به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ وهنر، چند شخصیت تاریخی سراغ دارید كه داستان زندگیشان روی پرده سینما تعریف شده است؟ چند تا از آنها نه یكبار كه چندین بار در فیلمی سینمایی به تصویر كشیده شدهاند؟ چرا صنعت سینما و فیلمسازان دوست دارند زندگی این چهرهها و شخصیتهای نامدار را تبدیل به فیلم سینمایی كنند؟ چرا نه فقط شخصیتهای محبوب كه حتی شخصیتهای منفور و منفی هم در فیلمها به تصویر كشیده میشوند؟ این همه علاقه برای بازسازی تصویری زندگی و شخصیت این چهرههای قدیمی (و حتی جدید) برای چیست و از كجا میآید؟ این پرسشها و بسیاری پرسشهای مشابه هربار كه خبر تولید فیلمی تازه درباره یك شخصیت تاریخی منتشر میشود، ذهن منتقدان و تماشاگران سینما را با خود درگیر میكند. البته همیشه نمیتوان بهراحتی پاسخی برای این پرسشها پیدا كرد. برای همین است كه هر بار این پرسشها تكرار و تكرار میشود.
فیلمسازان میگویند تاریخ سراسر درس و عبرت است و تولید فیلمهای تاریخی و تعریف داستان شخصیتهای داخل آن، كمك میكند تا از تكرار اتفاقات و حوادث بد پیشگیری شود و دنیا جای بهتری برای زندگی مردمانش باشد. اما تكرار اتفاقات بد در زندگی واقعی، حكایت از آن میكند كه ظاهرا كمتر كسی بعد از دیدن آثار تاریخی از آنها درس عبرت گرفته و تبدیل به آدم خوبی میشود! اما مساله چیز دیگری هم هست. مردم عادی علاقه زیادی برای شنیدن درباره شخصیتهای تاریخی دارند. به باور آنها، این شخصیتها دور از دسترس هستند و دیدن فیلمی درباره آنها عطش دانستن درباره جزئیات زندگیشان را فرو مینشاند.
در عین حال، فیلمهای تاریخی در كنار داستانهایی كه شبیه افسانههای شاه پریان است، از صحنهآراییها و طراحیهای لباس جذاب و شكوهمند و چشمنوازی بهره میگیرند و این چیزی است كه تماشاچی معمولی سینما بهشدت آنها را میپسندد. هر چه تاریخ عقبتر میرود، این صحنهپردازیها باشكوهتر میشود. دیدن سیل سربازانی كه در چند خط واحد منتظر دستور فرماندهشان برای حملهای بزرگ هستند، چیزی است كه در زندگی واقعی هیچوقت اتفاق نمیافتد و مردم عادی در زندگی روزمرهشان نمیتوانند شاهد آن باشند.
دوبارهسازی شخصیتهای قدیمی
شاید به همین دلیل است كه صنعت سینما قصد دارد دوباره داستان زندگی شخصیتهایی چون كلئوپاترا و ناپلئون را در فیلمهایی جدید به تصویر بكشد. این فیلمها در كنار صحنهپردازیهای باشكوه (كه حالا با كمك فناوریهای نوین دیجیتالی و كامپیوتری، باشكوهتر دیده میشوند)، از وجود بازیگرانی مطرح و موفق در نقشهای اصلی خود بهره میگیرند. نسخه جدید داستان زندگی ناپلئون را ریدلی اسكات با نام «كیتبگ» جلوی دوربین میبرد، فیلمسازی كه در كارنامهاش درامهای تاریخی «گلادیاتور» و «رابین هود» را دارد. برای نقش فرمانده مقتدر ارتش فرانسه هم واكین فونیكس را انتخاب كرده است. این بازیگر مؤلف كه تا بهحال نقشهای متفاوت و غیرمتعارف زیادی بازی كرده، سال قبل برای ایفای نقش جوكر در فیلمی به همین نام بهشدت مورد تحسین منتقدان و جماعت سینمارو قرار گرفت و اسكار بهترین بازیگر نقش اول را از آن خود كرد. اسكات حدود 20 سال قبل فونیكس را در نقشی بهیادماندنی در گلادیاتور هدایت كرد.
در همكاری مشترك تازه این دو هنرمند، قرار است ظهور بیرحمانه امپراتور قرن نوزدهم فرانسه و نحوه به قدرت رسیدنش به تصویر كشیده شود. هم زندگی او با ژوزفین و هم نبردهای مهمی كه كرد، در داستان فیلم نقش مهمی دارند. شرکت والت دیزنی تهیهكننده فیلم، آنرا برای اوایل سال جدید میلادی جلوی دوربین میبرد. اما پرسشی كه از سوی منتقدان مطرح شده، این است كه آیا فونیكس گزینه مناسبی برای ایفای نقش این امپراتور و فرمانده نظامی بیرحم و مستند هست یا نه. برخی منتقدان نگران آن هستند كه بازی گرم و پرقدرت فونیكس در نقش ناپلئون، چهره و تصویری مثبت و غمخوارانه از او روی پرده سینما ارائه دهد.
