به گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی فرهنگ وهنر،سلین مختارزاده در نشست معرفی کتاب «کتابخانه نیمه شب» اثر مت هیگ که در کتابخانه امید برگزار شده بود، پیرامون این کتاب گفت: «کتابخانه نیمه شب» داستانی از مت هیگ است که شما را به این فکر میاندازد که اگر زندگی دیگری را تجربه میکردید چه روزگاری داشتید. اگر شانس این را داشته باشید که به کتابخانه نیمه شب بروید و خودتان تمام زندگیهای دیگرتان را ببینید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ امکان دارد هر کدام از این زندگیها بهتر از زندگی حال حاضر شما باشند؟
وی ادامه داد: مت هیگ در کتاب «کتابخانه نیمه شب» به روایت داستان زندگی دختری به نام نورا میپردازد که بعد از گذر دورانی پرتنش و مملو از پشیمانی وارد کتابخانهای جادویی میشود و نگاهش به تمام مسائل زندگی تغییر میکند.
او اضافه کرد: نورا با سوالی این چنینی به سراغ کتابخانهای مرموز میرود که بداند قصه زندگی او چطور میشد اگر در جایی از زندگی انتخاب دیگری میکرد. او زندگیای پر از بدبختی و پشیمانی داشته اما در این کتابخانه فرصتی برایش فراهم میشود تا اوضاعش را روبه راه کند. او این انتخاب را دارد که زندگی کنونیاش را با زندگی جدیدی عوض کند. مسیر شغلی جدیدی داشته باشد، روابط شکستخوردهاش را از نو بسازد و رویاهای کودکیاش را دنبال کند.
این کارشناس ادبی با بیان اینکه این اثر مجموعهای از پیامهای زندگی را در قالب یک طرح داستانی جالب برای خواننده دارد افزود: نورا شخصیت اصلی کتاب باید در این سفر به دل کتابخانه نیمهشب به درون خودش نظر کند و آن چه را واقعا به زندگیاش معنا و ارزش میدهد، پیدا کند. کتابخانهای با انبوهی از کتاب که هرکدام قصه یک زندگی را میگویند. شما با خواندن این رمان به نوعی افسون خواهید شد تا به دنیای دیگری فرار کنید.
مختارزاده تاکید کرد: نویسنده با داستانش این نکته مهم را گوشزد میکند که نباید آثاری را که دیگران بر زندگی ما میگذارند، نادیده بگیریم. همه چیز در زندگی مهم است حتی اگر خیلی کوچک و ناچیز باشد. باید همواره به لحظه لحظه زندگیمان فکر کنیم و آن را تحلیل کنیم و همه احساسات خود را در نظر بگیریم تا مانع خوشبختی خود نشویم.
وی درباره مضمون اصلی کتاب و اهمیت تصمیمگیری در زندگی شخصی اظهار کرد: جایگاه مهم تصمیم آدمی در سرنوشت خود و نتایجی که تصمیمات، در جریان زندگی رقم میزنند از پُرچالشترین لحظات عمر هر انسان است. انسانها در اکثر مواقع احساس میکنند اگر در شرایطی خاص در گذشتۀ خود، تصمیم دیگری میگرفتند، نتیجۀ بهتری هم میگرفتند و همین مسئله، زمینه ساز حسرتها و سرخوردگیهای عمیق و سرزنش آنها توسط خودشان میشود و این احساس که در همۀ تصمیم گیریها، حالت بهتری وجود داشته که عدم انتخاب آن، باعث شکستها و زمین خوردنها شده، در ذهن آنها پُر رنگ میشود.
این کارشناس ادبی عنوان کرد: در لحظههایی از زندگی همه ما در یک سفر زمانی معکوس که در ذهن اتفاق میافتد، این فکر را در سر داشتهایم که اگر این امکان وجود داشت که به گذشته برگردیم خیلی از کارها یا دست کم بخشی از کارهایی که انجام دادیم را انجام نمیدادیم. زندگی هر انسانی با بسیاری از اگرها و ای کاشها و شایدها گره خورده است، اگر این حرف را نمیزدم. اگر این کار را نمیکردم. اگر آن شانس و موقعیت را از دست نمیدادم و غیره، تقدیر بهتری پیش رویم بود.
او بیان کرد: این اثر با هوشمندی نویسنده در انتخاب ژانر و برای نفوذ بیشتر و گستردهتر در طیفهای مختلف مخاطبان، در فضایی فانتزی و با رویکردی انگیزشی نگاشته شده است تا هم بتواند حسرتهای انباشته شده در ذهن را بازآفرینی کند و هم بتواند نقشه راه و فرصتی را برای رهایی از این احساسات منفی پیش روی مخاطب بگذارد، هرچند آن فرصت، بین مرگ و زندگی باشد.
مختارزاده خاطرنشان کرد: تزریق انگیزه که مهمترین موتور محرکه زندگی هر انسانی است، مهمترین رسالت رمانهای انگیزشی است. «کتابخانه نیمه شب» هم از همین دست رمان هاست اما آن چه این کتاب را از کتابهای مشابه خود متمایز میکند، مهارت نویسنده آن در قصهگویی است که باعث میشود خواننده کتاب، علاوه بر موضوع با روایت هم درگیر شود که وجود چنین موازنهای در هر اثر، باعث میشود جنبه ادبی اثر هم زمان با جنبه پیام دهی آن پیش بروند نه این که مخاطب با یک ادبیات تعلیمی خشک و دستوری مواجه باشد.