یه گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر، سارا لطفی در نشستی که به معرفی کتاب «موکب آمستردام» اثر بهزاد دانشگر نوشته اختصاص داشت درباره این کتاب گفت: کتاب «موکب آمستردام» نوشته بهزاد دانشگر و ترجمه هادی پورزعفرانی است. این اثر روایتگر پیادهروی زائرهای اروپایی در اربعین حسینی است. کتاب عشق زائران اروپایی به امامحسین (ع) را به تصویر کشیده است. اندیشه نگارش کتاب زمانی به ذهن بهزاد دانشگر رسید که داشت کتاب «پادشاهان پیاده» را مینوشت. او آنزمان به گروهی برخورد که از اروپا برای زیارت امام حسین (ع) آمده بودند و با اندکی پرسوجو فهمید که این گروه همین چند روزه تشکیل نشده و گروهی هستند که برای تبلیغ دین اسلام و معرفی رسالت امام حسین (ع) در شهرهای اروپایی آمدهاند.
وی با بیان اینکه نویسنده در «موکب آمستردام» با خردهروایتهایی هر چند کوتاه، از عشق و ارادت افرادی میگوید که در پیادهروی اربعین حضور داشتهاند افزود: «موکب آمستردام»، خرده روایتهایی است از زائران دوردست سیدالشهدا، زائرانی که از اروپا به مقصد زیارت پیاده امام حسین رهسپار شدهاند. زائرانی که امام حسین را نه در کربلا و نجف و قم و مشهد و...، بلکه در قلب اروپا یافتهاند و دریافتهاند که عشق حسین(ع) زمین و زمان و مکان نمیشناسد و چه بخواهی و چه نخواهی عالمگیر خواهد شد. فقط باید خود را به این دریای عظیم سپرد تا به ساحل آرامش رسید.
این کارشناس ادبی تصریح کرد: «موکب آمستردام» دومین گام و تلاش پس از کتاب موفق پادشاهان پیاده است که در کمتر از یک سال به چاپ پنجم رسید. بهزاد دانشگر، در این کتاب در تلاش است با به تصویر کشیدن عشق زائران امام حسین(ع)، روایتی از تلاش آنان برای فدا شدن در مسیر سیدالشهدا را برای مخاطبان تصویر کند.
لطفی با بیان اینکه «موکب آمستردام» را از یک لحاظ میتوان یک مجموعه داستان کوتاه نیز نامید اظهار کرد: نویسنده با گردآوری روایتهای انسانهایی که از قلب اروپا به کاروان اربعین امام حسین پیوستهاند یک مجموعه داستان آفریده است. افرادی که یکی پس از دیگری مقابل مخاطب مینشینند و داستان خودشان را تعریف میکنند. از اینکه چرا به اروپا رفتند و چه شد که اربعینی شدند. حیف که این روایتها خیلی مختصر هستند و نهایتا در بیست یا سی صفحه تمام میشوند.
وی ادامه داد: بعضی از روایتها که فقط در حد دو، سه صفحه خلاصه شدهاند. در حالی که کاملا واضح است که اتفاقات تلخ و شیرین بیشتری برای دوستان قصه گوی ما رخ داده است. جزئیات جذاب و خاص خیلی بیشتری وجود داشت که به آنها پرداخته نشده است. بعضی از روایتها واقعا پتانسیل تبدیل به یک کتاب دویست صفحهای خیلی جذاب و پرفروش را دارند اما در «موکب آمستردام» خیلی کلی و گذرا از آنها رد میشویم. در حالی که میشد کتابهای موفقی از این روایتها نوشت.
