به گزارش پابگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر،فرشته جباری نیک در نشست معرفی کتاب «حتی یک دقیقه کافی است» اثر آتوسا صالحی که در کتابخانه لویزان برگزار شده بود پیرامون داستان کتاب گفت: داستان «حتی یک دقیقه کافی است» داستان هویت در زندگی یک نوجوان است. رها دختری است که در فاجعه زلزله بم خانواده خود را ازدست داده است و با دیدن شناسنامه قدیمی به دنبال هویت اصلی خود میگردد از سر تصادف درمییابد فرزند واقعی خانوادهاش نیست و تلاشی پنهان را برای یافتن خانواده اصلی خود آغاز میکند.
وی اضافه کرد: رها دختر نوجوانی است که با مادر و پدرش در تهران زندگی میکند. تکلیف درس جغرافی او درباره یکی از شهرهای ایران است. او دوست دارد جایی را انتخاب کند که با دیگر شهرها متفاوت باشد. او بهدنبال نقشه ایران به سراغ کمد مادر میرود و به جای نقشه، بستهای را پیدا میکند که محتویات آن راز تکاندهنده و هولناکی است.
او افزود: شناسنامه و عروسکی در آن بسته است. شناسنامه هویت واقعی او را فاش می کند. نام او رها سروستانی متولد بم در سال ۱۳۷۸ است. و این یعنی مینو و سعید مادر و پدر واقعی او نیستند. از این پس او با پدر و مادر، با مسئولان مدرسه، با دوستان و همکلاسیهایش و همه و همه دستخوش بحران میشود. مشاور هم کاری از پیش نمیبرد و چون سد در برابر آنان میایستد. شرکت در مسابقه کشوری شطرنج و آشنایی با شیرین دختری از کرمان کمی او را آرام میکند ولی او نقشه دیگری هم در سر دارد. او تصمیم دارد به تنهایی به کرمان برود ولی مینو او را تنها نمیگذارد و همراهش میرود. او در کرمان عمه خود را ملاقات میکند و با حقایق تازهای درباره زلزله و رویدادهای پس از آن روبرو میشود.
جباری نیک اضافه کرد: دیدن زندگی عمه و دانستن آن حقایق سبب میشود که او خود را باشتاب به تهران برساند و به آغوش خانواده بازگردد. او زمانی که مادر از خستگی جلوی تلویزیون به خواب رفته بالش را زیر سرش میگذارد و پتو را رویش میکشد و آهسته، طوری که هیچ کس نشنود در گوش او زمزمه میکند: دوستت دارم.
این کارشناس ادبی بیان کرد: داستان به زیبایی بحرانهای روحی نوجوانان، به ویژه آنان که دستخوش چنین مشکلاتی هستند را بیان میکند و همانند سازی با آن موجب تسکین آنان خواهد شد. نشان دادن اهمیت و ارزش فعالیتهای اجتماعی زنان به شکل داوطلب در نهادهای مدنی از نکتههای با ارزش دیگر کتاب است.
وی اظهار کرد: دقیقهها واحد نسبتا کوچکی از زمان هستند، اما گاهی اوقات میتوانند نقش بسیار حیاتی در زندگی آدمها ایفا کنند. برای مثال شاید اگر زلزله بم یک دقیقه کمتر طول میکشید تعداد کمتری از آدمها جان شان از دست میدادند. شاید هم اگر پدر و مادر رها یک دقیقه زودتر از خواب بیدار میشدند زنده میماندند و آن وقت رها دیگر دختر مینو و سعید نمیشد. یک دختر بمی باقی میماند و شاید یک روز در مسابقههای فینال شطرنج رقیبی از تهران را شکست میداد.
جباری نیک تصریح کرد: اما ثانیهها و دقایق کار خودشان را کردند و رها دختر مینو شد. مینویی که سالها این واقعیت را از او مخفی کرد و نمیدانست بالاخره روزی ناگزیر از مواجه با واقعیت است. واقعیتی که دستمایه رمان «حتی یک دقیقه کافی است» شده و خواننده ۱۹۲ صفحه را با اشتیاق میخواند تا ببیند سرانجام چه طور این واقعیت بازگو میشود.
این کارشناس ادبی با بیان اینکه هویت دغدغه همه آدمها، به ویژه در سن نوجوانی است عنوان کرد: حال تصور کنید یک دختر نوجوان یک روز متوجه شود کسی که سالها خیال میکرده نیست بلکه دختری است با نام خانوادگی متفاوت و طبعا از پدر و مادری متفاوت. پدر ومادری که هرگز چیزی درباره آنها نشینده، چرا که همه عمر زوج دیگری را پدر ومادر خود میدانسته است. در یک لحظه همه چیز عوض میشود و او در جمع کسانی که همیشه آنها را خویشاوند خود میدنسته است احساس بیگانگی و غربت میکند.
وی تاکید کرد: کتاب به یکی از دغدغههای اصلی نوجوانان یعنی بحران هویت پرداخته، رفتارها و واکنشهای شخیصت اصلی را در مقابل این موضوع، دست مایه کار قرار داده است
او ادامه داد: خواننده واقعیت را میداند، واقعیتی که رها نمیخواهد باورش کند و هم چنان مقاومت میکند، اما مقاومت در برابر مادر روشنفکری که بخش عمدهای از وقتش را صرف فعالیتهای اجتماعی میکند کار چندان راحتی نیست. «حتی یک دقیقه کافی است» از معدود رمانهای ایرانی است که در آن تصویر اجتماعی و مستقلی از زن یا مادر ارائه شده است.
وی در ادامه نقد خود بیان کرد: رها، شخصیت اصلی داستان یک نوجوان ۱۳ ساله است که نویسنده زندگی او را ۹ سال پس از زلزله روایت کرده است. شروع داستان با زمان آغاز شده و این نشان از اهمیت داشتن زمان دارد و به قدری مهم است که روز ۱۷ آذر زندگی رها را به چالش کشانده است، نویسنده در سطرهای آغازین کتاب با گنجاندن یک واژگان معنادار و نمادین توانسته مخاطب را جذب کند.