به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر،تابلوی «اسوه مقاومت» را در جوار حرم اباعبدالله الحسین(ع) کشیده است. دو هفته پیش کارگاهی در کربلا برای رحلت حضرت زهرا(س) برگزار شد و رضا بدرالسما دری کشید که حکایت مظلومیت و درد و رنجی بینهایت پشت آن نهفته است.
دری که اشکهای بیصدای طفلان فاطمه(س) و حزن علی(ع) در پس آن به تصویر کشیده شده است. تابلویی با عطر گلهای یاس پرپر شده و به رنگ خون فرزندش اباعبدالله الحسین(ع) در واقعه کربلا. تابلویی که حکایت از حادثهای عظیم دارد.
رضا بدرالسما استاد پیشکسوت نقاشی و نگارگری با کشیدن این تابلو و اهدای آن به حرم آقا اباعبدالله(ع) معتقد است که تنها ذرهای از دینش را به خاندان عصمت و طهارت ادا کرده است. او درباره ارتباط هنر با معنویت و خاندان پیامبر اکرم(ص) به «ایران » میگوید: «هر کس در دنیا اگر تعمق کند که چرا آمده و به کجا میرود و هدف از آمدنش چیست و بداند که این زندگی فقط به دنیا ختم نمیشود و تا ابدیت ادامه دارد، قطعاً خودش را به خاندان عصمت و طهارت پیوند میزند. با معنویت عجین میشود. هنرمندان هم به همان نیت و هدفی که دارند تفکراتشان را در آثارشان بازتاب میدهند.» این هنرمند اصفهانی ادامه داد: «خوشحالم که در خانوادهای به دنیا آمدم که در درجه اول شیعه بودند و در وهله دوم محب اهل بیت سلامالله علیهم بودند. ما هم در همین راستا رشد و نمو کردیم و بزرگ شدیم. برای من باعث افتخار است که در این مسیر قدم برمیدارم و نهایت آرزوی من است که در این زمینه اثر خلق کنم.» سالهاست که بر بوم نقش مینگارد. از آثارش پیداست که در جای جایش محبت اهل بیت ترسیم شدهاست. نام زیبای فاطمه سلامالله علیها در تابلوهای بسیاری نقش بسته است. میگوید: «سالهاست که سعی کردهام برای شهادت و ولادت بانوی دو عالم کار کنم. تابلوهایی را هم کشیدهام. دو هفته قبل هم با گروهی از هنرمندان به کربلا و نجف مشرف شدم. کارگاهی به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س) در کربلا برگزار شد. توفیق داشتم در آن کارگاه باشم. دو روز کربلا بودیم و دو روز هم در جوار مرقد حضرت امیرالمؤمنین در شهر نجف. کارگاهی برگزار شد که استادانی در آن شرکت کردند و آثاری خلق کردند که تعدادی را به حرم امام حسین(ع) و تعدادی هم به حرم حضرت علی(ع) اهدا کردیم.»
بدرالسما درباره تابلوی «اسوه مقاومت» که به حرم حضرت اباعبدالله هدیه کرده، توضیح میدهد: «این تابلو درباره بیحرمتی به خانه حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بود که منجر به شهادت خانم حضرت زهرا(س) و فرزندشان حضرت محسن(ع) شد. عواقب این جنایت و بیاحترامی آنها منجر شد تا در سال 61 هجری قمری فرزند پیغمبر، حضرت امام حسین(ع) را با 72 تن از یارانشان به شهادت برسانند و این جنایات هنوز هم ادامه دارد. در دوران معاصر هنوز این جنایات را میبینیم. اکنون داغدار سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و همراهانشان هستیم که توسط یزیدیان زمان به شهادت رسیدند. این تابلو بیانگر شهادت حضرت زهرا(س) و حضرت محسن و اباعبدالله الحسین(ع) است. همچنین نشان انگشتر سردار سلیمانی را در این تابلو به تصویر کشیدم که همهشان اسوه مقاومتند.» خالق هنرمند این اثر در ادامه میگوید: «سعادت میخواهد که درباره ائمه کار کنیم و من همیشه از خودشان استمداد طلبیدم تا در این رابطه آثاری داشته باشم تا بتوانم خودم را به آنها وصل کنم. خوشبختانه مخاطبان هم به این آثار علاقه بسیاری نشان میدهند؛ چه در شبکههای مجازی و چه در نمایشگاههایی که برگزار میشود. بخصوص به حضرت زهرا(س) که همه دلداده و عاشق ایشان هستند به عنوان مادر خوبیها و مادر ائمه. چقدر خوب است که توفیق داشته باشیم و بتوانیم در این راستا کار کنیم و آثاری خلق کنیم. من فرزندان بانوی دو عالم را هم به تصویر کشیدهام.» تابلوی معروف «ما تا آخر ایستادهایم» که پوستر آن در سطح شهر تهران هم در معرض نمایش عموم قرار گرفته اثر این استاد نگارگری است. او درباره آثار انقلابیاش توضیح میدهد: «توانستهام در مناسبتهایی که در انقلاب پیش آمد آثاری را خلق کنم و در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در سال 97هم اثری درباره تشییع شهدا کشیدم با نام «ما تا آخر ایستادهایم». این اثر حدود شش ماه در ابعاد بزرگ در صحن آقا علی بن موسی الرضا(ع) نصب بود. اکنون هم اثری با عنوان «ما در انتظار رؤیت خورشیدیم» در ورودی صحن قدس حرم آقا در ابعاد بزرگ نصب شده است با این مضمون که ما منتظر ظهور حضرت مهدی(عج) هستیم. تابلوی دیگرم با عنوان «شهدای فاجعه منا» بود که اثری ماندگار شد و رهبر معظم انقلاب هم مرا مورد تفقد قرار دادند و فرمودند باید این اثر بازنشر شود تا شهدای این حادثه فراموش نشوند. خوشبختانه هم تمبر یادبود این اثر چاپ شد و هم در میدان آزادی تهران روی دیوار در ابعاد 200 متر مربع نقاشی شده است و این یادآور جنایت آل سعود است که نباید فراموش کنیم. ما وظیفه داریم یاد و سیره شهدا را زنده نگه داریم و بدانیم که چه بهایی بابت این انقلاب پرداخته شده و هنوز هم پرداخته میشود. چه گلها و جوانهایی مظلومانه پرپر شدند و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. چقدر از جوانهایمان جانباز شدند. قطعاً خون شهدا ابتر نمیماند و جوشش آن مثل خون اباعبدالله که روز به روز زمانه را فراگرفت، قطعاً عالم را فرا میگیرد. مثل خون سردار سلیمانی که چه شوری در عالم به پا کرد و چه قلبهایی که داغدار کرد. اکنون روز به روز پرده از خوبیهای سردار برداشته شده و پشت صحنه زیبای سردار و ابعاد شخصیتی ایشان مشخص شده است. ان شاءالله که جوانان راهشان را ادامه دهند.»