جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۶:۵۱
کد خبر: ۱۱۵۳۸۱
|
تاریخ انتشار: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۹
به بهانه سالروز شکست آمریکا در صحرای طبس
۵ اردیبهشت، سالروز تکرار خاطرات تلخ شکست برای آمریکا در صحرای طبس است به همین بهانه مروری بر بازتاب ماجرای طبس در ادبیات و هنر ایران داریم.
مرور بازتاب ماجرای طبس در ادبیات و هنر ایران
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، عملیات طبس در ارتش آمریکا، عملیاتی نظامی در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود که توسط نیروی دلتا برای آزادسازی آمریکایی‌های گروگان گرفته شده توسط دانشجویان پیرو خط امام در تهران انجام شد. این عملیات نخستین تجربهٔ عملیاتی نیروی دلتا بود.
در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در تهران که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا بازداشت شده بودند، جیمی کارتر رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات آزادسازی را صادر کرد.  عملیاتی که در نهایت منجر به شکست شد. به همین بهانه به نقل از روزنامه جام جم مروری بر بازتاب ماجرای طبس در ادبیات و هنر ایران داریم. 

فیلم داستانی
توفان شن
کارگردان: جواد شمقدری
سال تولید: ۱۳۷۵
سال ۱۳۷۵ بود که جواد شمقدری ماجرای طبس را به فیلمی داستانی تبدیل کرد و عجیب است که این فیلم، همچنان تنها فیلم داستانی سینمای ایران درباره این واقعه است؛ واقعه‌ای که آن‌قدر مجهز به وجوه دراماتیک و فراز و فرودها و روایت‌های مختلف است که می‌تواند دستمایه تولید چندین اثر سینمایی باشد. در «توفان‌شن» شمقدری که فیلمنامه‌اش را به همراه سعید سهیلی نوشته بود، احمد نجفی، فیروز بهجت‌محمدی و حسین انصاری نقش‌های اصلی را بازی می‌کردند و اگر فیلم را هم ندیده باشید لابد درست حدس زده‌اید که احمد نجفی طرف آمریکایی ماجراست. مهشید افشارزاده، مهناز افضلی، بهمن دان، هوشنگ منصورخاکی، غلامرضا عارف‌نژاد، محمد الهی و ... دیگر بازیگران فیلم بودند.

انیمیشن
توفان‌شن
کارگردان: محمدحسن باقری
سال تولید: ۱۳۹۸
اگر بخواهیم تولیدات هنری مرتبط با ماجرای طبس را فهرست کنیم، به یک انیمیشن هم می‌رسیم. انیمیشنی که از قضا هم‌نام فیلم داستانی جواد شمقدری است یعنی توفان‌شن. این انیمیشن را استودیو پویانمایی وندا با موضوع شکست آمریکا در ماجرای طبس با تکنیک سه‌بعدی رایانه‌ای به مدت زمان ۳۵ دقیقه تولید کرده است. در این انیمیشن، کل حادثه طبس به گونه‌ای روایت می‌شود که کاراکتر انسانی در روند داستان حضور ندارد و شخصیت‌های داستان همان تجهیزات و ادوات نظامی هستند که از نگاه آنها این حادثه روایت می‌شود. همین در نوع خود تازگی دارد. داوود حاج‌عبدلی و محمدحسن باقری این انیمیشن را تهیه کرده‌اند.

