شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۱۳
کد خبر: ۱۲۲۸۸۵
|
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۲
در هفتمین نشست تخصصی «سینما و گفتگو» عنوان شد:
هفتمین نشست تخصصی «سینما و گفتگو» با نگاهی به چهلمین جشنواره فیلم فجر، در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
منبع الهام فیلم سازان بریده حوادث جراید استبه گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر ،در این نشست که با حضور بابک معماری، حسین جمالی و محسن سلیمانی فاخر از اساتید، منتقدان و پژوهشگران حوزه سینما و هنر ارتباطات و نیز جمعی از هنرمندان و علاقه مندان برگزار گردید کارشناسان به نقد و بررسی روند اجرایی چهلمین جشنواره فیلم فجر پرداختند.
در آغاز بابک معماری کارشناس و مجری این برنامه، با بیان مقدمهای از چگونگی برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر به تشریح مشکلات آن و طرح پرسش هایی از مدعوین این گردهمایی پرداخت و افزود: تغییر و تحول مدام سیاستها و خط مشی های اجرایی همراه با نداشتن یک رویکرد ثابت توسط مدیران جشنواره، خالی بودن جای پیشکسوتان در جشنواره؛ اکران آثار سینمایی کارگردانان جوان در بخش «سودای سیمرغ» به جای «نگاهی نو» یا همان بخش ویژه و افزایش سهم اکران آثار آنان در جشنواره، تغییر رویکرد موضوعی در داوری و انتخاب فیلمها و سایر موارد از جمله موضوعات قابل نقد و  بررسی ست.

وی در ادامه به طرح این پرسش که اساساً شکل استاندارد و مناسب برگزاری چنین جشنوارههایی چگونه است؟! پرداخت که کارشناسان در پاسخ به تشریح و مقایسه استانداردهای جهانی جشنواره های فیلم با جشنواره فیلم فجر پرداختند و مشخص شد که جای بسیاری از این نکات علیرغم چهل دوره برگزاری، همچنان در جشنواره فیلم فجر خالیست.

حسین جمالی در این راستا گفت: پرسش بر سر این است که اساساً برای برگزاری یک جشنواره باید دبیر وجود داشته باشد یا مدیر جشنواره؟! این مطلب مهمی ست زیرا مدیر جشنواره باید سیاست گذاری کند تا کارگردان آن را اجراءِ نماید. اما این جشنواره دبیر داریم زیرا هنوز سیاست ابلاغی و تثبیت شده ای برای جشنواره، وجود ندارد تا وی تدبیر کند. ما در دنیا دو دسته جشنواره داریم؛ یک دسته  جشنواره هایی نظیر «اسکار» است که فیلمهای اکران شده در یکسال با هم رقابت می کنند اما در دسته دوم ابتدا فیلمهای تولیدی از فیلتر هیأت انتخاب رد شده و سپس با هم رقابت میکنند همانند جشنواره فیلم فجر. 

 در ادامه محسن سلیمانی فاخر ،منتقد و کارشناس سینما، نیز یادآور شد: اصلی ترین مشکل جشنواره فجر در این است که یک  مانیفست  و سیاستگذاری مشخص و تثبیت شده ای ندارد و حتی در یک دوره چهار ساله دولت، ما هر ساله شاهد تغییر دبیر و مدیران مسئول  با سلیقه شخصی و ملاحظات خاصی هستیم که نتیجه آن تغییر هر ساله همه ابعاد  جشنواره چه از حیث محتوا و شکل اجرایی ست.

پرداختن به مقولة تولید هنری در سینمای ایران موضوع دیگری بود که مورد بحث و نظر کارشناسان قرار گرفت.

جمالی در این باره گفت: آنچه در این باره مهم می باشد این نکته است که در سینمای ایران مدتی ست سینماگران بر مبنای بودجه و سیاست تهیه کنندگان فیلم می سازند و نه مباحث و دغدغه های هنری. در اینجا ساخت آثار، فدای مسایل گیشه ای و تدابیر ابلاغی شده است تا محصولی سفارشی به اکران درآید. از این رو آثار سینمایی، صرفاً گزارشگر هستند و مکاشفه ای در هنرمند برای بیان دغدغه های بشری و کشف حقیقت، یعنی آنچه باید باشد، شکل نمی گیرد. این در حالیست که هنرمند باید حقیقت را دریافته و آن را با استفاده از فنون زیبایی شناسی  با ابزار هنری خویش از قبیل فیلم، تئاتر، کتاب و غیره بیان می کند. 
 
