شاید گاهی این مطلب به ذهن ما خطور کند که مردان از حقوق فردی و اجتماعی بیشتری نسبت به زنان برخوردار هستند، اما اینکه این تصور و برداشت تا چه حد منطبق بر حقیقت است، جای تأمل دارد. نکته جالب اینجاست که در دین اسلام و قوانین شارع مقدس، زنان از حقوقی برخوردارند که مردان از آن حقوق محروماند، حق نفقه، حق اجرتالمثل، حق مهریه و...
قبل از ظهور اسلام مقرر بود که پدر دختر به پسر (داماد) در زمان ازدواج دخترش کابین میداد، اما با ظهور اسلام و بر مبنای احترام بیشتر به زنان این قاعده برعکس و مقرر شد تا پسر به دختر مهریه پرداخت کند. قرآن کریم مردان را سرپرست زنان و مسئول حفاظت از آنها میداند، اما با اینکه مردان سرپرست زنان هستند، این سرپرستی به معنای توجه بیشتر به زنان است و در قرآن کریم بسیار توصیه شده که مردان با زنان مهربان بوده و به نیکویی با آنان رفتار کنند.
تنها برتری مردان نسبت به زنان برتری تکلیف است، آن هم به جهت مسئولیت کسب درآمد و رسیدگی به امور خانواده که میتوان یکی از دلایل دو برابر بودن دیه مردان نسبت به زنان را همین موضوع دانست. مردان با توجه به اینکه نانآور خانه بوده و امرار معاش خانواده و تأمین احتیاجات بر عهده آنهاست، چنانچه فوت کنند ضرر و زیان جبرانناپذیری متوجه خانواده میشود و میتوان گفت خانواده حامی، سرپرست و تکیهگاه خود را از دست میدهد. همچنین مردان مسئولیت نفقه چهار نفر را بر عهده دارند: مادر، خواهر (در صورت فقدان سرپرست) همسر و دخترشان، به همین جهت باید به نوعی خلأ ناشی از عدم حضور مرد به عنوان مسئول خانواده جبران شود.
اسلام به نحوی ایدهآل مقام زن را گرامی داشته و در بیشتر احکام او را با مردان برابر دانسته و در پاداش آخرت نیز با هم برابرند. زن حق تملک، خرید و فروش، ارث و صدقه و هبه را دارد و کسی اجازه ندارد بدون رضایت او مالش را بردارد، حتی به جرئت میتوان گفت زنان در هیچ مکتب دیگری از احترامی که اسلام برای آنان قائل شده برخوردار نبوده و نیستند.
اسلام دستور به گرامی داشت زن داده و پرداخت هزینههای او را وظیفه مردان میداند. حال اگر بعضی مواقع زنان دچار بیعدالتی شده و احساس تبعیض در حقوق خود میکنند به دلیل ضعف دینداری بسیاری از مسلمانان امروز است و نباید کوتاهی و ظلم و سهلانگاری نسبت به حقوق زنان نزد برخی از مردم را به پای اسلام گذاشته و دین اسلام را که بر پایه عدالت و درستی است مسئول این تبعیضها دانست. در اسلام تساوی ارزشی بین مرد و زن و یکسان بودن راه ترقی برای هر دو، اصلی اساسی و انکارناپذیر است و از اصول مسلم دین مبین اسلام محسوب میشود و میتوان به آیه «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» یا به آیات دیگری نظیر «انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر و انثی» استناد کرد که مبنا را تقوا و پرهیزگاری برمیشمرد و اینکه زن و مرد مکمل یکدیگر و مایه آرامش هم هستند و یکی از ستمهایی که بر زنان میشود این است که از آنها بخواهیم مسئولیتی را بپذیرند که با طبیعت و خلقت آنها ناسازگار است.
