به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر،عبدالحسن برزیده نوشت:بدون تردید یکی از حوزههایی که در بازسازی روایتهای ملی-میهنی و شناساندن آنها به مردم نقش بهسزایی را ایفا میکند سینماست، اما نکته اینجاست که هنرهفتم برای نمایش دلاوریها و از خودگذشتگیهای قهرمانانملی تا چه اندازه موفقبوده و اشکال کار کجاست که سینمای ما از نمایش قهرمانان خود اینقدر فاصله گرفته است؟!
قهرمانپردازی در ادبیاتکهن و معاصر ایران جایگاه ویژهای دارد و درونمایه بسیاری از قصههای عامیانه ما از شکل و شمایل قهرمانانی سخن میگوید که برای هدفی میجنگند و نوع هدفشان گونه ادبی قصه را تعیین میکند. حتی شاهنامه فردوسی هم مملو از قهرمانان و ضدقهرمانانی است که باوجود حالتی اساطیرگونه و تخیلی که به خود میگیرند، اما بهقدری جذاب هستند و انسان مشتاقانه آنها را دنبال میکند.
در کشور ما یکی از واجباتی که بارها به آن تاکیدشده فیلمسازی و سریالسازی برای قهرمانان کشور است که علاقهمندان به اینگونه فیلمسازی هم بسیار هستند، اما بهقدری سوءتفاهمات و حواشی پیرامون آن زیاد است که عقبنشینی میکنند. ازجمله این موانع، فاصلهای است که بین هنرمندان و متولیانامر بهوجود آمده. بعضی از هنرمندان که به برخی شیوهها انتقاد دارند نسبت به پرداختن به زندگی و خطمشی قهرمانان ملی-میهنی تردید میورزند!
به این دلیل که نگران متهمشدن به تبلیغات دولتی هستند! حال آنکه قهرمان در هر دوره و تاریخی قهرمان است. ضمن اینکه در به تصویر کشیدن حالوهوای قهرمانان خطقرمزها و چارچوبهایی وجود دارد که رعایت آنها، قهرمان را برای مردم غیرقابلباور میکند.
حال آنکه قهرمانان انسانهایی زمینی هستند که باوجود مشکلات و کمبودها مایوس نمیشوند و فقط همواره با امید و توکل به خدا تلاش میکنند. آنها معصوم و بری از هر اشتباه نیستند که به شکلی فراواقعی از آنها اسطورهسازی کنیم و اگر بخواهیم قهرمانپردازی در سینما بهبود پیدا کند، باید دست فیلمسازان و همچنین موسسات و نهادهایی را که در این زمینه مسؤولیت دارند، باز بگذاریم که فیلمهای امروزی و ملموس برای مردم بسازند.
اینگونه فیلمها نیاز جامعه ماست و به مردم نشان میدهد چگونه در اوج گرفتاریها، امیدواری منجر به پیروزی میشود.
جام جم