جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۴۶
کد خبر: ۱۱۷۶۰۲
|
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۹
مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: طمأنینه کلام مرحوم رجایی نشان می‌داد روی خودش کار کرده و اهل خودسازی است و از این جهت هم شباهتی به شهید آوینی داشت.
جلیلی: «مرحوم رجایی» آوینی افغانستان بود/ خاطره مادر شهیدی که نتوانست مزار فرزندش را ببیند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، قسمت پنجم برنامه «بیکران» که از شبکه چهار پخش شد، درباره مرحوم «محمدسرور رجایی» فرهیخته افغانستانی که هفته گذشته بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. در این برنامه سه کارشناس حوزه افغانستان در ارتباط های حضوری و اینترنتی مهمان برنامه شدند و درباره مرحوم رجایی صحبت کردند.

* ملکی: خاطره از مادر شهیدی که نتوانست مزار فرزندش را ببیند

مسعود ملکی مدیر مدرسه سینمایی عمار گفت: از سال ۸۹ با آقای رجایی همکار هستم. در این مدت یکی از نمونه ترین محققین حوزه پژوهش های افغانستان و ایران و دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را در کنار خود داشتیم که متاسفانه از دستشان دادیم.

وی ادامه داد: او از قبل تر عضو هیئت تحریریه مجله سوره بودند و بعد ازاینکه مجله راه تشکیل شد عضو تحریریه آن شدند و بعد از آن در تشکیل دفتر مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی مسئول میز مطالعه افغانستان شدند.

ملکی درباره مهم ترین ویژگی های شخصیتی آقای رجایی نیز گفت: شخصیت آقای رجایی چند بعد دارد و یکی از آنها بعد هنری و ادبی است که به نظرم حاشیه ای است و بعدی که برای ما مهم است ابعاد ایمانی و اعتقادی و انقلابی شان است. آقای رجایی در اوایل دهه ۷۰ در گروه های جهادی و در مقابل شوروی جنگیده و بعد به ایران آمده و اساسا یک مجاهد است اما مجاهدی نیست که جهادش را فراموش کند. آقای رجایی به شدت به انقلاب اسلامی معتقد بود و این در رفتار و سابقه اش مشهود است و این ویژگی متمایز و جذاب او است.

وی در ادامه افزود: اولین اثر مکتوب آقای رجایی کتاب در آغوش قلب ها است و درباره خاطرات مردم افغانستان از امام خمینی (ره) است. آقای رجایی تنهاترین آدمی بود که برای ویژگی جهانی انقلاب اسلامی کار ویژه ای کرده است. اعتقاد شدید آقای رجایی به امام خمینی از ویژگی های بارز او بود.

وی افزود: آقای رجایی برای ما تصویرسازی از جهان اسلام داشته است و این را در کتاب هایش مثل کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون دیدیم. درمجموعه ما هشت کتاب کار کرده بودند که همه در مقاطع پایانی بود که نیمه کاره ماند.

ملکی افزود: سال ۹۵ بود و کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون آماده شده بود. آقای رجایی گفتند سوژه ای پیدا کردم به نام آقای میرزایی که در مشهد ساکن هستند و توضیحاتی درباره اش ارائه دادند. در آن جلسه جمع بندی کردیم که کتاب از دشت لیلی را چاپ نکنیم تا آن بخش را هم اضافه کنیم و من پرسیدم چه زمانی به مشهد می روید تا بتوانیم اطلاعات کاملتری بگیریم و به کتاب اضافه کنیم؟ مکثی کردند و گفتند من سه سفرم در سال پر شده است و باید صبر کنیم تا سال آینده بتوانم به مشهد بروم و در سال آینده رفتند و کتاب هم چاپ شد. می خواهم بگویم او با محدودیت های اینچنینی ایران را گشتند و کتاب هایی را منتشر کردند و من همیشه از این شرمنده ام.

وی ادامه داد: در سال ۸۹ کتاب ماموریت خدا را در دست داشتند. یادم است آقای رجایی با مادر شهید سعیدی مصاحبه کرده بود و مادرش دوست داشت قبر پسرش را ببیند و آقای رجایی به افغانستان رفت و با دوربین از مزار ایشان فیلم گرفته بود تا به مادرش نشان دهد اما وقتی برگشت مادر شهید فوت کرده بود و همین تا مدت ها آقای رجایی را ناراحت می کرد.

