلومیت ملتمان ارائه کنیم.
معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: جای این خردهروایتها در ادبیات ما خالی است. هنوز به رمانها و فیلمها و مستندهای بیشتر نیاز داریم. اولین خاصیت این کتابها این است که روایت را از سطح رسمی و تصمیمگیرندگان به سمت بازماندگان و قربانیان میآورند. دوماً بیانشان آنها را از لحاظ حقوق بین الملل به سند و مدرک تبدیل میکند. سومین خاصیتش این است که نمیگذارد جنگ عادی شود. اصلیترین هدف اربابان جنگ، عادیسازی جنگ است. چهارمین خاصیت روایتسازی این است که ما را از روایت دیو بودن رها میکند و نشان میدهد ما هم انسان هستیم. ما دیوی نیستیم که رسانههای غربی تصویر میکنند.