معماری نیز تصریح کرد: این کار برخلاف روند تولید اثری هنریست زیرا هنرمند باید همواره پیشرو باشد و به قول مارشال مک لوهان نظریه پرداز علم ارتباطات، هنرمند باید از آیینه بغل خودروی خویش به جامعه نگاه کند.
 
این نویسنده ،هم افزود: در دوره چهلم جشنواره فیلمها عمدتاً از حیث ساختار تولید و سرمایه گذاری به دو دسته تقسیم شدند. نخست نهادهای دولتی شامل بنیاد فارابی، سازمان هنری و سینمایی اوج و   حوزه هنری و دیگری سرمایه گذاران و آقا زاده های سیاسی و سینمایی که به رانت و رابطهای دسترسی دارند. بر همین اساس است که فیلمها از یک ساختار مشخص و نظام ایدئولوژیکی دیکته شده عبور کرده اند. از این روست که متأسفانه فرآیند تولید سینمایی در ایران به دلیل حضور چنین سرمایه گذارانی که از نیاز مالی کارگردان و عوامل اجرایی سوءِ استفاده می کنند، متأثر بایدها و نبایدهای تهیهکنندگان است. پس هنر سینما نتوانسته مولد باشد و صرفاً به بیان مشکلات جامعه و دغدغه های مردم بدون ارائه راهکاری برای حل  آن ها در فیلم ها، بسنده میشود؛ از این رو آثار سینمای صرفاً گزارشگرو تصویر ساز هستند.

سلیمانی فاخر در ادامه به تشریح محتوایی فیلم های چهلمین جشنواره فجر از منظر ساختارهای اجتماعی پرداخت و اضافه کرد: در سالهای اخیر فیلم ها سمت و سویی به نقد ساختار و نهادهای اجتماعی دارند و این مهم به شکلی افراطی اما سانسور شده در سینما رواج یافته است به گونه ای که فیلم ساز منبع الهامش بریده حوادث جراید است.

او با اشاره به نظریه «عاملیت و ساختار» جامعه شناس معروف جهان «آنتونی گیدنز» تصریح کرد: همان گونه که استقلال افراد تحت تأثیر ساختار قرار می گیرد ساختارها نیز توسط کنش های عامل، حفظ و تعدیل می شود. سینما در این دوره تأثیر بسیاری از بایدها و نبایدهای دولتی قرار گرفته بود و این مهم را نمی توان کتمان کرد که هنوز فیلمسازانی هستند که قادرند نظر و ایدة خود را به ساختار و بایدها و نبایدهای دولتی ، تحمیل کنند. 

به گفته وی مضامینی چون: نقد ساختارها و نهاد ها، رفاه و تأمین اجتماعی، بی هویتی مهاجرین، ساختار اجتماعی فقر، ساختار معیوب دستگاه قضا و رویه های قضایی، فساد مافیا گونه اداری و اجتماعی، عاشقی در جامعة آنومیک، خشونت نمادین به زنان و کودکان، شکاف فزاینده نسل به نسل، رابطه های قبل از ازدواج، اُبژه شدن پدران و کمرنگ شدن نقش و جایگاه والدین در زندگی، در تولید آثار سینمایی این دوره از جشنواره سبب شده تا نقدهای جامعه شناختی بر آنها، وارد باشد. راه حل عبور از این مشکل، تغییر نگاه کمی به کیفی و روایی ست که در سینما و جامعه باعث تعالی آدمی، می شود.
منبع الهام فیلم سازان بریده حوادث جراید است

پرسش دیگر پیرامون خالی بودن جای پیشکسوتان در این جشنواره بود که بابک معماری در این راستا بیان داشت: با انصراف «مسعود کیمیایی» و نبودن بزرگانی چون «ابراهیم حاتمی کیا» غایبان جشنواره امسال مشهودتر از سال های گذشته بود که باید از آنان و مسئولین علل این حضور کمرنگ را جویا شد تا جشنواره سال بعد، سر و شکلی تازه یابد.

