شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۱:۴۴
کد خبر: ۱۲۰۳۶۸
|
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۴
بدون شک هر مخاطبی با دیدن آثار نقاشی مسعود کیمیایی یک‌بار آثار سینمایی‌اش را در ذهن مرور می‌کند؛ چرا‌که در همین آثار کماکان همین مفاهیم بازتولید شده است. چشم مسعود کیمیایی این‌چنین دنیا را می‌بیند.
نمایشگاه نقاشی‌های آقای کیمیایی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر،صورتک‌هایی با کلاه‌های مخملی و چاقوهای واقعی که در میان اکثر قاب‌های نقاشی خودنمایی می‌کنند، ازجمله مواردی است که در نگاه اول مخاطب را با دنیای ذهنی مسعود کیمیایی روبه‌رو می‌کند. تصاویر ذهنی که این‌بار در بوم نقاشی منعکس شده است و بی‌شباهت به فیلم‌هایش نیست.

این نخستین باری است که مسعود کیمیایی، نمایشگاهی از نقاشی‌هایش برگزار می‌کند و شاید بسیاری از اینکه او در خلوتش به غیر از فیلم‌سازی و نوشتن، نقاشی هم می‌کشد، بی‌اطلاع بودند. اما تابلوهایی که او مدت‌هاست‌ روی بوم تصویرشان کرده در ابعادی بزرگ و با تکنیک رنگ روغن نقاشی شده است. آثاری در سبک رئال و فیگوراتیو که در نگاه اول هر بیننده‌ای را به یاد فیلم‌های ماندگار این کارگردان می‌اندازد.

دنیایی که مسعود کیمیایی در نقاشی‌هایش تصویر کرده است، کماکان دنیای همیشگی اوست. دنیایی تاریک در دل قصه‌هایش و پر از رنگ در بوم نقاشی. دنیایی که به نظر می‌رسد از خاطراتش روی بوم نقاشی تصویر شده است. تابلو‌های او چیزی جدا از خالق آثاری که طی دهه‌ها از او روی پرده نقره‌ای دیدیم، نیست.
مسعود کیمیایی فیلم‌سازی اجتماعی‌نگر و عدالت‌خواه است و همواره نسبت به توده عامی منفعل، ناظر و ناآگاه نگاهی معترض و بدبینانه داشته است و متقابلا به انسانی تکیه می‌کند که دیدگاه و قدرت انتخاب و تعقل دارد. این نکته در نقاشی‌هایش هم دیده می‌شود. فیلم‌های او پر است از نمادپردازی که در لایه‌های زیرین قصه پنهان است و این از نکات قابل‌تأملی است که در نقاشی‌ها به چشم می‌خورد.

آدم‌های تصویر‌شده روی بوم نقاشی‌ها از دنیای ذهنی خالقشان بیرون آمده‌اند. آدم‌هایی که سال‌ها با او زندگی کرده‌اند و کیمیایی نمی‌تواند آنها را به‌راحتی فراموش کند و مردانی که کلاه شاپو به سر دارند، بارانی به تن می‌کنند و مشکلاتشان را با چاقو حل می‌کنند. 

شب و تاریکی از عناصر غالب در آثار سینمایی او‌ست و آدم‌های قصه‌های او به شیوه‌ای سخن می‌گویند که با شیوه متداول و رئال فاصله دارد. این فضایی است که همواره برای خلق قصه‌های مسعود کیمیایی جایگاه ویژه‌ای دارد و دور از ذهن نیست که حالا فضا و مردمان مورد‌علاقه‌اش سر از تابلو‌های نقاشی‌اش درآورده‌اند.

در نقاشی‌های او می‌توان همچنان فضای دهه‌های 30 و 40 را دید. دورانی که کیمیایی تعلق‌خاطر خاصی به آن دارد و همواره برای نگارش قصه‌هایش از آن دوران وام می‌گیرد. هرچند‌ خودش در زمانه‌ای زندگی می‌کند که فاصله معنا‌داری از دوران مورد علاقه‌اش دارد.

 اما بی‌شک او هم مثل بسیاری از مردمانی که ترجیح می‌دهند با فضای ذهنی‌شان زندگی کنند، تا واقعیت پیرامونی، همچنان ترجیح می‌دهد فضای مورد‌علاقه‌اش را تصویر کند و روبه‌روی علاقه‌مندان آثارش بگذارد.

به همین دلیل می‌توان گفت‌ فضای ذهنی مسعود کیمیایی در سال‌هایی مورد علاقه‌اش پرسه می‌زند و مفاهیم امروزی را در همان ظرف می‌ریزد. درست مثل اینکه در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کنید و همه‌چیز کهنه و قدیمی است.

 اما آدم‌هایی که در آن خانه رفت‌وآمد می‌کنند، آدم‌های امروزی هستند. با موبایل صحبت می‌کنند و لباس‌های جدید می‌پوشند و حرف‌های امروزی می‌زنند. اما در فضایی زندگی می‌کنند که درو‌دیوارش، میز و صندلی و تابلوهایی که به دیوار است، همه قدیمی هستند و وقتی در این خانه باز می‌شود و قدم به خیابان می‌گذارید، همه‌چیز رنگ‌و‌بوی دیگری پیدا می‌کند. 

درست مثل فیلم «خون شد» آخرین اثر به نمایش درآمده مسعود کیمیایی که از همین الگو پیروی می‌کرد. در عین روایتی امروز از جامعه‌ای که همه‌چیز شکل‌و‌شمایل دیگری به خود گرفته است، همچنان در اثرش حق‌خواهی به شیوه‌ای که او در ذهن دارد، انجام می‌شود.

نمایشگاه نقاشی‌های آقای کیمیایی

 همچنان عدالت قائم به فرد است و افراد عدالت را اجرا می‌کنند. بدون شک هر مخاطبی با دیدن آثار نقاشی مسعود کیمیایی یک‌بار آثار سینمایی‌اش را در ذهن مرور می‌کند؛ چرا‌که در همین آثار کماکان همین مفاهیم بازتولید شده است. چشم مسعود کیمیایی این‌چنین دنیا را می‌بیند. 

دنیایی که خاص او‌ست و نمی‌توان از این حرف زد که دنیای تصویر‌شده او غیرواقعی است. دنیای ذهنی اوست. باوجود اینکه برخی ممکن است از این فضا دور باشند و به‌عنوان مخاطب این شیوه را نپسندند اما فضای ذهنی دوست‌داشتنی او سال‌هاست که بسیاری را با خود همراه کرده است و هنوز هم آثار او در زمره بهترین‌های تاریخ سینمای ایران جای گرفته است و این‌روزها به شکلی دیگر در تابلو‌های نقاشی او مقابل دیدگان علاقه‌مندان آثارش به نمایش گذاشته شده است.

نمایشگاه نقاشی‌های مسعود کیمیایی،  ۵ آذر ۱۴۰۰ در میان استقبال علاقه‌مندانِ او در گالری گلستان افتتاح شد؛ نمایشگاهی متشکل از ۲۱ تابلو که آن‌طور که لیلی گلستان، مدیر گالری گلستان توصیف‌شان می‌کند «عنصر غالب‌شان تخیل و رنگ و دقیقا خودِ مسعود (کیمیایی)‌اند.»
نظر شما