موسیقی
هم‌آواز توفان
آهنگساز و خواننده: حامد زمانی
سال تولید: ۱۳۹۲
وقتی داشتیم در رابطه با تولیدات موسیقایی مرتبط با طبس جست‌وجو می‌کردیم، می‌دانستیم که اگر هم چیزی پیدا کنیم لابد پای حامد زمانی وسط خواهد بود؛ خواننده‌ای مناسبتی‌خوان که در کارنامه‌اش بارها به موضوعات و وقایع تاریخ پس از انقلاب پرداخته است. همین‌طور هم بود. او قطعه‌ای دارد با عنوان «هم‌آواز توفان» که خودش هم آهنگسازی‌اش کرده است بر اساس شعری از علی فردوسی به مناسبت ۵ اردیبهشت‌ماه، شکست سپاه ابرهه در صحرای طبس. شعر اثر از اشعار برگزیده جشنواره موسیقی ضداستکباری طبس بوده است: «با تیر، نشد تیغ، نشد چوب، نشد سنگ/ با هرچه به دستم برسد آمده‌ام جنگ/گر دست تعدی است، وگر پای تجاوز/ آن دست کنم کوته، آن پای کنم لنگ/ من زاده ایرانم، آزاده و آزاد/ بیگانه‌پرستیدن ننگ است مرا ننگ/ ننگا به من این خانه شود لانه روباه/ پیر است و نکرده است به‌جز حیله و نیرنگ/ گر دشمن این خاک شود گرگ، شود شیر/ دندان بکند تیز، نشانم بدهد چنگ/ گر یک وجب از خاک مرا چشم بدوزد/ تاوان بدهد خاکش فرسنگ به فرسنگ».

ادبیات داستانی
هجوم
نویسنده: حمید نوایی لواسانی
سال انتشار: ۱۳۸۸
خب کتاب درباره ماجرای طبس کم نوشته نشده و اگر می‌خواستیم فهرست‌شان کنیم کلی می‌شد. منتها رمان و داستان، معدود نوشته شده در این‌باره. جز رمان «سماع‌ شن‌ها» از کیوان امجدیان که همین امروز و در چهل‌ویکمین سالگرد ماجرای طبس از آن رونمایی خواهد شد. ۱۲ سال پیش، رمانی از حمید نوایی‌لواسانی در انتشارات شاهد به چاپ رسید. نگارنده، «هجوم» را با نگاهی به زندگی شهید محمد منتظرقائم نوشته است و در آغاز این کتاب بخشی از آیات مبارکه سوره فیل را با این مضمون آورده است: «آیا ندیدی که خدای تو با اصحاب فیل چه کرد؟ آیا مکر و تدبیری که برای خرابی کعبه داشته‌اند تباه نکرد؟ و برای هلاک آنها مرغان ابابیل را فرستاد. تا آن سپاه را با سنگ‌های گل پخته، سنگ‌باران کردند و تن‌شان را چون علفی زیر دندان حیوان خرد گردانید».

نمایش رادیویی
طبس
نویسنده: علی عباسی
سال تولید: ۱۳۹۱
اگر بگوییم تئاتر ایران در بازنمایی وقایع طبس تقریبا هیچ‌کاری نکرده، پربیراه نگفته‌ایم. در برخی نمایش‌ها به صورت گذرا اشاراتی شده است، اما هیچ نمایشی مشخصا درباره آن روز روی صحنه نرفته است. اگر جست‌وجو کنید تنها به یک نمایش رادیویی می‌رسید که در مرکز هنر‌های نمایشی رادیو تولید شده است. این نمایش به نویسندگی علی عباسی و سردبیری مهدی شرفی درباره ماجرای طبس و حمله پنهان نیروهای آمریکایی و گرفتار شدن آنها در توفان‌شن و در نهایت شکست آنان است. «طبس» با هنرمندی علی‌‌اصغر دریایی، نگین خواجه‌نصیر، هرمز سیرتی، محمدحسین مجدزاده، احمد ایرانی‌خواه، ماندانا محسنی، محسن بهرامی، عباس توفیقی، حمیدرضا هدایتی، اکبر ملایی، سلمان خطی، محمد یگانه، مجید سهرابی، مجتبی طباطبایی، فریدون محرابی و کرامت رودساز تولید شده است.

