رژیم نامشروع اسرائیل در ۷۲ سالگی خود با مجموعهای از تضادهای غیر قابلترمیم دست به گریبان است و آنچه ساختار حکومت اسرائیل را دچار تزلزل کرده در نظرخواهی مؤسسات یهودی نمایان شده است.
یک- وقتی اخیراً «یهودا باراک» نخستوزیر و وزیر پیشین جنگ رژیم نژادپرست صهیونیست گفت: «اسرائیلیها دیگر باید سودای اسرائیل بزرگ را از سر بیرون کنند»، برخی محافل صهیونیست با این نگاه که نخستوزیر اسبق اسرائیل به دلیل ورشکستگی سیاسی و برای توجیه ناتوانیهای خود اینچنین سخن گفته، سعی کردند با فرافکنی از کنار این اعتراف تاریخی عبور کنند؛ اما آگاهان به اوضاع و احوال فلسطین اشغالی میدانند اعترافات باراک، در واقع اذعان یکی از سفاکترین صهیونیستها نسبت به ملت فلسطین، به اوضاع وخیم اسرائیل است.
دوـ وقتی انتخابات سهباره کنست هم نتوانست منجر به تشکیل دولت فراگیر شود، نتانیاهو تلاش کرد احزاب مؤتلف و مخالف دولتش را متقاعد کند که اگر تشکیل دولت صهیونیست به او محول شود، برنامههایی برای سرنگونی حماس در غزه و اشغال دوباره ۳۰ درصد کرانه باختری و دره اردن و اجرای معامله قرن در سر دارد. او وعده داد برای براندازی حماس که نتیجه آن بازگشت آرامش به سرزمینهای اشغالی به ویژه شهرکهای صهیونیستنشین است، نیاز به اعتماد مجدد احزاب دارد و به قدری ناامید از تشکیل دولت بود که برای ماندن در قدرت، به التماس افتاد و در آخر حاضر شد حتی نخستوزیری را هم زمانمند کند! و سرانجام با وعدههایی که تحققشان به سختی ممکن است، فعلاً ماندگار شد.
سه- بسیاری از نخبگان رژیم صهیونیستی به این موضوع اذعان دارند که اختلافها و شکافهای عمیق درون حکومت اسرائیل این رژیم را به سمت فروپاشی میبرد. برخی ناظران صهیونیست در اندیشکدههای این رژیم با توجه به شکستهای پیاپی ارتش اسرائیل در پنج جنگ رو در روی اخیر ـ ۳۳ روزه از حزبالله و ۲۲، ۸، ۵۰ و ۲ روزه از غزه ـ و به ویژه گذشتن مکرر موشکهای مقاومت از گنبد به اصطلاح آهنین و رسیدن آنها تا تلآویو و حتی دورترین نقاط اسرائیل و ناتوانی در مقابله با این پدیده، تشدید مشکلات اقتصادی در فلسطین اشغالی، اختلاف شدید «کنست ـ نتانیاهو» که بیسابقه است، بنبست در روند مذاکرات سازش و حالا آرای شکننده احزاب مختلف، شرایط کنونی جامعه اسرائیل را بسیار وخیم و در آستانه فروپاشی از درون دانسته و معتقدند چنان که دستاندرکاران این رژیم چارهای نیندیشند، اسرائیل باید در انتظار متلاشی شدن تدریجی باشد. در هر صورت «خلأ قدرت» نیز بر مشکلات این رژیم نژادپرست افزوده شده است.
رژیم چندپاره اسرائیل به معنای واقعی با بحران مدیریت و رهبری سیاسی دست به گریبان است. سایه این بلاتکلیفی و بحران پس از نهاد دولت، بر ارتش این رژیم سایه افکنده است. کافی است به استعفاها و برکناریهای پیاپی پس از شکستهای اخیر در ارتش صهیونیستی نگاهی بیفکنیم. از طرفی اغلب پروژههایی که پس از شکست در برابر مقاومت لبنان از سوی ارتش در غزه یا رامالله پیاده شده نتایج معکوس به بار آورده است و صراحت حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی در اعلام مسلح کردن کرانه باختری نیز به مصیبت دیگری برای صهیونیستها مبدل شد تا حدی که خود رسانههای چاپ تلآویو مکرر مینویسند موازنه نظامی در درون مرزهای فلسطین اشغالی به نفع اسرائیل نیست. این رسانهها در روزهای اخیر هشدارهای خود را با آهنگی تندتر به زمامداران این رژیم بازگو میکنند که ارتش این رژیم هیچ عنصر قدرتی برای اداره جبهههای گسترده جنگ ندارد.
شاید در این باب یادآوری نظریهای که زبانشناس و منتقد مشهور آمریکایی پس از مدتی حضور در لبنان مطرح کرد، ابعاد بحران این رژیم را روشنتر سازد. پروفسور «نوآم چامسکی» در کتابی که پس از این سفر تحقیقی به رشته تحریر درآورد، نوشت: «ماهیت ستیزهجویی سرانجام اسرائیل را از پا درمیآورد.»
چامسکی تأکید کرد: «من چند دهه قبل نوشتم کسانی که خود را حامی اسرائیل میدانند در واقع حامی افول اخلاقی و نابودی نهایی احتمالی آن هستند. سران اسرائیل با رد همه پیشنهادها و توصیههای کشورهای اسلامی و افکار عمومی جهانی حاضر نشدند سیاست توسعهطلبی و سرکوب را متوقف کنند و عاقبت هر نظامی که بر چنین منطق غیرانسانیای اصرار ورزد، فروپاشی خواهد بود.»
چهارـ بر اساس آنچه گفته شد، روز قدس در واقع روز تاکید بر نامشروع بودن رژیم غاصب و اشغالگری است که فلسفه وجودی تأسیس آن، بحرانآفرینی در منطقه غرب آسیاست. روز قدس فرصتی برای تاکید ملتهای مسلمان بر این موضوع است که مبارزه با رژیم صهیونیستی بر تمام مسلمان جهان واجب است. رژیمی که نه تنها کشور مسلمانی را در چنگال غصب دارد بلکه ریشه تمام بحرانها و بیثباتی در منطقه خاورمیانه و جهان است. بحرانی که جز با نابودی این رژیم جعلی حل نخواهد شد و انشاءالله این پیام رهبر معظم انقلاب که «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید» زودتر از انتظار به وقوع خواهد پیوست. و این وعده حق الهی است که «سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ»