به گزارش پایگاه خبری تحلیل فرهنگ و هنر، مراسم رونمایی از فیلم مستند «میراب» به کارگردانی محسن اسلامزاده و تولید سازمان هنری رسانهای اوج در فرهنگسرای رسانه برگزار شد. این فیلم مستند روایتی متفاوت از معضل آب در سیستان و چالش حقآبه است که بین ایران و افغانستان خبرساز شده است.
در این مراسم نمایندگانی از سازمانها و وزارتخانههای مختلف حضور داشتند و چهرههایی از وزارت نیرو، سازمان حفاظت از محیط زیست، مجلس شورای اسلامی، اساتید دانشگاه سخنرانی کردند.
در ابتدای این مراسم مهدی شکیبایی رئیس فرهنگسرای رسانه ضمن خیرمقدم به حاضران در این جلسه گفت: امروز قرار است مستند «میراب» با موضوع بسیار مهم حق آبه کشورمان در رود هیرمند در فرهنگسرای رسانه رونمایی شود. باید از سازمان هنری رسانهای اوج برای تولید مستند «میراب» تشکر کنم.
وی اضافه کرد: بحران آب، بعد از بحران غذا و دارو تبدیل به یکی از چالشهای بزرگ جامعه بشری تبدیل شده است. به عبارت دیگر، بحران آب، کشور ما را نیز درگیر خود کرده و تبدیل به یک دغدغه جمعی شده است. کسانی که در حوزه مطالعات بینالملل اطلاعات دارند، میدانند که ما از ناحیه غرب و شمال غرب کشور نیز درگیر بحران آب هستیم و پروژههای متعددی که کشور ترکیه اجرا میکند، مشکلات زیادی را برای ما به وجود میآورد.
شکیبایی خاطرنشان کرد: اکنون در شرایطی هستیم که آب در حال تبدیل شدن به سلاحی همانند نفت است و بسیاری از کشورها از آن استفاده منطقهای و بینالمللی میکنند. در شرایط فعلی به نظر میرسد بیش از آنکه با مشکل کمآبی مواجه باشیم، با مدیریت منابع آبی و حکمرانی آب مواجه هستیم.
عباس نورزائی استاد دانشگاه و رئیس کانون جهادگران جهادسازندگی استان سیستان و بلوچستان دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: حوزه آبریز هیرمند، رود فراه، خواشرود، خوسپاسرود و دریاچههای هامون در کاسه زمینشناسی سیستان واقع است. در مخروطافکنه حاصله و در بخش ایرانی آن، ۱۴۰ هزار هکتار زمینهای کشاورزی با تمدنی بیش از پنجهزار ساله را به گواه یافتههای باستانی تشکیل داده و قوام و بقا و استمرار آن به برکت سامانه طبیعی هیرمند، دشتزراعی سیستان و هامونها بوده است.
وی اضافه کرد: یعنی قوام و پایداری توسعه دشت سیستان، به وجود ۴۸۰ هزار هکتار عرصه دریاچههای هامون وابسته است. همچنین بادهای ۱۲۰ روزه موسمی که امروزه به ۲۲۰ روزه تبدیل شده، با عبور از چنین سطحی و تلطیف هوا برای سکنه و استقرار گیاهان زراعی و باغی و بالتبع سایر فعالیتهای ممکن، یکی از موهبات این منطقه به شمار میرود.
او به برکات رود هیرمند در منطقه سیستان اشاره کرد و گفت: باید اشاره کنم که با وجود آب هیرمند در دهههای قبل، چنین وضعیتی را داشتیم: ۱۲۰ هزار هکتار زمین کشاورزی، جمعیت انسانی حدود نیم میلیون نفر، ۱۰۰ هزار رأس گاو نژاد سیستانی، 1200 هزار رأس گوسفند و بز، صید ۱۲ هزار تن ماهی در سال، زیست و کوچ میلیونها پرنده، ۷۶ هزار هکتار نیزار، ۴۵۰ هزار تن علوفه خشک و ... اما امروز نه رودی جاری است و نه دریاچهای قطرهای آب دارد. بادهای ۱۲۰ روزه، جولان میدهد و گردوغبار آن بهصورت فاجعهآمیزی نزدیک به ۲ میلیون جمعیت انسانی را در سیطره خود قرار داده است.
