پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۶:۵۹
کد خبر: ۱۳۱۱۵۲
|
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۹
صغری بارانی دبیر کانون ادبی فرهنگسرای اشراق در نقدبررسی کتاب «پدر، عشق و پسر» نوشته سیدمهدی شجاعی که روز چهارشنبه 24 اسفند ماه با حضور نوجوانان برگزار شد عنوان کرد: عدم تک‌بعدی بودن و مختص بودن داستان به یک شخصیت و به اقتضای داستان استفاده از شخصیت‌ها و عناصر و رویدادها در تکمیل فلسفه‌ای که به صورت ساده بیان می‌شود؛ پویایی خاصی به اثر بخشیده است. عدم خوار انگاری دشمن، رعایت اختصار در زبان و رعایت ایجاز ، انسانی‌گرایی و عقل‌گرایی و وجود اعتدال در ایجاد اوجی موفق در داستان را نیز باید به نقاط قوت این کتاب افزود.
نگاهی به کتاب «پدر، عشق و پسر» / تصویرسازی ماهرانه و ایجاز کلامبه گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر ،  صغری بارانی گفت :واقعه عاشورا یکی از برجسته‌ترین اتفاق‌های تاریخ جهان اسلام است که «امام حسین (ع)»، «حضرت زینب»، «حضرت ابوالفضل» و حضرت علی‌اکبر (ع) در آن حضور داشته‌اند. حضرت علی‌اکبر (ع) از شخصیت‌های استوار و باصلابت واقعه‌ کربلا بود که در ساعت‌های ابتدایی جنگ، به شهادت رسید.
 دبیر کانون ادبی فرهنگسرا افزود:سید مهدی شجاعی که در روایت رویدادهای مذهبی-تاریخی در قالب داستان نویسنده‌ی متبحری است، در داستان  پدر، عشق و پسر زندگی حضرت علی‌اکبر (ع) را از ولادت تا شهادت ایشان بازگو می‌کند.
 در ادامه بارانی کتاب پدر، عشق و پسر در ده فصل که با نام «مجلس» در کتاب آورده شده زندگی حضرت علی‌اکبر (ع) را از زبان عقاب، اسب ایشان بازگو می‌کند،ی عقاب زندگی این حضرت را برای لیلی بنت ابی‌مرّه، مادر علی‌اکبر روایت می‌کند. لیلی بنت ابی‌مرّه که در حماسه‌ی عاشورا حضور نداشته و در بستر بیماری بوده است، داستان شهادت پسرش را از زبان اسب او که همواره همراهش بوده، می‌شنود. این ده مجلس به واقعه‌ی عاشورا در ماه محرم منتهی می‌شود.
 وی افزود:محوریت قرار دادن شخصیت علی اکبر (ع) در این کتاب از نقاط قوت آن است به این علت که با وجود نقش پر رنگ علی اکبر (ع) در کربلا، ایشان کمتر به روایت داستانی درآمده‌اند. شجاعی در این کتاب موجز و فشرده با توجه به موضوع تراژیکی که دستمایه روایت خود قرار داده اما از اغراق‌های متدوال و نابه‌جا به خوبی پرهیز کرده و با توجه به اینکه روایت برای لیلا مادر داغدار علی اکبر نقل می‌شود انتقال پیغام عشق از ذکر مصیبت پیشی می‌گیرد تا بر دل لیلا نه تنها داغی تازه نباشد بلکه مرهمی باشد بر جگر سوخته‌اش.
 در ادامه بارانی گفت : از دیگر محسنات این کتاب؛ روایت بکر اول شخص آن هم از زبان یک اسب با نثری سراسر احساسی و زیبا است به‌طوری که خواننده با شروع داستان یک‌نفس تا انتها با وجد داستان را دنبال می‌کند،عدم تک‌بعدی بودن و مختص بودن داستان به یک شخصیت و به اقتضای داستان استفاده از شخصیت‌ها و عناصر و رویدادها در تکمیل فلسفه‌ای که به صورت ساده بیان می‌شود؛ پویایی خاصی به اثر بخشیده است. عدم خوار انگاری دشمن، رعایت اختصار در زبان و رعایت ایجاز ، انسانی‌گرایی و عقل‌گرایی و وجود اعتدال در ایجاد اوجی موفق در داستان را نیز باید به نقاط قوت این کتاب افزود.
 درانتها کانون ادبی  افرود:بریده‌ای از کتاب که در ذیل می‌آید بر تکنیک بالای نویسنده، تصویرسازی ماهرانه و ایجاز نویسنده دلالت دارد که به زیبایی نگاشته شده است،در این میانه، زینب، حکایتی دیگر بود. در آن بیابانی که قدم از قدم نمی‌شد برداشت، در آن کربلای آتشناک، زینب به اندازه تمام عمرش پیاده راه رفت و حرفی از عطش نزد. غریب بود این زن! اگر زنی می‌خواست با آن حجاب تمام و کمال که گرمای مضاعف را دامن می‌زد، در زیر آن آفتاب نیزه‌وار، دمی بنشیند، دوام نمی‌آورد.
این زن چقدر راه رفت، چه قدر دوید، چقدر هروله کرد، چقدر گریست، چقدر جنازه بر دوش کشید، چقدر بچه در آغوش گرفت. چقدر زمین خورد، چقدر فرا رفت و چقدر فرود آمد…اما…اما…خم به ابرو نیاورد.کجایی بود این زن؟ چه صولتی! چه جبروتی! چه فخری! چه فخامتی! چه شکوهی! …»

نظر شما