به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، الهه تقیه دبیر کانون در نشست شعرانه که در خانه فرهنگ صدف برگزار شده بود درباره اشعار حماسی فردوسی گفت: داستان اساطیری به داستانی گفته می شود که پیش از تاريخ یا در سپیده دمان آن، در ذهن آدمیان شکل گرفته و حاکی از کوشش خیال انسان در توجیه جهان آفرینش و آفریدههای گوناگون است. فردوسی شاعری خردگراست و اسطوره خرد را برنمیتابد و روندی مابعدالطبیعی و فراتر از طبیعت را ارائه میکند.
وی ادامه داد: در حماسههای مشهور جهان، بیشتر داستانها برگرفته از اساطیرند و در شاهنامه فردوسی تنها با جای پای محو و درهم شده اسطورهها رویاروییم و داستانها بیشتر مأخوذ از روایات پهلوانی، فولکور قومی و تاریخیاند. رمزی بودن داستانهای اساطیری و کشف درونمایههای فلسفی و عرفانی مندرج در آنها در حقیقت نه تنها از ارزش ادبی شاهنامه کم نمیکند که نام فردوسی را به عنوان نخستین اسطوره شناس ایران به ثبت میرساند و اینجاست که باید گفت که این شکستگی ارزد به صد هزار درست.
او تاکید کرد: درونمایه محوری این حماسه بزرگ، درونمایهای اساطیری است زیرا در شاهنامه ستیز بین انسان و سرنوشت، کوشش و بخشش و اختیار و جبر، به بهترین وجه به تفسیر کشیده شده است.
تقیه در ادامه درباره داستان پیدایش آتش در شاهنامه اظهار کرد: هوشنگ شاه، کشنده اهریمن، روزی در دور دست چشمش به اژدهایی میافتد به آهنگ از پای در آوردن آن سنگی به سویش پرتاب میکند. اما اژدها از برابر سنگ او میگریزد. سنگ به تخته سنگی برخورد می کند و از برخورد آنها شعلهای سر میکشد و بدین ترتیب آتش از اسارت بیرون میآید. نشد مار کشته و لیکن ز راز/ از این طبع سنگ آتش آمد فراز.
او با بیان اینکه داستان پیدایش آتش، کوتاهترین داستان شاهنامه است که فردوسی به عنوان واقعیتی که اتفاق افتاده است، آن را پذیرفته و در اثر خویش آورده است، افزود: پس از پیدایش آتش، هوشنگ به مدد آن دست به ایجاد دگرگونیهای اساسی در فرهنگ و تمدن جامعه خویش میزند که این دگرگونیها عبارتند از: آهنگری را بنیان میگذارد و ساختن ابزارهای آهنین از قبیل تیشه و اره را آغاز میکند. به مدد ابزارهای آهنین، به کندن ترعهها و بردن آب به زمینهای خشک میپردازد و از این راه ضمن تکامل بخشیدن به امر کشاورزی، با ایجاد مراتع نو، دامداری را نیز شکوفا میکند.
او ادامه داد: پختن نان و استفاده از آتش در امر تغذیه نیز به دنبال تحولات پیشین حاصل میشود. چو مر تازیانرا به محراب سنگ/ بدانگه بدی آتش خوبرنگ. به سنگ اندر، آتش بدو شد پدید/ کز او در جهان روشنی گسترید.
دبیر کانون تاکید کرد: براساس این اسطوره، انسان فرزند آتش است زیرا این عنصر شکوفایی فرهنگ مادی و معنوی را فراهم آورده است. کار دین و دنیا هر دو از آن نظام و رونق یافته است. همچنین هوشنگ در کار کشتن اژدهای اهریمنی است که به آتش اهورایی دست مییابد. درونمایه این روند نیز، درونمایهای اساطیری است و مینمایاند که راه آمیختن با اهورا، آویختن با اهریمن است و بر این بنیاد میتوان پنداشت که آتش پاداش اهریمن ستیزی هوشنگ است.
تقیه با بیان اینکه هوشنگ به خاطر کشف آتش به ستایش و نیایش پروردگار پرداخت و او را به خاطر ارزانی داشتن این هدیۀ بزرگ سپاس گفت عنوان کرد: هوشنگ به جهت سپاسگزاری از پروردگار به خاطر این فروغ که به آنها هدیه داد، آتش را قبلهگاهی قرار داد تا مردم خدا را به واسطۀ آن پرستش کنند و گفت که هر کس که خردمند است سزاوار است که او را بپرستد. هدف پرستش آتش در ایران نیز نه پرستش خود آتش بلکه پرستش آفریننده و پروردگار یگانهای است که هدیهای ارزشمند همچون آتش را به آنها ارزانی داشته است.جهاندار پیش جهان آفرین/نیایش همی کرد و خواند آفرین. که او را فروغی چنین هدیه داد/ همین آتش آنگاه قبله نهاد. بگفتا فروغیست این ایزدی/پرستید باید اگر بخردی.
نشست ادبی شعرانه روزپنج شنبه 4 خردادماه، ساعت 10 در خانه فرهنگ صدف برگزار می شود علاقه مندان جهت شرکت می توانند به خانه فرهنگ صدف واقع در خیابان پاسدارن، گلستان پنجم، بوستان صدف مراجعه کنند و یا جهت اطلاعات بیشتر با شماره تلفن 22945577 تماس بگیرند