شهید مطهری مطرح کرده که جوامع غربی تساوی حقوق را مد نظر ندارند، بلکه تشابه حقوقی را مد نظر قرار داده و تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد را انکار کرده و نادیده میگیرند. سرشتهای شخصیتی در بین زنان و مردان متفاوت است و این دو شخصیت یکسانی ندارند. به طور مثال زنان از مردان کنجکاوترند، اعتماد به نفس کمتری دارند و تخیلات بین این دو جنس متفاوت است. زنان از مردان عاطفیترند و با این سرشت به دنیا آمده و با آن زندگی میکنند، یا در حالت پرخاشگری که میتوان گفت مردان پرخاشجوتر بوده و روحیهای خشن و ستیزهجو دارند.
به باور استاد شهید مطهری تفاوتهای موجود در آفرینش و طبیعت زن و مرد طبیعتاً باعث میشود که زن و مرد از جهت حقوق طبیعی و فطری وضع ناهمگونی داشته باشند. به نظر استاد شهید، روابط حقوقی خانوادگی زن و مرد در دیدگاه قرآن ویژگیهایی دارد که با فرهنگ جاهلی پیش از اسلام و فرهنگ امروزی نیز متفاوت است. یعنی زن از آن جهت که زن است و مرد نیز از آن جهت که مرد است در جهاتی همانند نیستند، زیرا در آفرینش و طبیعت، یکنواخت نیستند. از این رو با تساوی کاملی که در انسانیت دارند و از ارزش یکسانی برخوردارند، از جهت مسائل حقوقی، وظایف، تکالیف، مجازاتها و... وضع مشابهی ندارند.
از جمله دیدگاههای منفی که در جوامع بشری نسبت به زن مطرح بوده، این است که اساساً آفرینش زن طفیل وجود مرد است، زن آفریده شده تا نیازهای مرد را برآورده سازد و به همین نسبت ارزشگذاری و منزلت اجتماعی زن در مقایسه مرد، فرعی و حاشیهای به حساب میآید. اما قرآن، هیچ یک از زن و مرد را فرع وجود دیگری ندانسته است، بلکه هر دو را در ارز هم و تکمیلکننده یکدیگر به شمار آورده است. اسلام هرگز نمیگوید زن برای مرد آفریده شده است، اسلام میگوید هر یک از زن و مرد برای یکدیگر آفریده شدهاند. (هنّ لباس لکم وأنتم لباس لهنّ زنان زینت و پوشش مردان، و مردان نیز زینت و پوشش زنان هستند... بقره / ۱۸۷). یعنی زن و مرد یکدیگر را از انحرافها نگاه میدارند، نارساییهای یکدیگر را میپوشانند و وسیله آسایش یکدیگرند. از این رو هر یک زینت دیگری به شمار میآیند. این تعبیر آیه نهایت ارتباط معنوی زن و مرد و نزدیکی و مساوات آنها را روشن میسازد. همان تعبیر که درباره مردان آمده درباره زنان نیز بدون کم و کاست آمده است.
زنان به عنوان نیمی از پیکر اجتماع انسانی، سهم بسزایی در تاریخ جوامع و ملتها داشته و دارند و اسلام هم به حضور زنان در این عرصه ارج نهاده و به ارتقای چنین حضوری اندیشیده است، همانطور که در تاریخ اسلام بسیار شاهد صحنههایی هستیم که زنان آفریدگار آن هستند.
ادله و احکام شرعی و خطابات قرآنی و روایتها صرفاً در خصوص مردان نبوده، بلکه مخاطب آنها همه انسانها هستند، بنابراین اگر در اسلام احکامی ظاهراً محدودکننده درباره زنان وجود دارد به معنای نادیده گرفتن تواناییهای آنان در نقشآفرینی اجتماعی نیست و به این دلیل است که زنان از انجام امور سخت و زیانآور و خطرناک مصون باشند و در واقع آن هم در جهت حمایت از منافع و آسایش زنان است.
انسانها چه مرد و چه زن همه با هم برابر بوده و هیچ کس را بر دیگری برتری نیست و همگی به عنوان فرزندان آدم گرامی داشته شده و نسبت به سایر موجودات از مزیت برخوردارند، همانطور که خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء میفرماید وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا، و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا بر مرکبها برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم.