پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۲۸
هنر جدید به شکل گسترده‌ای از رسانه‌های نوین تأثیر پذیرفته است. این هنر، بیشتر تعاملی است، تا جایی که خود را به عنوان یک هنر رسانه‌ای و بر پایه تعاملات اجتماعی مخاطبین خود می‌داند؛ هنرمند امروز نیز با کمک فن‌آوری‌های نوین رسانه‌ای، دیگر مخاطب آثـار خود را به صورت منفعل و مجهول الهویه نمی‌خواهد، بلکه دوست دارد او نیز نقشی پویا و فعال در فرایند خلـق و سودمندی اثرش داشته باشد. 
در هنر تعاملی، مخاطب در آفرینش و هویت بخشی به یک اثر نقش مهمی ایفا می‌کند، او در جایگاه یک اثر جدید با هنرمند شریک می‌شود و خود در مقام آفرینندگی، نظام‌های رمزگانی متعددی می‌سازد. در این‌جا هنرمند به عنوان گردآورنده مواد، مصالح و نقطه آغازین یک ایده نقش خود را در کنار مخاطب می‌پذیرد؛ هنرمند همچون مخاطب در فرآیند ساختن متن هنری در لحظاتی سازنده و همچنین نظاره‌گر است و نقش خود را به مخاطب واگذار می‌کند. بر این اساس، تفاوت عمده میان رسانه‌ی ارتباطی قدیم، تبدیل به یک ارتباط از نوع گسترده و جدید آن است که در بیشتر حالت، رسانه‌های قدیم، رسانه‌های انبوه نیز هستند.
در سال‌های پایانی قرن بیستم و با ظهور هنر عکاسی و صنعت سینما، شاهد تغییر و دگرگونی‌های اساسی و مهمی در شیوه پیام رسانی بوده‌ایم. در همان سال‌ها، والتر بنجامین در نوشته‌های خود، فیلم و عکاسی را نمونه بارزی از «رسانه جدید» دانست که «باز تولید پذیری هنر» را ممکن ساخته و آن را به اشتراک همگانی می‌گذاشت.
رسانه به عنوان یک هنر نوین، بر پایه تعاملات اجتماعی مخاطب شکل گرفته است. رسانه‌های نوین با استفاده از فن‌آوری، به ویژه فن‌آوری دیجیتال، این امکان را به کاربر داده است که خود را نه در قالب یک مخاطب ساده، بلکه به عنوان یک متعامل در دنیای مجازی پیدا کند.
در هنر قرن بیستم برای هر ترکیب از رســانه های دیجیتــال، تصاویر، گرافیک، صدا، ویدئو، انیمیشن و متون نوشتاری مورد استفاده قرار می گیرد؛ این گونه از هنر را می توان بــه هنرهایــی مبتنــی بــر رســانه های دیجیتــال و هنرهایــی مبتنی بر رســانه های غیردیجیتــال تفکیــک کــرد. در میــان گرایش‌هــای هنــر چند رسانه‌ای، «رسانه‌ی چیدمان»، در ارتباط با انواع دیگر هنرها، فرآیند خلاقانه را فراســوی اســتودیوها و در فضای جامعه وسعت می بخشد.
در این نوع از هنر، «چیدمان» به شــیوهای متفــاوتی فضــا را به چالش می‌کشـد. یعنی در چنین حالتی حجــم بســیاری از آثــار هنــری، بــا این نگاه طراحی می شوند که دیدن آن در جای اصلی ضرورت نداشته باشد.
در دنیای رسانه‌ای نوین هر بیننده به کمک امکانات فن‌آورانه‌ی جدید، توانسته است خود را در جایگاه یک عنصر فعال و آفریننده قرار دهد. این‌گونه‌ی هنر با استفاده از رسانه‌های نوین [و دیجیتال]، توانسته است در ابعاد وسیع و گسترده ای تعاملی شدن خود را به شکل یک ماهیت اجتماعی‌تر و کاربردی‌تر تثبیت کند.
در عصر حاضر، ابزاری مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه ، مجلات و... دیگر به عنوان رسانه‌های سنتی نامیده می‌شوند. در این گونه رسانه‌ها، ارتباط همیشه از یک سو و به شکل اخباری به مردم منتقل می‌شوند، که مهمترین اشکال در اینگونه رسانه‌ها این است که، نسبت به درست و غلط بودن آن نمی‌توان مطمئن بود و همین دلیل موجب رواج  توهم و شایعه در جامعه خواهد شد. در این گونه رسانه‌ها،  ارتباط بین اشخاص فرو دست جامعه بسیار محدود بوده و بعید است مردم بتوانند نیازهای خود را به شکل حقیقی و آن‌گونه که واقع شده است به گوش مسئولان برسانند.