نورزائی سخنان خود را با یک مقایسه آماری ادامه داد و گفت: تهران و مناطق غربی کشور متاثر از گردوغبارهایی با منشأ تالابهای خشک خارج از کشور با فاصلهای بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر، غیرقابل تحمل است، حالا خودتان را در کنار مردم سیستان بگذارید؛ چه در شهرستانهای پنجگانه زهک، هیرمند، هامون، نیمروز و زابل، چه در بخش افغانستانی آن یعنی شهر زرنج، مرکز استان نیمروز که از ۵ تا ۵۰ کیلومتری، چنین منبع عظیمی از گردوغبار و عامل قوی رانش آن قرار دارند. تکرار میکنم فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری برای تهران و ۵ تا ۵۰ کیلومتری برای سیستانیان!
وی تاکید کرد: هم اینک، سد کمالخان در انتهاییترین مسیر هیرمند در افغانستان زده شده و تجربه انتقال سیلاب سال گذشته به شورهزار زره در خود سرزمین افغانستان را در کمال ناباوری داریم. همچنین سد بخشآباد بر روی رودخانه فراه که منبع تغذیه هامون سابوری است، در حال ساخت است. در بالادست رودخانههای خوسپاس و خواشرود نیز سازههای آبخیزداری فراوانی زده شده و میشود. بنابراین تأمین آب برای شرب، براساس مطالعات صورتگرفته از منابع داخلی حوزه، امکانپذیر است، اما بدون هامون و بدون کشت زمینهای دشت، امکان حضور انسان برای ادامه زندگی وجود نخواهد داشت. بنابراین لازم است حقآبه تامین شود. چه برای کشاورزی و چه برای از بین بردن گرد و غبار حاصل از طوفانهایی که شهر را در 220 روز سال آلوده میکند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: از دیدگاه ما اقدامات پیشنهادی و در شرف اجرا مثل شوریزدایی از آب عمان، انتقال آن و بهرهبرداری از منابع حوزههای آبخیز شمالغربی و غرب کاسه سیستان لازم، اما کافی نیست. ما ناگزیریم برای بقای منطقه، به دیپلماسی قوی، باانگیزه و متعهدانه نسبت به نیممیلیون انسان که بهگواه تاریخ، نگهدارندهی ایران و بخشهایی از جهان بودهاند روی آوریم.
رئیس کانون جهادگران جهادسازندگی استان سیستان و بلوچستان با اشاره به مناقشات آبی در این منطقه گفت: مناقشات آبی بین مردم حوزه سیستان و بالادست هیرمند از دیرباز حتی زمانی که افغانستان جزء خراسان ایران بوده، سابقه داشته است که توسط سامانههای اجتماعی آن دوران رتقوفتق میشده است. بندکمالخان حاصل ایدههای دولتهای قبل از کودتای نورمحمد ترهکی یعنی نظام شاهی افغانستان و مشاورهی خارجی است. ربطی به انواع دولتهای کمونیستی، انتقالی، کرزی، اشرفغنی و اخیراً هیئت حاکمه مسما به «امارت اسلامی» ندارد.
وی ادامه داد: در صفحات ۵۵۴-۵۵۵ جلد دوم کتاب سیستان، سرزمین ماسهها و حماسهها که توسط پروفسور محمداعظم سیستانی، جامعهشناس تبعهی افغانستان در سال ۱۳۶۶ هجری-شمسی، تألیف و منتشر شده است، در مورد بندکمالخان چنین آمده است:
"مقصد واقعی این پروژه، جلوگیری از سیلابهای مدهشی است که همه ساله ساحه نیمروز را شدیداً متاثر میسازد. مشاهدات نشان میدهد که در سالهای سیلابی متجاوز از ۱۰۰ هزار هکتار (۵۰۰ هزار جریب) زمین در جوار زرنج و پایان تراز آن صدمه میبیند. چون ساحه هیرمند سفلی برای ساختن بنای بزرگ ذخیره و کنترل سیلاب مساعد نیست و ساختن بندهای متعدد ذخیره و ایجاد تسهیلات بیشمار هایدروتکنیکی ایجاب مصارف قابل ملاحظه را مینماید، لذا تجویز گرفته شد تا به مقصد رفع خطر سیلابهای رودخانه هیرمند، بند کنترول سیلاب در ناحیهی کمالخان تأسیس و آب سیلاب به گودزره رهنمایی گردد.