انتقاد تاریخی!
این اتفاقی است كه برای گال گادوت هم بهخاطر بازی در نقش كلئوپاترا در فیلمی به همین نام افتاده است. انتخاب او برای ایفای نقش ملكه پرقدرت دوران كهن مصر، با انتقاداتی روبهرو شدهاست. داستان زندگی ملكه افسانهای مصر قبل از این در فیلم معروف و بدیمنی به كارگردانی جوزف منكیه ویچ و با بازی الیزابت تیلور و ریچارد برتون در سال 1963 به تصویر كشیده شده است. اما شرکت پارامونت با این تصور كه حالا میتوان فیلمی تماشایی و پرفروش ارائه كرد، سراغ داستان زندگی جنجالی ملكه باستانی مصر رفته است.
این در حالی است كه یك دهه قبل هم استیون اسپیلبرگ، جورج لوكاس و آنجلینا جولی قصد داشتند همین داستان را تبدیل به فیلمی سینمایی كنند. مدیران پارامونت با كنار زدن رقبای سرسختی چون نتفلیكس و اپل و دو شرکت یونیورسال و برادران وارنر، توانستند امتیاز تولید فیلم را بهدست بیاورند و پتی جكینز (كارگردان «واندروومن» با بازی گادوت) را برای ساخت آن انتخاب كردند. اطلاعی از داستان فیلم در دست نیست، اما میتوان حدس زد زندگی او در كنار سزار مصر و همچنین مارك آنتونی، بخش مهمی از این داستان را دربر بگیرد. در حالی كه هنوز معلوم نیست كلید فیلمبرداری كلئوپاترا چه زمانی زده خواهد شد، در خاورمیانه نسبت به انتخاب گادوت اسرائیلیتبار در نقش یك ملكه مصری، اعتراضات زیادی صورت گرفته است.
باز هم ریگان؟
اما هنگام انتخاب بازیگران درام تاریخی و نسبتا معاصر «ریگان»، نشانهای از این گونه اعتراضات دیده نشد. همانطور كه از نام فیلم پیداست، داستانش درباره چهلمین رئیسجمهور آمریكا و یكی از منفورترین آنهاست. دنیس كوئید كه سالها از دوران موفقیتش در نقش جواناولهای سینما میگذرد، لباس ریگان را در این درام تاریخی به تن میكند.
كلید فیلمبرداری چند روز قبل خیلی بیسروصدا در اوكلاهما زده شد. شان مك نامارا كارگردان فیلم است و داستانش را از دریچه چشمان یك مامور كا گ ب سازمان ضدجاسوسی شوروی سابق تعریف میكند. این كاراكتر خیالی، تماشاگران را به دوران جنگ سرد و رویارویی دو قدرت بزرگ هستهای جهان در دهه 80 میلادی میبرد. آشنایی این مامور با بازیگر نقشهای مكمل وسترنهای هالیوودی كه به فرمانداری كالیفرنیا رسید و بالاخره سر از كاخ سفید درآورد، بخش مهمی از تاریخ معاصر را در معرض دید تماشاگران قرار میدهد.
برای كوئید بازی در نقش یك شخصیت تاریخی در دوران افول بازیگریاش، میتواند بازگشتی شكوهمند به حساب بیاید، اما نمیتوان چنین تعبیری را به فونیكس و گادوت هم تعمیم داد. این دو در حال حاضر جزو چهرههای مطرح روز سینما هستند و به باور خودشان، برای كسب موفقیت نیاز چندانی به ظاهر شدن در نقش یك شخصیت پرسروصدای تاریخی نمیبینند. از این منظر، وضعیت كوئید میتواند بیشتر شبیه وضعیت بن كینگزلی زمان حضور در «گاندی» باشد. در سال 1981 كه این درام تاریخی ریچارد آتن بورو اكران عمومی شد، بازیگر انگلیسیتبار سینما بیشتر در نقشهای مكمل ظاهر شده بود. بازی در نقش شخصیتی چون مهاتما گاندی و دریافت جایزه اسكار برای آن، نام كینگزلی را در سطح وسیعی سر زبانها انداخت. اما این بازیگر بعد از موفقیت كلان مادی و انتقادی گاندی، نتوانست استفاده بهینهای از آن كند و كمی بعد دوباره به حضور در نقشهای مكمل و كماهمیت تن داد.
منبع: روزنامه جام جم