رنگ فرهنگ
مهدی تقینژاد؛ مدیر فرهنگی هنری منطقه ۱۷
آبي، قرمز، زرد، سفيد، سبز کداميک از اينها رنگ فرهنگ هستند؟ فرهنگ را با کداميک از اين رنگها بايد شناخت؟ اصلا آيا فرهنگ رنگي است يا هيچ رنگي نميتواند نماينده فرهنگ باشد؟ يا فرهنگ طيفي گسترده از رنگها را دربر ميگيرد؟
يکي از مشکلاتي که همواره گريبانگير فرهنگ بوده و آن را تا حد مسايل اجتماعي پايين آورده رنگ و لعاب بخشيدن به فرهنگ است. در زندگي ما آدمها معمولا دغدغههاي بسياري وجود دارد که ممکن است برخي از آنها داراي ارزش هم باشند و براي برآوردن آن دغدغهها گاه از چيزهاي زيادي مايه ميگذاريم که فرهنگ هم از آن چيزهاست. اينجاست که فرهنگ را تا حد دغدغههايمان پايين آوردهايم.
مشکل اصلي ما اين است که فرهنگ را آنگونه که خود ميخواهيم تعريف ميکنيم و به همان اندازه که خودمان ميخواهيم آن را کوچک ميکنيم و به همان شکلي که ميخواهيم از آن استفاده ميکنيم و به همان رنگي که دوست داريم آن را در ميآوريم. بعد هم بسته به حوزه نفوذ و تاثيرگذاريمان از امکانات جامعه استفاده ميکنيم و تمام آنچه خود ساختهايم و به آن باور پيدا کردهايم را به جامعه القا ميکنيم.
خاستگاه فرهنگ در انديشه انسانهاست. اساس فرهنگ ريشه در فکر انسانها دارد. انسانهايي که در طول تاريخ زيستهاند و در تعامل با يکديگر انديشيدهاند و انديشههايشان را بارور کردهاند و حاصل باروري انديشههايشان را در جامعه جاري ساختهاند.
فرهنگ تنها متعلق به امروز نيست. ريشه در تاريخ و گذشته دارد. ما ميراثدار فرهنگ گذشتگانمان هستيم همانگونه که آيندگان نيز ميراثداران فرهنگ ما هستند. يادمان نرود ما در مقابل فرهنگ مسووليم و نبايد رنگي را که خودمان دوست داريم بر قامت فرهنگ بپاشيم.
رنگ فرهنگ خدايي است آن را پاس داريم.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر
آخرین اخبار