بندکمالخان برای تحریف آب از چینلهای طبیعی رود بیابان و رود خشک (رامرود) استفاده میکند و به این علت، نسبت به سایر امکانات رجحان دارد. علاوتاً با احداث کانالهای چپ و راست بندکمالخان، امکان انکشاف و اصلاح ۷۵ هزار هکتار (۳۷۵ هزار جریب) زمین در مرحله اول میسر میشود. به مقصد رفع سیلاب و رهنمایی آن به گودزره قرار است یک بند خاکی در حصه قلعهافضل اعمار و ساحه اطراف این ناحیه از طریق ساختمان تحفظی بین بندکمالخان و قلعهافضل حفاظه گردد."
نورزائی در نتیجهگیری از سخنان خود بیان داشت: نتیجه اینکه کارشناسان همسایه در ایده اولیهشان یکجانبه و بدون توجه به حقوق مردم سیستان و سامانههای زیستمحیطی برای هدایت سیلابهای مخرب، سرریز گودزره را در سازهیسد کمالخان تعبیه و در سال قبل آن را آزمودند و این صرفاً حاصل اندیشه یا نگاه سیاسی هیئتحاکمه جدید نیست و نباید آن را به جریانهای سیاسی منطقه گره زد، گرچه در ادامه ممکن است، تحریکاتی نیز وجود داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین اینجانب بهعنوان یک کارشناس بومی ساکن در استان سیستان و بلوچستان که با مصائب مردم شراکت دارم، خطاب به همه کسانی که هنوز انسانیت در وجودشان زنده است و کاری از دستشان برمیآید عرض میکنم که سیستان، اکنون حکم محتضری را دارد که بخش اورژانس، چشمش به مداوای آنی شما است، لحظهها را دریایید، از خطابهخوانی در رسانهها بپرهیزید و مذاکره رسمی و در اسرع وقت در بالاترین سطح حاکمیت صورت گیرد. همچنین از کارشناسان بومی منطقه در ترکیب هیئتهای پیگیری حقابه استفاده شود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: لازم به یادآوری است، اگر معاهده سال ۱۳۵۱ تا یک مسیری جلو رفته و به امضاء نخستوزیران دو کشور رسیده، وجود آقای اسدالله علم به عنوان یکی از بزرگمالکان سیستان در بدنه تصمیمگیریهای حقابه بوده است. باید از تمام اهرمهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی بهصورت چندبعدی و فوری برای تحقق حصول حقابه سیستان استفاده شود.
نورزائی در پایان گفت: از زحمات جناب آقای محسن اسلامزاده، کارگردان و مستندساز محترم در تولید مستند میرآب که متعهدانه به اتفاق تیم فنی خود رزمنده این میدان شد و خطر کرد و برای روشنگری این موضوع مهم، تلاش کرد، بهنمایندگی از طرف مردم سیستان تشکر میکنم و برای ایشان در انجام فعالیتهای مشابه، آرزوی توفیق دارم.
امیرقلی جعفری عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از این جلسه گفت: من 4 بار به سیستان سفر کردم و در 2 دور مذاکرات آب در افغانستان حضور داشتم و کارهایی که صورت گرفته بود را پیگیری میکردم.
وی ادامه داد: وضعیت آب در دنیا و در خاورمیانه و به ویژه در کشور ما که در اقلیم گرم و خشک قرار دارد، به عنوان یک هشدار و خطر مطرح بوده است. کشور افغانستان به غیر از داراییهای دیگری که دارد، منابع گسترده آبی در اختیار دارد که روی آنها حساب ویژهای باز کرده است. این کشور در 5 حوزه آبریز اصلی خود حکم بالادست را دارد و بقیه کشورهای پیرامونی در پایین دست قرار دارند. این منابع غنی نه از امروز، بلکه از قبل از انقلاب هم مورد طمع افراد ثالثی در منطقه بوده است و استعمارگران سیاستهایی را در این زمینه داشتهاند.