سماع شن‌ها در طبس
امروز ۵ اردیبهشت  از رمانی جدید درباره ماجرای طبس رونمایی می‌شود.
اما تازه‌ترین تولید هنر و ادبیات ایران درباره ماجرای طبس، رمانی است نوشته كیوان امجدیان که همین امروز قرار است از این كتاب، رونمایی شود. نام رمان، «سماع شن‌ها»ست این رمان  با حضور سردار محمدرضا نقدی، سردار علی ناظری و نویسنده كتاب، در دفتر خبرگزاری تسنیم برگزار می‌شود. نویسنده در این كتاب با محوریت ماجرای طبس و زندگی شهید محمد منتظرقائم، تلاش كرده است تا از زاویه‌ای متفاوت و در قالب رمان به این موضوعات بپردازد.
شهید محمد منتظر قائم، یكی از شهدایی است كه چند سال پیش به عنوان شهید شاخص سال از سوی رهبر معظم انقلاب اعلام شد. اما این كتاب، یكی از معدود رمان‌هایی است كه به این شهید پرداخته است. «سماع شن‌ها» از چند زاویه دید روایت می‌شود؛ از كودكی شهید آغاز می‌شود و با ابوالحسن بنی‌صدر و مدتی پس از شهادت شهید منتظرقائم ادامه می‌یابد. در این رمان بر نقش نفوذی‌هایی كه سبب‌ساز شهادت منتظرقائم و دیگر ماجراهای واقعه طبس شدند، تاكید شده است.

 مستند «صحرای یک»
۲۰۱۹
باربارا  کاپل که تاکنون دو جایزه اسکار را یک‌بار در سال ۱۹۷۶ برای مستند «حومه هارلن» و بار دیگر در سال ۱۹۹۱ برای مستند «رویای آمریکایی» برنده شده در آخرین اثر خود به «عملیات پنجه عقاب» یا همان ماجرای طوفان شن در صحراي طبس پرداخته است. «صحرای یک» را کاپل سال ۲۰۱۹ عرضه کرد تا نظر منتقدان آمریکایی را به خود جلب کند اما دو اثر اسکاری کاپل با آخرین ساخته او یک تفاوت اساسی هم دارد. این کارگردان در مستند «حومه هارلن» به اعتصاب کارگران معدن می‌پردازد و تلاش می‌کند لحنی منتقدانه نسبت به شرایط کاری آنان داشته باشد. در مستند اسکاری بعدی او، «رویای آمریکایی» هم ذیل این عنوان طعنه‌آمیز، ماجرای اعتصاب اتحادیه کارگران صنایع بسته‌بندی گوشت روایت می‌شود که به کاهش دستمزد خود از ۱۰ دلار به هشت دلار اعتراض دارند و کاپل در این روایت به نقد وضعیت مایوس‌کننده آنان در قبال رویای آمریکایی می‌پردازد. اما مستند «صحرای یک» را باید نمونه تغییر زاویه ‌دید مولف از منتقد وضعیت کارگران در مناسبات اقتصادی داخلی آمریکا به مدافع امنیت ملی نسبت به سیاست خارجی آن دانست. کاپل که در سبک مستندسازی خود، همان سبک مشهور سینماواریته یا سینمای مشاهده‌گر خُبره شده این بار به سراغ گروگان‌ها، سیاستمداران و نظامیان درگیر در عملیات پنجه عقاب می‌رود تا از زبان آنان، دهشت و سختی عملیات بزرگی را روایت کند که به شکستی مهیب در آبروی سیاسی و نظامی آمریکا بدل شد. هرچند که در خلال جست‌وجوی مقصران این شکست در ادامه بازنمایی‌های کلیشه‌وار سینمای آمریکا از انقلاب اسلامی ایران، تلاش می‌کند تا بزرگ‌ترین مقصر را ایران نشان دهد.