سارا لطفی خاطرنشان کرد: «موکب آمستردام» را انتشارات وزین «عهد مانا» چاپ و عرضه کرده است. انتشاراتی موفق، جوان پسند و نوآور در زمینه فرهنگ، ادبیات و تاریخ که همگی چاشنی موضوعات مذهبی دارند و تا کنون کتابهای موفق و فاخری را وارد بازار کتاب کرده است. این کتاب ۱۳۶ صفحهای، اثر مناسبی برای مطالعه در ایام اربعین اباعبدالله (ع) به حساب میرود که از زاویه جدید و کمتر پرداخته شدهای به پدیده اربعین نگاه کرده است. کتابی که از زمان کوتاهی که برای مطالعه آن اختصاص میدهید پشیمان نخواهید شد.
گفتنی است بخش زیر از کتاب «موکب آمستردام» در این نشست خوانده شد: «سال قبل و هنگامی که در حال شنیدن روایتهای پادشاهان پیاده بودیم به گروهی برخوردیم که از اروپا آمده بودند. گروهی شامل هزار زائر زن و مرد با ملیتهای مختلف که با سختیها و مشکلات اما درعینحال شیرین، خودشان را رسانده بودند به اجتماع زائران اربعین. در فرصت کوتاهی که داشتیم چند روایت کوتاه از بعضی مسافران این گروه شنیدیم و روایت کردیم؛ اما بهمرور فهمیدیم نسبت این گروه با اربعین فقط در همین چند روز خلاصه نشده و از اساس، مبنای تشکیل این گروه تلاش برای تبلیغ و معرفی زیارت اربعین است و خدمترسانی به مردم مشتاقی که به خاطر حضور در کشورهای اروپایی، با سختیهایی دوچندان مواجهند برای سفر به کربلا.
این شد که نیت کردیم کتاب امسال را فقط اختصاص دهیم به روایت مردان، زنان و مسئولان این گروه و شنیدن روایت فعالیتشان در دل بعضی از شهرهای اسلامستیز اروپایی؛ اما ازآنجاکه ارادهٔ الهی بالاتر و برتر از تمامی ارادههاست، امسال سفر این گروه با چالشهایی دهچندان مواجه شده بود و همین مسئله باعث شد برای گفتگو با اعضای گروه، با سختیهای زیادی مواجه شویم و نتوانیم آنگونه که بایدوشاید فعالیت اعضای جهادگرش را روایت کنیم و ناچار شدیم به همین روایتهای کوتاه بسنده کنیم.
درعوض برکت زیارت امسالمان شد اُنس و همنشینی با گروه دیگری از مردم فرهیخته و مظلوم جهان تشیّع که سالها در کنار ما زیستهاند و ما هیچگاه آنگونه که بایدوشاید برای شناخت آنها و حمایتشان اقدام نکردهایم. مردم مظلومی که از سر ناچاری به سرزمین امن ما پناه آورده بودند تا دمی را در آرامش و امنیت و در کنار برادران دینیشان زندگی کنند؛ ولی ما آنچنان بر آنان سخت گرفتیم که بسیاریشان مجبور شدند به کشورهایی پناهنده شوند که شاید گاهی اوقات دشمن مشترک هر دویمان بودند.
برخوردهایی که انگار زمان و مکان نداشت و حتی در کشور دیگری که همهمان میهمان بودیم و در ایام اربعین که همهٔ دوستداران اهلبیت پیامبر علیهم السلام با هم مهرباناند هم ادامه داشت؛ و چه صحنههای تلخی شاهد بودم در همین رخداد باشکوه اربعین از برخوردهای غیردوستانهٔ هموطنانمان با این برادران ایمانیمان. در روزهایی که همهٔ ما شاهد میزبانی بیدریغ مردم عراق از تمامی شیعیان بودیم و از آنها تعریف میکنیم، یکی از موکبهای ایرانی، اعضای این گروه را باوجود خستگی زیاد و اینکه همهشان خانم بودند، نیمهشب از موکب بیرون کرد؛ به بهانهٔ اینکه گروه دیگری دارند از ایران میآیند و تا یکیدو ساعت دیگر میرسند و ما برایشان جا گرفتهایم؛ و چه بغضی کرد یکی از اعضای گروه که از هموطن ما شنیده بود اگر ایرانی بودند مشکلی نبود ولی افغانستانی راه ندهید.»