 جمالی نیز بر اهمیت احترام گذاردن به هنرمندان بزرگ سینمای کشور تأکید نمود و گفت: باید تدابیری اندیشیده شود که این احترام بماند اما در انتخاب آثار باید کیفیت فارغ از نام ها مد نظر قرار گیرد تا سطح کیفی جشنواره، اُفت نکند.

وی در ادامه با طرح این پرسش که امروزه نگاه ما به سینما صرفاً سرگرمی است یا ابزاری که می تواند رنج و آلام بشری را کمتر نماید و زندگی مردم را بهبود بخشد؟! تصریح کرد: نگاه ما به مقولة سینما نباید صرفاً سرگرمی باشد زیرا قرار است این هنر آگاهی های ما را از جهان افزایش دهد تا رنج و آلام بشری را کمتر نماید و زندگی مردم را بهبود بخشد. ژان لوک گدار کارگردان مطرح سینما معتقد است سینما یک سلاح تئوریک است. پس در اینجا سرگرم کنندگی در وهلة دوم اهمیت قرار دارد و این نکته ای ست که باید در اساسنامه و انتخاب آثار سینمایی فجر، مد نظر قرار گیرد. 

 چطور می شود یک فیلمساز سالی دو فیلم بسازد و به مخلوق او بتوان نام هنر نهاد

سلیمانی فاخر ادامه داد: یکی از دلایل رکود ابعاد هنری سینمای ایران، نگاه کمی و سرمایه ای صرف به سینما است به طوریکه امروزه سینما برای عده ای منبع درآمد شده و بُعد هنری در نزد سینماگران رنگ باخته است زیرا هر کجا که رانت و سرمایه ای فراهم باشد یکی از گزینه ها، فیلم ساختن است. چطور امکان دارد یک فیلمساز سالی دو فیلم بسازد و به مخلوق او بتوان نام هنر نهاد. آن الهامات درونی و دریافت هایی که باید بر دل و روح هنرمند رسوخ کند و به شکل هنر متجلی شود امروزه کجای سینما یافت می شود؟! از این رو به هر فیلم و هر سینماگری نمی توان اطلاق هنر و هنرمند داشت چرا که آفرینشی صورت نمی گیرد. در بهترین حالات فیلمسازان ما یک فن سالار هستند که با میزانسن و دکوپاژ آشنایی دارند.

در پایان مهرداد شفق دبیر این نشست نیز به اثرات و فواید مباحث تخصصی مطروحه پرداخت و اشاره نمود: در این نشست، چهلمین جشنواره فیلم فجر صرفاً از منظر روند برگزاری برای شناخت نقاط ضعف و قوت و رویکرد آن در داوری و انتخاب آثار،  مورد نقد و بررسی کارشناسان و منتقدان قرار گرفت تا زمینة بهبود عملکرد این جشنواره در سال های آتی و انتقال تجربه ها به نسل جوان هنری کشور، فراهم گردد.  

وی با اشاره به اهمیت مستمر برگزاری چنین نشست هایی تصریح کرد: یکی از فواید و نتایج بحث و گفتمان هایی اینچنین، پدید آمدن راهکاری علمی و عملی برای رسیدن به حد مطلوب اجرایی توسط مسئولین و دست اندرکاران جشنواره های سینمایی کشور است. از این رو فرهنگسرای رسانه با فعالیتی ابتکاری، مفتخر است که میزبان و راهگشای تأثیرگذاری در این مسیر باشد. 
وی ضمن اشاره به اهمیت تکرار چنین نشست هایی افزود: امید است این روند که ادامه تدبیر ماندگار فرهنگ سرای رسانه است، در سال آینده نیز تداوم یابد تا در بستر این حرکت نوین زمینة رشد و تعالی هنر سینمای کشور، فراهم گردد.
مطالب مرتبط
نظر شما