به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، در مقدمه درباره کتاب آمده است: «کتابی که پیش روی شماست، خاطرات دکتر محمدرضا ظفرقندی، معلم، پزشک تیم اضطراری جنگ، استاد و مدیر گروهِ جراحی دانشگاه علوم پزشکی تهران، رئیس بخش جراحی عروق و اندوواسکولار و مرکز تحقیقات ترومای بیمارستان سینا، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور و از جراحان خوش‌آوازه این سرزمین است که همواره کوشید، با خدمت به مردم و جامعه علمی کشور، معنای تازه‌ای به زندگی خود و دیگران بدهد. اولین جلسات مصاحبه حضوری در سال ۱۳۹۵ در بخش ترومای بیمارستان سینا انجام شد.
ایسنا افزود: خاطرات به روش معمول خاطره‌نگاری در تاریخ شفاهی، طی چهل ساعت مصاحبه، جمع‌آوری و ضبط شد. پس از پیاده‌سازی، تدوین اولیه و جمع‌اوری اسناد که حدود چهار سل طول کشید، مصاحبه‌های تکمیلی در سیاه‌ترین روزهای پاندومی کرنا در بیماستان سینا انجام شد.
در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: در لحظات آخر زندگی، مجروح در یک شوک عمیق فرو می‌رود و هوشیاری ندارد. فشار خون و نبض‌های محیطی قابل ارزیابی نیست. تنفس به شماره می‌افتد و حالت گسپینگ یا بریده‌بریده پیدا می‌کند، مردمک‌ها گشاد و بی‌حرکت، ضربان قلب متوقف می‌شود و ناگهان هیچ علامت حیاتی باقی نمی‌ماند، این زمان مرگ و شهادت است. حتی در این لحظات هم به دور از هرگونه درگیری احساسی و با تمام توان عملیات احیا را انجام می‌دادیم که دو خروجی داشت، یا مجروح برمی‌گشت به زندگی یا شهید می‌شد. صحنه‌ای که بارها در عملیات مختلف برایم تکرار می‌شد. صحنه ناامیدی تیم درمان از بازگشت جان به کالبد یک مجروح بود. صحنه تأسف‌باری که چاره‌ای جز پذیرش آن نداشتیم و جمله‌ای که بارها بر زبان‌ها می‌چرخید. دیگر فایده‌ای ندارد. صلوات بفرستید پتو را بر پیکر شهید می‌کشیدیم و تمام.
«شرح درد اشتیاق: خاطرات دکتر محمدرضا ظفرقندی» نوشته راحله صبوری در ۳۶۸ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و با قیمت ۱۲۰ هزار تومان در انتشارات سوره مهر راهی بازار کتاب شده است.