جعفری با اشاره به معاهده سال 1351 درباره رود هیرمند گفت: آنچه که در سال 1351 رخ داد و منجر به معاهده هیرمند شد، نشان میدهد که وضعیت خاصی را نسبت به افغانستان در پیش داریم و هرچه قدر که جلوتر میرویم گستره شعاع این بحران و زیست بوم بیشتر میشود. امروز همه کشورها در حال توسعهاند و بنده معتقدم که گلوگاه توسعه، «آب» است. برای مثال، حتی اگر بخواهید یک شهرک جدید ایجاد کنید، اگر منابع آب شرب پایدار نداشته باشید، نمیتوانید کاری کنید.
وی ضمن تاکید بر اینکه استراتژی جامعی در موضوع آب اتخاذ نشده است، گفت: باید بگویم در حوزه آب، بعد از انقلاب، استراتژی همهجانبه و کاملی نداشتیم. نه فقط در سیستان و استانهای شرقی بلکه نتوانستیم نقشه جامعی از اطراف خود داشته باشیم تا بدانیم که در هرجا چه باید بکنیم. برای مثال، در جنوب کشور، یک ساحل هزار و چند صد کیلومتری با منابع سرشار آب داریم اما جمعیت را به فلات مرکزی آوردهایم. ماگر از من بپرسید که مدل توسعه ما مدل تعریف شده براساس سند آمایش بوده است یا خیر، بنده میگویم نبوده است. علتش نیز وضعیت امروز است. اکثر دشتهای کشور، ممنوعه بحرانی است. ما از منابع آبی که در اطراف کشور داشتیم غفلت کرده و جمعیت را در فلات مرکزی مستقر کردیم.
عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس تاکید کرد: کشورهای همسایه ما به ویژه افغانستان و ترکیه، امروز برای منابع آب خود اهدافی را ترسیم کردهاند. برای مثال، ترکیه دو ابرپروژه به نامهای «داپ» و «گاپ» دارد که با تاسیس سدهای متعدد، هم شمال و هم غرب کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر ما در مواجهه با کشورهای پیرامونی خود، دیپلماسی فعال و چابکی در حوزه آب داشته باشیم، میتوانیم از آب رودخانههای مرزی و نواحی مشترک با کشورهای دیگر به خوبی استفاده کنیم. دقت داشته باشید که معنای دیپلماسی فعال، فقط مذاکره نیست.
جعفری با اشاره به اینکه منابع آبی زیادی در استانهای جنوبی داریم گفت: بسیاری از این منابع به سمت دریا میرود. بنده 3 هفته پیش در سیستان و بلوچستان بودم؛ در 30 کیلومتری مرز ما با پاکستان، طی یک بارش موسمی بیش از 7-8 میلیون متر مکعب آب از کشور ما خارج شد و به سمت پاکستان رفت، اما در نقطه مقابل روستاها و شهرهایی داریم که با وسایل سیار آبرسانی میکنیم. همه کشورها از منابع آبی خود حفاظت میکنند و برای آن برنامه هم دارند. من کشور افغانستان و کشورهای دیگر را خیلی سرزنش نمیکنم. آب، چالش آینده دنیاست و اینها منابعی دارند که برایش برنامهریزی میکنند. ما باید بدانیم که چه باید بکنیم؟
وی اضافه کرد: از سویی دیگر، یک گفتمان واحد در کشور ما بین مسئولین در حوزه آب وجود ندارد؛ اظهارنظری را از سوی وزیر خارجه میشنویم و اظهارنظر دیگری را از سوی رئیس سازمان محیط زیست میبینیم که سبب تشکر کشورهای دیگر میشود. همچنین در برخی از مجامع بینالمللی حضور نداریم. نکته دیگر این است که بند کمالخان زده شده و سال گذشته به بهرهبرداری رسید. این سد، آبی که به سمت سیستان ما رها میشده را نگه داشته و با یک کانال انحرافی به سمت گود زره هدایت میکند. هنوز کسی نمیداند دلیل این کار چیست و طرفهای افغان هم پاسخ ندادند. اما میخواهم یک هشدار بدهم و بر روی فراهرود در بخشآباد، سد دیگری در حال احداث است. این موضوع تهدید دومی برای کشور ما، محیطزیست ما و تالابهای ماست. برای این اتفاق، چه موضعی داریم؟ هنوز موضع رسمی ندیدهام.
