شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۱:۱۴
آغاز تابستان با یک داستان معمایی حادثه‌ای
نویسنده «اسرار عمارت تابان» با بیان اینکه نوشتن این‌رمان کار سختی بوده، می‌گوید: «در هر داستانی به عنوان کسی که با کلمه کار می‌کنید و با زبان بازی می‌کنید و نویسنده‌اید و بنابراین از واژگان و غنای لغت زبان فارسی استفاده می‌کنید، باید یک گنجینه لغات زبان فارسی را داشته باشید اما در این نوع داستان‌ها شما یک پژوهشگر هم هستید. برای فیش‌برداری این رمان، باید بارها سفر کرد و با آدم‌های مختلف گفتگو کرد و با تیم‌های باستان‌شناسی اسناد و مدارکی را بررسی کرد و این‌ها همه به عنوان پیش زمینه و پیش تولید این رمان بود که خیلی سعی کردم در حد وسع خودم به درستی انجامش دهم.» و ادامه می‌دهد: «در ادبیات ایران همیشه جای خالی داستان‌هایی را داشته‌ایم که در عین این که یک مخاطب گسترده‌تری را مد نظر دارد و جذابیت داستانی برایش شرط است اما به مخاطب باج هم ندهد یعنی ساده‌انگارانه نوشته نشود. ایرادی که داستان‌های ژانر ما در این سال‌ها داشته‌اند، گرچه خیلی اقبالی هم به آنها نبوده ولی همان تعداد کمی هم که نوشته شدند گاهی خیلی ساده‌انگارانه و سطحی و سست و غیر ادبی بودند مثل اتفاقی که برای ژانر عاشقانه افتاده که بدترین و ضعیف‌ترین نوع ادبیاتی است که در این سال‌ها در ایران بوده است. یعنی کتاب‌های قطوری می‌بینیم که خیلی بی‌محتواست، تکراری و کلیشه‌ای است و حتی داستان خاص خودش را هم ندارد و همه‌شان تکرار یک داستان یا یک سریال هستند و نوشته می‌شوند و خوانده می‌شوند اما اصلاً مخاطب خود را از جایی جلو نمی‌برند.»

بحث درباره کتاب مورد نظر به این‌جا می‌رسد که مقانلو می‌گوید: «داستان خوب داستانی است که مخاطبش را از جایی که ایستاده است یک قدم تکان بدهد و آن تکان دادن خیلی مهم است چه داستان کوتاه باشد یا رمان. اما آن تیپ‌ داستان‌های کلیشه‌ای ژانر عشقی در ایران مخاطبشان پنجاه سال هم آن‌ها را بخواند همان جایی که ایستاده می‌ایستد. در ژانرهای دیگر هم که اساساً خیلی داستانی نوشته نشده و تنوعی نداشته‌ایم و شاید ادبیات ژانر نیازمند تجربه‌های زیستی است که کمتر بین نویسنده‌های ما اتفاق افتاده است.»

و در ادامه اضافه می‌کند: «اعتقاد دارم که من اجازه ندارم از کار کسی ایراد بگیرم و اگر به چیزی نقد دارم باید خودم داستان خودم را بنویسم و ایجابی عمل کنم نه سلبی و اگر به نوع یا سبک خاصی از نوشتن اعتقاد دارم خودم باید آن کار را بکنم. این سبکی که در اولین رمانم ٬اسرار عمارت تابان٬ به کار گرفته‌ام حاصل همه این چیزهایی است که گفتم. سعی کردم با امضای خودم و با دغدغه‌هایی که درباره تاریخ و فرهنگ و جغرافیای کشورم دارم و با این دغدغه که مخاطب بیشتری را به میدان بیاورم اما باج ندهم و بدون این که ساده‌انگاری از اصول داستان‌نویسی که بیشتر رمانم را بخوانند، با حفظ تمام این شرایط و اصول رمانی بنویسم در ژانر معمایی حادثه‌ای که یک پایه عشقی هم دارد و به تاریخ و جغرافیای مشخصی از ایران هم اشاره می‌کند. اما حالا خوانندگان و منتقدان باید بگویند که چه قدر در این قضیه موفق بوده‌ام.»

مقانلو در پایان می‌گوید اگر تابان‌اش مورد محبت و استقبال مخاطبان قرار بگیرد، در کتاب‌های دیگر هم ادامه پیدا خواهد کرد و هر بار برای یک کشف باستان‌شناسی جدید سر از جای تازه‌ای از ایران در خواهد آورد و این ماجراها را ادامه خواهد داد.

نظر شما