فیلم «دلتافورس»
۱۹۸۶
این که با وجود همه ظرفیت‌های دراماتیک موجود در این ماجرا آن هم در سینمایی که پتانسیل ژانر اکشن را به سرعت در عملیات‌های نظامی کشور خود کشف و بازسازی می‌کند، هرگز هیچ اثری حتی در رده سینمای دسته دوم و سوم جریان اصلی ساخته نشد، مسأله‌ای قابل بررسی است خصوصا که مناخیم گولن، کارگردان آمریکایی- اسرائیلی‌تبار، اولین، تنها و البته آخرین کارگردان در سینمای آمریکا بود که موفق شد در یک اثر داستانی به ماجرای شکست بزرگ آمریکا در عملیات پنجه عقاب در حد قلاب قصه خود اشاره کند. سال ۱۹۸۶ یعنی تنها شش سال پس از واقعه طبس، گروه دلتافورس بهانه فیلم چند قسمتی با همین نام شدند. گروه ویژه نظامی که در واقعیت هم مسؤول جلو بردن عملیات در خاک ایران بودند و البته به غیر از آن، پیش و پس از پنجه عقاب ماجراهای دیگری را هم در کشورهای مختلف آفریدند. در فیلم «دلتافورس» هم قرار است داستان خیالی یکی از عملیات‌های این گروه برای نجات مسافران آمریکایی در یک هواپیماربایی توسط لبنانی‌ها روایت شود اما سازندگان فیلم ترجیح می‌دهند داستان خود را از زمینگیر شدن دلتافورس در صحرای طبس قلاب بیندازند. در این ورودیه، سقوط مرگبار یک هلی‌کوپتر نشان داده می‌شود که در آن کاپيتان اسکات، فرمانده عملیات تلاش می‌کند افسران زخمی خود را خلاف دستور مستقیم سیاستمداران بالادستی، نجات دهد و به آمریکا بازگرداند. او این وظیفه را با موفقیت به پایان می‌رساند و سپس فیلم به پنج سال بعد در بوئینگ ۷۰۷ آمریکایی منتقل می‌شود که گروه لبنانی به نام «حزب‌ا...» از هواداران امام خمینی و انقلاب ایران در حال ربودن آن هستند.

قطعه موسیقی «آه سوپرمن!»
۱۹۸۱
لوری اندرسون، موزیسین آمریکایی با فاصله تنها یک‌سال دست به کار شد تا غم ترحم‌برانگیز واقعه طبس برای آمریکایی‌ها را در ترانه خود با یک اثر موسیقایی به ثبت برساند. او قطعه «آه سوپرمن» از آلبوم «علم بزرگ» را تحت تاثیر یک اپرای فرانسوی به نام «آه‌پادشاه، آه قاضی، آه پدر» ساخت اما این قطعه را در ژانرهای نزدیک به موسیقی الکترونیک، موج نو و پاپ تجربی خواهید شنید چرا که اندرسون یک موزیسین آوانگارد و هنرمند پرفورمنس شناخته می‌شود. این قطعه در همان سال انتشار خصوصا در انگلستان مورد استقبال قرار گرفت و مشهور شد و در ترانه آن اشاره‌هایی غیرصریح به ماجرای عملیات شکست‌خورده پنجه عقاب می‌شد. اندرسون در بخشی از این قطعه با لحن راوی شروع به اجرای تماس ناکام به یک شماره تلفن می‌کند. سپس نهایتا همین راوی در جواب می‌پرسد «چه کسی پشت خط است؟» و باز پاسخ می‌دهد که «دستی که گرفته است» و هشدار می‌دهد «هواپیماهای آمریکایی دارند می‌آیند». اما بند تکرارشونده این قطعه نیز اشاراتی معنایی دارد: «وقتی عشق می‌رود/ باز همیشه عدالت هست/ و وقتی عدالت می‌رود/ باز همیشه زور هست/ و وقتی زور می‌رود/ باز همیشه مامان هست». اما همه ارتباط این قطعه با واقعه طبس در اشارات ضمنی ترانه آن خلاصه نمی‌شود. اندرسون در سال ۲۰۰۳ در مصاحبه با یک نشریه استرالیایی تصریح می‌کند که این قطعه را در فضای حمله هواپیماهای آمریکایی به طبس و در ارتباط با بحران «ایران-کنترا» ساخته است. او اما بعدتر در یک برنامه دیگر در شیکاگو صراحتا اعلام کرد که این قطعه را برای هلی‌کوپترهای سقوط کرده در عملیات نجات گروگان‌های آمریکایی در صحرایی بیرون از تهران ساخته است؛ «اتفاقی دلخراش که در آن تکنولوژی نظامی ایالات متحده از اساس دولت را ناامید کرد». درواقع اندرسون توضیح می‌دهد که برای ساخت این قطعه، چرا و چطور تحت تاثیر سقوط هواپیماهای آمریکایی در صحرای طبس و شکست یک عملیات بزرگ با وجود تمام تمهیدات و قدرت نظامی آمریکا قرار گرفته است.

نظر شما