این نماینده مجلس درباره اینکه چه باید کرد، گفت:ما اجازه نداریم معیشت مردم را به حوزه آبهای بیرونی گره بزنیم. درست است که باید حقوق خود و سهمی که داریم را پیگیری کنیم و آن را اخذ گرفت، اما باید این سوال را بپرسیم که الگوی توسعه ما در سیستان چه باید باشد؟ اکنون مردم به خاطر مشکلاتی که آقای دکتر نورزائی اشاره کرد در حال مهاجرت گسترده به بخشهای دیگراند. بسیاری از آنان زمینهای خود را میفروشند و ممکن است بعدا مسائل اجتماعی و امنیتی در آنجا رخنمایی کند. تصور برخی از دوستان از دیپلماسی فقط مذاکره است، در حالی که دیپلماسی مجموعهای از اقدامات است که بخشی از آن بازدارنده، بخشی دیگر تهاجمی و بخشی دیگر تدافعی است. دقت داشته باشید معاهدهای که بین ما و افغانستان وجود دارد، فقط درباره هیرمند است و اصلا شامل فراهرود و دیگر حوزهها نمیشود. این موضوع کار را بسیار سخت میکند.
هاشمی از وزارت نیرو دیگر سخنران این جلسه بود. او در مقدمه گفت: نکتهای که من میخواهم اشاره کنم این است که مسئله سیستان، 150 سال از روابط دو کشور را به چالش کشیده است. از استقلال افغانستان به بعد موضوعات متعددی بین دو کشور به دستور کار آمده و خارج شده است اما این مسئله همچنان باقی مانده است. بنابراین موضوع آب بسیار پرچالش بوده و حل آن اصلا ساده نیست.
وی ادامه داد: درخصوص فراهرود باید بگویم که با موضوع پرچالشی روبهرو هستیم. به این دلیل که ما موقعیت متناقضی در حوزههای غربی و شرقی داریم. اگر قرار است اقدامی که در غرب کشور انجام دادیم را درخصوص فراهرود به کار گیریم، حتما باید جوانب مختلف را درنظر بگیریم که همسایگان ما مدعی مسائل دیگری نشوند.
وی درباره راهکارهای حل این چالش گفت: باید دقت داشت که تصمیمگیری دولتهای افغانستان در موضوع آب، محصول یک جبر جغرافیایی است. از گذشته تا به امروز، تغییر روند مشهودی را در حوزه رفتار افغانستان نسبت به ایران ندیدیم. این موضوع نشان میدهد که روند تصمیمگیری در افغانستان ثبات مشخصی دارد و این مسئله برای آنان از پشتوانه مردمی برخوردار است. علاوه براین، مناسبات بینالمللی و منطقهای به نوعی به نفع افغانستان است. ما باید قرارداد 1351 هیرمند را با تمام نقایصی که دارد به صورت کامل حفظ کنیم و آن را تضعیف نکنیم. اصلا معلوم نیست که تضعیف این قرارداد، دستاورد بهتری را برای ما به همراه داشته باشد. همچنین اگر بتوانیم الگوی توسعه را دنبال کنیم میتوانیم به نتایج بهتری برسیم.
وی تاکید کرد: اشاره شد که در سیستان 140 هزار هکتار زمین کشاورزی داریم، اما به نظرم حق آبه برای همه آن کافی نیست. بنابراین باید الگوی توسعه را در این منطقه دنبال کنیم؛ این الگو الزاما از طریق کشاورزی نیست. برای حل معضل آب در دوران طالبان، چالش آسانتری نسبت به دوران اشرف غنی نداریم و تصور من بر این است که برای دریافت حقآبه، باید تمام عناصر قدرت خود را اعم از نرم و سخت به کار گیریم. در مرتبه بعدی برای دریافت حقآبه محیطزیستی تالاب هامون فکر میکنم اگر بتوانیم منفعتی برای افغانستان تامین کنیم، چالش حل میشود، چرا که در شرایط فعلی افغانستان انگیزهای برای تحویل حقآبه ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد حقآبه جدیدی درخصوص تالاب ارائه بدهد.