* کاظمی: مرحوم رجایی بر توانایی هایش متکی بود

کاظم کاظمی شاعر و از دوستان آقای رجایی طی ارتباط تلفنی در این برنامه گفت: ویژگی مهمی که اوداشت این بود که ابعاد و جوانب گوناگون شخصیتی داشت و هم در حوزه شعر و مطبوعات و هم در پژوهش های خاطره نگاری دفاع مقدس فعال بود و در این حوزه ها فعالیت های منسج و قابل توجهی داشت. علاوه بر آن فعالیت های تشکیلاتی در زمینه فعالیت های ادبی مهاجرین در کانون ها و تشکل های ادبی مثل خانه ادبیان افغانستان فعال بودند و جشنواره های قند پارسی و همچنین جلسه شعر هفتگی نیز حضور داشت.

وی ادامه داد: یکی از ویژگی های جالب او این بود که در زمینه های مختلف هر زمان نیازی بود که وارد میدان شوند و کار به زمین مانده همکاران را به سرانجام برسانند حاضر بود و با از دست دادنشان گویی ما چند نفر را در این بخش ها از دست دادیم. به ندرت در جامعه ایران و افغانستان کسی را پیدا می کنیم که کارهای مختلفی را انجام داده باشد و موثر هم باشد.

کاظمی افزود: یک قسمت از فعالیت و ویژگی آقای رجایی به خاطر نگرش اعتقادی شان بود و نگاه جهانی و وطنی نسبت به مسئله ها داشتند. آنچه برای ما مهم است این است که علقه هایمان از حوزه آب و خاک خارج شود و به وطن فرهنگی و اعتقادی ما برسد و این جهان وطنی پدیده ای است که آقای رجایی به آن معتقد بود هم در نظر و هم در عمل و طبیعتا چنین افرادی همیشه تلاششان این است که وطن ما تحقق پیدا کند حتی اگر در مرزهای سیاسی از هم جدا هستیم در مرزهای زبان و فرهنگ و عقیده این مرز بین ما وجود نداشته باشد و در این ما هم وطن به شمار بیاییم.

وی در ادامه نیز بیان داشت: این موردی بود که در آقای رجایی وجود داشت و غالبا به همین دلیل به عنوان چهره فرهنگی افغانستان دو کار بسیار مهم کرد یکی اینکه سعی می کرد هویت فرهنگی افغانستان را به جامعه ایرانی نشان دهد و در عین حال جامعه ایرانی را به ظرفیت های افغانستان متوجه کند. برخی ها واکنش های مثبت و منفی نسبت به جوامع دیگر نشان می دهند و یک وقت هم هست تعامل مثبت و راه های گفت و گو را ایجاد می کنیم.

کاظمی گفت: خودجوش بودن و متکی بودن آقای رجایی بر توانایی هایش خودش بود و گویا انرژی در باطن این مرد بود که او را وادار به فعالیت می کرد و او یک چریک فرهنگی بود. او یک مهاجر بود که بدون امکانات استخدامی بالا و دیوان سالاری کار خود را انجام داد. مسئولین باید با دیدن چنین افرادی از آنها حمایت کنند و رهایشان نکنند. امیدواریم که همچنان که یاد او فراموش نمی شود از خانواده او هم حمایت شود و فراموش نشوند.چراکه خانواده نقش مهمی در تربیت و رشد سرپرست خود دارد.

* جلیلی: مرحوم رجایی آوینی افغانستان بود

براساس این گزارش به نقل از خبرنگار فارس، وحید جلیلی مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دیگر مهمان تلفنی این برنامه بود که در ادامه طی سخنانی گفت: من در یادداشتی که برای آقای رجایی نوشتم از زاویه دغدغه های روایت فتحی گفتم گزافه نیست که اگر او را آوینی افغانستان نام گذاری کنیم. واقعیت این است که افغانستان جهاد بزرگی که علیه شوروی کرد حقش گذاشته نشد و هنوز یکی از دریغ های جهان اسلام این است که آنهمه حماسه و قهرمان به آن میزانی که ظرفیت داشتند در جهان مطرح نشد.

