شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۲:۰۶
کد خبر: ۱۳۰۸۶۳
|
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۳
وقتی خداوند می گوید من رحمان و رحیم هستم این فقط یک خبر نیست. بلکه یک دستور است: یعنی ای انسان تو هم رحیم و رحمان باش. لیکن هر انسانی که رحمانیت دارد و از جان خود ایثار می کند ،در عمل یک آفریینده هست .
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان استاختصاصی پایگاه فرهنگ و هنر/ خداوند چیزی جز منبع بزرگ ایثار و از خودگذشتگی و بخشش نیست،خداوند یعنی دستگیری از انسان،آفریننده  بودن یعنی نگران آفریده خود بودن، یعنی دلسوزی به انسان دیگر.خداوند دائما زندگی می بخشد.
به عقیده  لویناسِ فیلسوف ، وقتی خداوند می گوید من رحمان و رحیم هستم این فقط یک خبر نیست. بلکه یک دستور است: یعنی ای انسان   تو هم رحیم و رحمان باش.  لیکن هر انسانی که رحمانیت دارد و از جان خود ایثار می کند ، در عمل یک آفریینده هست .
در داستان "دانکو" ماکسیم گورکی قهرمان جوان و سلحشور به آغوش مرگ می رود تا جماعتی را به سعادت برساند. در این افسانه، دانکو برای نجات هم قبیله ای هایش از گستره سیاهی و ظلمت، قلب سوزانش را از قفس تن جدا می کند، از آن مشعلی می سازد  تا راهی روشن شود. در پایان داستان ، جانش را بر سر آرمانش فدا می کند و روایت ایثار او در اشعار و آهنگ های ملّی و افسانه ها جاودان می ماند و حماسی می شود .
میل نجات بخشیدن و راه بخشیدن  همچون آتشی می تواند در قلبها شعله کشد. این افسانه بن مایۀ مشترک سرگذشت ایثارگرانی  است که از دلبستگی ها و عشق ورزی های خام دستانه و غریزی عبور کرده و آزادگی و شجاعت را با عمیق ترین مفاهیم انسانی پیوند و طرح و نقشی ماندگار به هم زده اند. همچون « رضا دارابی» اتش نشانی که خود را به مهلکه خطر زد تا جان دیگری را بازیابی کند.این همان عشقی است که در ایثار و از خود خودگذشتگی نهفته است . امثال او دنیای محبت هستند چرا که ایثار چیزی است که دوست داری و  چه محبت و ایثاری بالاتر از جان!

«حمید کنگو زهی» معلم سیستانی که زیر آوار ماند؛«اکبر عابدی» که خود سوخت تا دانش اموزانش رانجات دهد؛«کاظم صفر زاده» که در لرستان جان خود را در سیلاب از دست داد تا دیگران زنده بماند؛«حسن امید زاده»که در گیلان برای نجات دانش اموزانش از آتش، زیبایی و جوانی چهره اش را هدیه کرد.«حمیده دانش »که در مشهد غرق شد تا دانش آموزش را نجات داده و درس ایثار را به دیگر دانش آموزانش بیاموزد.«واعظی نسب» که در اردو برای نجات دانش آموزان از سقوط تیر دروازه، خود را سپر بلا کرد.
«امیر صادقی» معلم مشکین شهری که برای نجات دانش آموزان از ریزش سقف مدرسه کانکسی اش  در زیر آوار ماند.«محمدعلی محمدیان» که موی خود را تراشید تا کودکش غم به چهره نیاورد.«علی بهاری» که بخشی از کبدش را به دانش آموزش اهدا کرد.«معصومه خوش کام» که با تخت بعداز عمل دیسک کمرش در کلاس حاضر شد  تا فداکاری را کامل کند.«ثریا مطهر زاده» و« احسان موسوی» که تمام دارایی خود را برای درمان دانش آموز شان هزینه کردند و تمام جان بر کفانی  که ناشناخته همه هستی شان را دادند وکسی آنها را نشناخت و مدال افتخاری نگرفتند.
«علی لندی» نوجوانی که خود را به اتش زد تا جان زنی را نجات دهد  و تمامی آتش نشانان حادثه پلاسکو: فریدون علی تبار، محمد آقایی، محسن قدیانی، حسین حسین زاده، علیرضا صفی زاده، حسین سلطانی، رضا شفیعی، امیرحسین داداشی، مجتبی کوهی، علی مستوفی، ناصر مهرورز، بهنام میرزاخانی، حامد هوایی، علی امینی، محسن روحانی و رضا نظری که همگی در زیر آوارهای پلاسکو به درجه شهادت نائل شدند.
"سید احسان جامعی" آتش‌نشان فداکار ایستگاه 63 آتش‌نشانی تهران و « امید عباسی» فرمانده ۳۵ ساله ایستگاه ۶۸ سازمان‌آتش نشانی هنگامی که برای اطفای حریق  ،به علت سوختگی شدید ،جان باخت، تنها گوشه چشمی از ایثار گران این سرزمینند. این خطه مملواز ایثار و ایثارگر است.
محسن سلیمانی فاخر/ 
نظر شما