پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۰:۵۲
کد خبر: ۱۳۳۴۶۸
|
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۹
سارا لطفی معتقد است با اینکه «دانه‌های خاکشیر» اولین نوشته نویسنده کتاب است اما وی با انتخاب داستانی جذاب و گیرا و شهامت مثال‌زدنی قهرمان داستان توانسته به خوبی از پس روایت زندگی شخصی و حضور آن شهید بزرگوار در جبهه برآید. نویسنده این کتاب با انتخاب مقاطع درست و مهم زندگی شهید، از درازنفسی دوری جسته و با قلمی روان خواننده را درگیر روایت جذاب خود می‌کند.
به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر، سارا لطفی  دبیر کانون کتابخوانی کتابخانه سراج  در نشست فانوس  که به معرفی و نقد کتاب «دانه‌های خاکشیر» نوشته حامد نادرزاده اختصاص داشت، گفت: حامد نادرزاده جوانی از دیار گروس و اهل شهرستان بیجار، کتاب زندگینامه شهید عبدالمطلب اکبری، تنها شهید ناشنوای کشور را به نام «دانه های خاکشیر» به رشته تحریر در آورده است. کتاب درباره عبدالمطلب اکبری است. دوستانش می‌گویند زمان جنگ بنایی می‌کرد و چون کر و لال بود، خیلی‌ها او را جدی نمی‌گرفتند.
وی درباره عبدالمطلب اکبری بیان کرد: شهید عبدالمطلب اکبری، متولد سوم خرداد ۱۳۴۳ تنها شهید ناشنوای جنگ تحمیلی، اهل روستای شهید آباد از توابع استان فارس بود که در ۱۹ فروردین ۱۳۶۶ و در سن ۲۳ سالگی در عملیات کربلای ۸ منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید. عبدالمطلب اکبری تنها شهید کر و لال دفاع مقدس است و یافتن  پاسخ این سوال که چه چیز باعث می‌شود چنین انسان رشیدی که ناشنوا هم هست از تمام زندگی دست شسته و به جنگ برود، خواندن این اثر داستانی را جذاب‌تر می‌کند.
این کارشناس ادبی درباره سلوک شخصی شهید اکبری عنوان کرد: بنا به گفته خانواده شهید و با توجه به شرایط جسمانی و ناشنوا بودن، شهید اکبری هر زمان که غم و اندوه در دل احساس می‌کرده و نمی‌توانسته بر زبان بیاورد وضو می‌گرفته و چند رکعت نماز می‌خوانده و با خدای خود درد و دل می‌کرده به طوری که تمامی اهالی خانواده با این حرکت متوجه حال روحی او می شدند.
دبیر کانون کتابخوانان  در ادامه اظهار کرد: در وصیت نامه‌ شهید اکبری آمده است: یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدن! یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف می‌زدم. آقا خودش گفت: تو شهید میشی...

او تصریح کرد: با اینکه «دانه‌های خاکشیر» اولین نوشته نویسنده کتاب است اما وی با انتخاب داستانی جذاب و گیرا و شهامت مثال‌زدنی قهرمان داستان توانسته به خوبی از پس روایت زندگی شخصی و حضور آن شهید بزرگوار در جبهه برآید. نویسنده این کتاب با انتخاب مقاطع درست و مهم زندگی شهید، از درازنفسی دوری جسته و با قلمی روان خواننده را درگیر روایت جذاب خود می‌کند.

لطفی با بیان این که کتاب‌های خوب و مناسب باید ترویج داده شود و گاهی زندگی افراد با مطالعه یک کتاب مناسب عوض می‌شود و «دانه‌های خاکشیر» یکی ازین کتاب‌هاست، خاطرنشان کرد: کتاب‌های خوب باید معرفی شود، امروزه در زمان ما که در زمینه‌های مختلف اخلاقی، اعتقادی، تاریخ و سیره معصومین علیهم السلام، امور دنیوی مثل بازرگانی، آداب تجارت، فرزندداری و تربیت فرزند، کتاب‌های متعدد وجود دارد؛ یکی از وظایف ما شناساندن کتاب های خوب، در دسترس قرار دادن و معرفی آن است.
دبیر کانون تاکید کرد: از بهترین و تأثیرگذارترین کتابها برای عموم مردم آثار چاپ شده درباره زندگی علما، شهدا و اولیای الهی است‌ این کتاب‌ها در حکم کتب اخلاق است یعنی وقتی ما کتاب زندگی‌نامه این بزرگان را مطالعه می‌کنیم گویا داریم کتاب اخلاق مطالعه می کنیم.
وی سپس بخش منتخبی از کتاب‌ «دانه‌های خاکشیر» را قرائت کرد: نام او عبدالمطلب اکبری است. دوستانش می‌گویند: در زمان جنگ در محله ما مشغول ساخت و ساز بود و چون کر و لال بود خیلی‌ها او را جدی نمی‌گرفتند. امروز بر سر مزار پسر عموی شهیدش «غلامرضا اکبری» رفتیم. عبدالمطلب با انگشتش قاب قبری را کنار قبر پسر عمویش کشید و نوشت «شهید عبدالمطلب اکبری»! ما هم خندیدیم و بازی را مسخره کردیم! چیزی نگفت فقط به قبر نگاه کرد و نوشته‌اش را با دست پاک کرد و سرش را پایین انداخت و آرام رفت…

لطفی در پایان صحبت‌های خود یادآور شد: کتاب «دانه‌های خاکشیر» در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ همزمان با سالروز سفر تاریخی رهبر معظم انقلاب به شهرستان بیجار در سالن سینما آزادی بیجار با حضور مسئولان استانی و شهرستانی و همچنین خانواده این شهید معزز رونمایی شد و هم زمان با این مراسم اولین زندانی جرائم غیرعمد نیز آزاد شد.

نظر شما