حجت میان آبادی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در بخش دیگری از این جلسه گفت: میخواهم از این فرصت استفاده کرده و خطاب صحبتم را به ملت افغانستان و دولتمردان آن قرار بدهم. البته این صحبتها از زبان یک پژوهشگر بوده که نه سیاستگذار است و نه سیاستمدار. برادران و خواهران افغانستانی، 86 سال پیش زمانی که رئیسجمهور وقت آمریکا سد هوور را بر رودخانه کلرادو با وعده توسعه و پیشرفت و با شعار معروف غلبه انسان بر طبیعت افتتاح کرد، دو گروه بسیار خوشحال شدند؛ یکی سیاستمداران و دیگری مردم بومی. سیاستمداران خوشحال بودند چون این سد برایشان رهاورد سیاسی داشت و مردم هم با وعده توسعه و پیشرفت حاصل از آن خوشحال بودند اما تمام این دستاوردها برای هر دو گروه کوتاه مدت بود و تبعات این رویکرد خیلی زود آشکار شد.
وی ادامه داد: 50 سال بعد، غرب تمام تبعات و هزینههای توهم «غلبه بر طبیعت» را لمس کرد، اما این رویکرد غلط به کشورهای شرقی رسید. 30 سال قبل، مسئولین جمهوری اسلامی ایران با شعار توسعه و پیشرفت سراغ رویکرد شکستخورده غلبه بر طبیعت رفتند. 30 سال گذشت و اکنون هم مردم و هم سیاستمداران با دیدن زاینده رود، گاوخونی، دریاجه ارومیه و ... آرزو میکنند که بتوانند بر تبعات حاصل از آن رویکرد غلط فائق بیایند. متاسفم که اکنون و پس از 30 سال تجربه در ایران و 100 سال تجربه در غرب، این رویکرد غلط تازه میخواهد بر سر مردم افغانستان بیاید.
وی خطاب به مردم افغانستان گفت: مردم افغانستان! شعارهایی که امروز به شما میدهند، سالها قبل در کشورهای دیگر تکرار و تجربه شده است. شاید در کوتاه مدت شیرین و شاید در میان مدت نتایجی به همراه داشته باشد اما در بلند مدت قطعا به شکست منجر میشود. توصیه من به مردم افغانستان این است که نگذارند این چرخه غلط دوباره تکرار شود. علاوه براین، در تاریخ افغانستان، سدسازی همیشه یکی از ابزارهای نفوذ و دخالت کشورهای خارجی بوده است. فلذا دقت داشته باشید این سازهها نه تنها منفعت محلی بلکه منفعت سیاسی هم ندارد.
دکتر صدیقی معاون محیط زیست دریایی و تالاب سازمان حفاظت از محیط زیست سخنران دیگر این جلسه بود. او گفت: توضیحات زیادی از سوی اساتید ارائه شد و من میخواهم به یکی دو نکته مهم اشاره کنم؛ چالشی که هماکنون در حوزه مدیریت منابع آب با آن روبهرو هستیم، دو موضوع است. در طی چند دهه گذشته، در حوزه دیپلماسی و مذاکرات با کشورهای همسایه غفلت بزرگی داشتیم و عمدتا فقط مشغول یکسری مذاکراتهای فرسایشی بودیم. علاوه براین، مشکل دیگر، گسستگی و ضعف در یکپارچگی مدیریت است. متاسفانه همه دستگاهها جزیرهای کار میکنند و هر کس میخواهد کار خود را پیش ببرد.
