جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۳:۰۴
کد خبر: ۱۲۲۶۶۵
|
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۷
حسین سلطان محمدی
فجر چهلم و یادآوری نقاط عطف دفاع مقدستماشاگران آثار جشنواره چهلم فیلم فجر، در حوزه آثار مرتبط به دفاع مقدس، سه اثر متفاوت اما با محوریت یکسان را در برابر خود دیدند. آثاری که هر کدام یک بعد مغفول مانده از رویدادها و قهرمانان نامی و قهرمانان گمنام دوران دفاع مقدس را به نمایش گذاشتند. از سرداران جنگ گرفته تا بانوان فعال در عرصه نبرد رزمی (علاوه‌بر عرصه پشتیبانی از رزمندگان) تا قهرمانانی که با توان فنی خود، سهمی شاخص در دفاع از جان مردم ایران در آن دوران داشتند.
«موقعیت مهدی» از هادی حجازی ‏فر، به شخصیت‌هایی توجه داشت که نام شان همچنان در سپهر سیاست و دفاع از هویت ایران اسلامی، می‏ درخشد: برادران باکری (مهدی و حمید) و مورد توجه‌ترین‌شان، «مهدی باکری». برادرانی که به بیان خواهر بزرگوارشان، به همراه برادر دیگر شهید شده به دست ساواک، از هیچ‏کدام پیکری نزد خانواده برنگشته است! در «موقعیت مهدی»، ابعادی از زندگی مهدی باکری مورد توجه قرار گرفت و شخص هادی حجازی ‏فر، با توجه به تجربه حضور در نقش «حاج احمد متوسلیان» در فیلم «ایستاده در غبار»، به‌صورت طبیعی و پذیرفتنی، چهره این شخصیت نام آشنای دوران دفاع مقدس را به نمایش گذاشت. تجربه حضور هادی حجازی ‏فر در آثار شبه مستندی چون «زمستان است» یا مجموعه «ماجرای نیمروز» به او این امکان را داده بود تا تصویری پاک را به نمایش بگذارد. متن این اثر علاوه‌بر توجه به واقعیت سخت نبرد، حاوی درامی بود که داستان را به‌صورت طبیعی و با استناد به نکات به یاد مانده از رفتار و گفتار این شهید، به تصویر کشید. همین موضوع، واکنش مثبت عمده کارشناسان و منتقدان را به همراه داشت و حتی سخت‌گیرترین فعالان عرصه نقد و نظر، آن را تأیید کردند و علاوه‌بر اینها، حافظه فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس، محسن رضایی، را به غلیان آورد و او را از نظر عاطفی هم درگیر طبیعت این فیلم کرد.
اثر دوم، «دسته دختران» از کارگردانی بود که به‌عنوان یک زن (منیر قیدی)، بعد از فیلم «ویلایی‌ها»، به حضور زنان در عرصه نبرد رزمی دوران دفاع مقدس، پرداخته است. این توجه به ابعاد حضور بانوان در دوران دفاع مقدس، فراتر از پشتیبانی از نیروهای رزمنده، بتدریج در تلاش است تا بانوان را در خاطره جمعی مردم ایران از آن دوران، از بستر رویدادهای عمدتاً مردانه جنگ، بیرون کشد و تصویری مبتنی بر رویدادهای واقعی را به نمایش گذارد. این نوع نگرش و ساخت این فیلم، تا حدی استنباط تفکیک قشری و جنسیتی نیروهای جنگی را مطرح کرد اما فراتر از اینها، این بانوی کارگردان، توانست تا حد قابل توجهی، همانند اثر اول خود، با مدیریت تعداد قابل توجهی کاراکتر زن در یک عرصه نبرد سخت فیزیکی، آنان را هدایت کند و داستانی را به نمایش بگذارد که توجه بسیاری را برانگیخت و مباحثات متنوعی را نزد تماشاگران و البته منتقدان ایجاد کرد. «دسته دختران» به مشارکت بانوان در دفاع رزمی از شهر خرمشهر در آغازین روزهای جنگ اشاره دارد. کارگردان همانند تجربه فیلم «ویلایی‌ها»، با تلفیق واقعیت و درام، مقاومت بانوانی را به نمایش گذاشت که ما در تارخ نگاری دفاع مقدس، اندک تصویر و گفتاری از آنان به یاد داریم.
سوم، «2888»، یادآور فعالیت افرادی در یک سایت راداری نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس است، که نقش شاخصی در مدیریت صحنه هوایی در رویدادهای گوناگون جنگ برعهده داشتند؛ سایت راداری «سوباشی» که در طول جنگ بارها مورد حمله عراق قرار گرفت و سرانجام در روزهای بعد از پذیرش قطعنامه 598، بمباران شد و نیروهای مستقر در آن، به شهادت رسیدند. این اثر، فراتر از یک شخص، فراتر از جنسیت و فراتر از یک عملیات، کلیت فعالیت نیروی هوایی ارتش و بخصوص خلبانان را در آن دوران با شاخصه‏ های نبرد هوایی، مدنظر قرار داشت. این کلیت متکی به اسناد واقعی جنگ، اثری متفاوت و سخت را پدید آورد. فیلم برای واقع نمایی بیشتر، به‌صورت سیاه و سفید تصویر شده است.
در یک جمع‏ بندی از آنچه از دوران پرماجرا و پر حادثه و پرشخصیت دفاع مقدس، امسال در جشنواره فیلم فجر دیدیم، زاویه دید متفاوت سازندگان آثار یادشده و البته شاخصه مستند بودن روایت ‏هاست؛ یک فرمانده متفاوت، یک قشر نادیده و یک ساختار بسیار مهم ناشناخته. یکی از آغازین روزها (دسته دختران)، یکی از نیمه نخست جنگ و فرماندهانی نام‏ آشنا و البته سومی از کل هشت سال دفاع مقدس.

حسین سلطان محمدی
منتقد سینما و تلویزیون


نظر شما