ناگفته نماند که در شرایط پسا استعماری، واژه‌ی «فرو دست» به مفهوم «مظلوم» و یا فقیر اقتصادی در نظر گرفته نمی‌شود، در حقیقت هر چیزی که در امپریالیسم فرهنگی محدود باشد و یا در دسترس نباشد، فرو دست گفته می‌شود.
با ظهــور نظریه‌های جدیــد علمی مانند نظریه نســبیت آلبرت انیشــتین، اندیشمندان و متفکــران علــوم انســانی و ادبــی و البته هنرمنــدان به این فکر افتادند كه از مفاهیم سُلب و تغییرناپذیر، گامی فراتر بگذارند و بــا نظریه «نســبیت» همگام شــوند. برخــی از هنرمنـدان حیطــه هنــر چند رسانه‌ای مثل «کتی پاترسون»، توانستند مفاهیمی همچون فضا و زمان را نیز در هنر خود انعکاس دهند.
تقریبا از چند  دهه پیش، یعنی همگام با تغییر و توسعه‌ای که در علوم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تکنولوژیکی به وجود آمد شاهد  دگرگونی های گسترده ای نیز در زندگی انسان معاصر بوده ایم که برخی از نویسندگان و پژوهشگران از آن  به عنوان یک انقلاب نام برده اند. این انقلاب، تحول گسترده ای در زندگی مدرن و پسا مدرن امروزی به وجود آورده است، که مهم ترین عنصر و پایه آن همان «رایانه» است.
در این گونه رسانه‌های جدید مخاطبین با بهره برداری سریع از اطلاعات می‌توانند از امکان «تقسیم همزمان تجربه‌های شناختی» بهره جوید .
رسانه‌های جدید و نقـش پـر رنـگ و حیاتی آن در زندگی بشر، موجب شده است تا انسان امروز در مسیر دریافت آگاهی خود، نیازمند ابعـاد دیگری از «زیبایی شناسیِ زنـدگی خود»، شناخت بهتر و وسیع‌تری از رسانه‌های نوین باشد، تا آن‌جا که جامعه‌شناسان و پژوهشگران مدرن، درباره تأثیرپذیری هنر از رسانه، عمومی شدن و بازتولیـد پـذیری مکـانیکی اثـر هنـری، نظریـات قابل توجهی ارائه کردند.
هنر جدید به شکل گسترده ای از رسانه های نوین تأثیر پذیرفته و تبدیل به هنری تعاملی شده است، تا جایی که خود را به عنوان یک هنر رسانه ای و بر پایه تعاملات اجتماعی مخاطبین خود می دان؛ و هنرمند امروز نیز با کمک فن آوری های نوین رسانه ای، دیگر مخاطب آثـار خود را به صورت منفعل و مجهول الهویه نمی خواهد، بلکه می خواهد او نیز نقشی پویا و فعال در فرایند خلـق و سودمندی اثرش داشته باشد.  
در هنر تعاملی، مخاطب در آفرینش و هویت بخشی به یک اثر نقش مهمی ایفا می کند، او در جایگاه یک اثر جدید با هنرمند شریک می شود و خود در مقام آفرینندگی، نظام های رمزگانی متعددی می سازد. در این جا هنرمند به عنوان گردآورنده ی مواد، مصالح و همین طور نقطه آغازین یک ایده نقش خود را در کنار مخاطب می پذیرد؛ هنرمند همچون مخاطب در فرآیند ساختن متن هنری در لحظاتی سازنده و همچنین نظاره گر است و نقش خود را به مخاطب واگذار می کند. بر این اساس، تفاوت عمده میان رسانه ی ارتباطی قدیم، تبدیل به یک ارتباط از نوع همه با همه و جدید آن است که در بیشتر حالت، رسانه های قدیم، رسانه های انبوه نیز هستند.
.......................................................................................
منابع:
نظریه و نقد پسااستعماری. آزاده شاهمیری. نشر علم.تهران 1389
سرگشتگی نشانه ها. ژان بودریار و...ترجمه ی مانی حقیقی، انتشارات تهران مرکز
نقش رسانه ای هنر در هویت بخشی به زنان فرودست: صدیقه پورمختار ، سید محمد مرندی و شمس الملوک مصطفوی. فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ تابستان 1397
تأثیر رسانه های نوین بر تعاملی شدن هنر جدید؛ زهرا رهبرنیا. مجله جهانی رسانه، پاییز و زمستان 1394 انتشارات دانشگاه تهران
مبانی هنر- نظریه و عمل: اوکویرک، استینسون و دیگران. نشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها.
اهمیت فضا و زمان در هنر چند رسانه ای برای تعامل مخاطب و هنرمند:    در آثار چند رسانه‌ایِ کتی پاترسون :  راضیه مختاری دهکردی. نشریه هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی
نشانه شناسی کاربردی: فرزان سجودی. نشر علم، تهران 139

نظر شما