وی تصریح کرد: نکته دیگر ضعف در داخل است؛ علاوه بر اینکه در حوزه بینالملل و دیپلماسی کشورهای همسایه ضعف داشتیم، در داخل نیز با ضعف مدیریت روی منابع آب، مشکلات را تشدید کردهایم. اگر به چند دهه اخیر نگاه کنیم، میبینیم که در حوزههای دیپلماسی کاملا غفلت کردیم و تقریبا تماشاگر بودهایم. در داخل نیز در حوضه آبریز هامون شاهد برداشتهای بیرویه و راندمان پایین هستیم. ما کشاورزی را به صورت کاملا ناپایدار توسعه دادیم و با مصرف شدید آب، عدم رعایت الگوی کشت و ... مشکلات را تشدید کردهایم. من فکر میکنم که در وضعیت فعلی همه دستگاههای کشور باید برای مدیریت آب بسیج شوند تا از این بحران خارج شویم. به نظرم بزرگترین تهدیدی که اکنون در کشور وجود دارد، بحران منابع آب است.
نعمتی از وزارت نیرو نیز در سخنانی بیان داشت: حق آبه دریافتی ما بسیار کمتر از آن چیزی است که اشاره شد و امسال تقریبا کمتر از 4 میلیون متر مکعب، حق آبه دریافتی داشتیم که حوالی عید مبعث به کشور رسید. پس از آن نیز عملا قطره آبی وارد کشور نشد.
وی ادامه داد: نکته مهمی که در جلسه اشاره شد، موضوع مدیریت منابع آبی است. به نظرم باید مدیریت منابع آبی داخلی با مدیریت منابع آبی مرزی و فرامرزی را باید هم از همجدا کنیم. موضوع مستند «میراب» مربوط به آبهای مرزی و فرامرزی است و نباید به بهانه سوءمدیریت منابع آبی در داخل کشور، سایهای روی غفلتهای صورتگرفته در حوزه آبهای مرزی و فرامرزی بیندازیم.
وی با اشاره به لزوم اتخاذ استراتژی یکپارچه گفت: آقای جعفری اشاره کردند که استراتژی یکپارچه در داخل کشور بسیار مهم است؛ من هم این موضوع را تایید میکنم و در عمل میبینیم که ناهماهنگیهایی وجود دارد. البته اگر بخواهیم صرفا یکی از دلایل از بین «کشاورزی 120 هکتاری»، «عدم ورود حقآبه هیرمند» و «موضوعات محیط زیستی» را به عنوان دلیل ایجاد بحران در سیستان بدانیم، انگار که موضوع یکپارچگی را نادیده گرفتهایم. به نظرم لازم است که سازمان محیط زیست جدیتر به موضوع دریافت حقآبه محیط زیستی ورود کند.
محسن اسلامزاده کارگردان مستند «میراب» در بخش پایانی این مراسم صحبت کرد: ماجرای بند کمالخان و رودخانه هیرمند مربوط به امروز و دیروز نیست و به نظرم یکسری از مسئولین یا صحبتکردن را کنار بگذارند و یا بیایند درباره عملکرد خودشان حرف بزنند. جالب است بند کمالخان زمانی رخ میدهد که همین فردی که هماکنون نماینده مجلس از سیستان است، سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل بوده است. او باید بیاید و توضیح دهد که چه کار کرده است؟ آقای اشرف غنی صریحا توهینآمیز صحبت کرد و باید از این نمایندگان پرسید که چرا بیانیهشان این قدر شل است؟ باید از او پرسید که در بندر چابهار چه کار کرده است؟ چرا در پاسخ به رفتارهای اینچنینی، هیچ بیانیهای صادر نشد و تا آخرین لحظه پای اشرف غنی ایستادید؟ از زمانی هم که اشرف غنی رفته است، دیپلماسی را تعطیل کردهاید.