وی ادامه داد: آقای رجایی عزیز به جنبه حاصی از امتداد جهاد افغانستان متوجه شد و در این ۱۵ سال اخیر آن را پیگیری کرد و به ثمرات خوبی هم رسید. می خواهم درباره تلنگری که بعد از مرگ او به جامعه فرهنگی وارد شده است استفاده کنیم تا خیزهای بلندتری را برای آینده طراحی کنیم. در یادداشتم نوشتم که آقای رجایی از آن دسته آدم هایی است که بود و نبودش فرق می کند و کاش همه ما اینگونه باشیم. ما ۱۵۰ سال پیش آدم هایی مثل سید جمال و اقبال لاهوری داشتیم که علم جهان وطنی اسلامی و ائتلاف توده ها و نخبگان امت اسلام را برداشته بودند و من آقای رجایی را ذیل پرچم سید جمال و اقبال می بینم و خوب است که الان این سوال را مطرح کنیم که آنها در آن شرایط که جهان اسلام از جوانب مختلف دچار انحطاط شده بود و استعمار در کشورهای اسلامی غالب بود آنها اندیشه های بلندی داشتند و جریان می ساختند، اما امروز باید چه کار کرد؟ به نظرم ما باید همت مان را برای بلندتر کردن این پرچم و فریاد بیشتر کنیم و از ظرفیت های بسیار زیادی که برای هم افزایی وجود دارد بهره بگیریم.

وی ادامه داد: واقعا نمی دانم که چرا ما دو ملتی هستیم؟ اروپایی ها با این همه جنایت هایی که در حق هم کردند و تفاوت هایی که با هم دارند می شوند اتحادیه اروپا و در این منطقه چنین وضعیتی وجود دارد و یکی از دلیل هایش این است که امثال رجایی ها کم هستند. اساس این موضوع از مباحث معرفتی شروع می شود و به نظرم نخبگان و فرهیختگان و فرهنگیان امت کم کاری کردند و آنها هستند که خیلی مسائل را فراموش کردند.

جلیلی افزود: چرا جریان شعر فارسی و سینما و داستان نویسی ما این خط شعر « از حجاز و چین و ایرانیم ما شبنم یک صبح خندانیم ما» اقبال را دنبال نمی کند؟ ما و افغانستان هزار سال با هم مبانی اعتقادی داریم. متاسفانه فضای فرهنگی و نخبگانی ما با این مسائل بیگانه شده است. اگر ما نتوانیم اشتراک های فرهنگی خود را گسترش کنیم پتانسیل های همکاری اقتصادی مان هم معطل می ماند.

وی در ادامه نیز بیان داشت: شرایط بیرونی حتما لازم است که امثال رجایی ها بیشتر و کمتر شود. همچنین شرایط درونی هم موثر است. آقای رجایی می توانست به اروپا برود و شاید رنج هایی که او برد بیشتر از آنهایی بود که رفتند. الان دارد جبری گری هایی می شود که همه چیز به شرایط بستگی دارد و آقای رجایی یک الگو است برای ما که نشان می دهد علیرغم همه موانع ایستاد و کار خودش را پیش برد و موسس بود و سرفصل هایی در برخی حوزه های مطالعاتی ایجاد کرد و فرد بی ادعایی هم بود و شاید مدرک زیادی هم نداشت اما به خاطر ایمان و شجاعتی که داشت پیش رفت. یک زمانی فضایی ایجاد شد که شما حتی نمی توانستید اسم شهدای جهاد افغانستان را هم بیاورید و آقای رجایی این شجاعت را داشت و طمانینه کلامشان نشان می داد که روی خودش کار کرده است و اهل خودسازی است و از این جهت هم شباهتی به شهید آوینی داشت.

وی افزود: هر چقدر هم که شرایط بد باشد در طول تاریخ کسانی توانستند تاریخ را پیش ببرند که بر شرایط غلبه کردند و رجایی این را الگو را دریافته بود و بازآفرینی کرده است. من می گویم شرایط را آماده تر کنیم تا امثال رجایی تکثیر شوند اما از طرفی در این زمینه افراط نکنیم که امتیازهای شخصیتی و روحی افرادی مثل رجایی تحت الشعاع قرار بگیرد. انواع و اقسام امکانات در اختیار نخبگان جهان اسلام است که جهان وطنی اسلامی به معنای درست خود را ترویج کنند اما مشکل مهم نرم افزاری است. وقتی شما می گویید در جهان ما باید بر اساس اعتقادی که به تمدن غرب داریم با هم حس اشتراک کنیم همین چالش اساسی ایجاد می کند. وقتی شما خودت برای گنجینه معرفتی و تجربه تاریخی جهان اسلام و فرهنگ فارسی ارزش قائل نباشی حتی اگر شرایط پیرامونی آماده هم باشد شما باز هم انگیزه ندارید. مرحوم رجایی توانست بر فضاسازی هایی که اجازه نمی داد اهالی فرهنگ و ادب به چنین مباحثی نزدیک شوند غلبه کند. رجایی عزیز از اینها نترسید و امروز نتیجه های کارهایش را می بینیم و کارهایی انجام داد که قبل از آن نبود. برای مثال کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون کاری بود که این شاخه مطالعاتی را تثبیت کرد.
نظر شما