وی ادامه داد: ما هیچ وقت نمیگوییم که به حکومت جدید افغانستان امتیاز بدهید، بلکه بروید دیپلماسی خود را فعال کنید. درخواست من از فعالین اجتماعی سیستانی این است که از دستگاه امور خارجه ما بپرسند که در دوران حکومت جدید افغانستان برای موضوع آب چه کردهاند؟ در همینجا مدیرکلی داریم که میگوید اگر طالبان را با داعش متوقف کنیم، به نفع امنیت ملی ماست. افتخار ما این است که بیشترین هزینه را در برابر داعش دادیم و بهترین آدمهای خود برای از بین بردن داعش فرستادیم. این سخن چه معنایی دارد؟
وی با اشاره به برخی اطلاعات غلط از سوی وزارت امور خارجه درباره حکومت فعلی افغانستان گفت: من از وزیر امور خارجه تشکر میکنم که سخنگوی وزارتخانه را عوض کردند؛ در تمام این مدت، یکی از کسانی که روابط را خراب میکرد، ایشان بود. مشخص نبود که سخنگوی رسمی یک وزارتخانه است یا یک فعال توییتری؟ اتفاقهای نیفتاده را محکوم میکرد. یکی از این اتفاقات بمباران پنجشیر توسط هواپیماهای پاکستانی است. من از سال 1393 که بین طالبان رفتم، گفتم که اینها حاکم میشوند. از آن موقع به من میگفتند که بزرگنمایی میکنی. در این بین، عدهای هستند که میخواهند ما را با طالبان درگیر کنند و این درگیری هم درگیری خودمان است و هم به منافع کسانی که بیش از 4 دهه در افغانستان همپیمان با ما بودند، ضربه میزند.
وی تاکید کرد: سیستان شرایط بغرنجی دارد و به طور حتم، حکومت فعلی افغانستان باید به حقآبه پایبند باشد. این کار برای خودش هم سود دارد. من چند روز پیش در افغانستان بودم و دیدم که گرد و خاک به بامیان رسیده است. بسیاری از مردم منطقه نمیدانستند این گرد و غبارها چیست؟ آب کمالخان نباید به گود زره برود و ... اما به مسئول دیپلماسی میگویم که مسئله آب فقط با مذاکره وزارت نیرو حل نمیشود. کلی سرفصل در افغانستان وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
جبار وطن فدا مدیرکل رودخانههای مرزی وزارت نیرو در پایان این مراسم گفت: به نظر میرسد در حوزه مرزی، سوءتفاهمهای زیادی داریم و تا زمانی که این موارد حل نشود نمیتوان کار را به درستی جلو برد. اگر میخواهیم به جای درستی برسیم و دغدغههای مشترکی ایجاد شود باید در یک نقطه اتفاق نظر پیدا کنیم. به نظرم دغدغه همه افراد درست است اما مسیر آسیبشناسی را به درستی طی نمیکنیم. اگر این مسیر را به درستی طی کنیم به نتیجه درست میرسیم. اولین موضوع در آسیبشناسی، برخوردهای صفر و یکی است. اینکه بگوییم یک مجموعه کاملا خوب یا کاملا بد کار کرده است.
وی ادامه داد: موضوع دیگر در آسیبشناسی این است که اگر از کسی انتقاد میکنیم، اینگونه تصور میکنند که دشمنی داریم.
وی با اشاره به اینکه باید واقعنگر بود، گفت: به نظرم باید شرایط واقعی را درنظر بگیریم و قطعا نمیتوانیم به 40-50 سال قبل بازگردیم؛ به عبارت دیگر، نمیتوانیم مانع توسعه افغانستان شویم و انتظار داشته باشیم که سد نسازند؛ اما باید بررسی کنیم که چگونه میتوانیم به صورت شریکی از این آب استفاده کنیم. این موضوع نیاز به فعالیتهای دیپلماسی دارد که مورد بررسی قرار گرفت.
وی تاکید کرد: درباره دیپلماسی فرسایشی در افغانستان صحبت شد، اما به شما میگویم که واقعا اینگونه نیست. نکته بعدی موضوع رسانه است؛ از این روی، کاری که سازمان اوج و آقای اسلام زاده انجام دادند بسیار درست است. البته به نظرم باید فضای بیشتری برای این موضوع فراهم شود. در موضوع آبهای مرزی اتفاقات خوبی در گذشته داریم که قابلیت رسانهای شدن دارد.
در پایان این جلسه، از رحمت الله دهمرده راوی خبرنگار این مستند، دکتر عباس نورزائی و محمدمهدی حبیبی فیلمبردار این مستند تقدیر شد.