به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، آیین رونمایی کتاب «تصویر یک رویا» نوشته سوگل الطافی با حضور نویسنده کتاب در فرهنگسرای اشراق برگزار شد.
روز چهارشنبه ۱۶ اسفندماه، فرهنگسرای اشراق میزبان رونمایی از کتاب «تصویر یک رویا» اثر سوگل الطافی با حضور نویسنده و دلداده بارانی کارشناس این نشست بود.
سوگل الطافی در ایتدای صحبتهای خود درباره نویسندگی بیان کرد: خوب نوشتن مهارتی است که نمیشود بدون اون کاری انجام داد. برخلاف تصور همه، نوشتن یک مهارت ذاتی نیست و درون هر فرد یک نویسنده نهفته است و مهارت نویسندگی با تمرین و مطالعه و البته خودآگاهی به وجود میآید.
وی با بیان اینکه در نویسندگی از کسی ایده نمیگیرم ادامه داد: در مسیر نویسندگی متوجه شدم که کلاسهای نویسندگی آنطور که باید و شاید کارایی ندارد و افراد شرکتکننده در این کلاسها موفقیت زیادی کسب نمیکنند و نمیتوانند کتابهای خود را نیز چاپ کنند. با کمک استادم تکنیکهایی را برای نویسندگی خلق کردم و سعی داشتم این تکنیکها را به علاقهمندان منتقل کنم. طبیعی است که روزهای ابتدایی کسی این تکنیکها را قبول نمیکرد اما آرامآرام این تکنیکها مورد پذیرش قرار گرفت.
نویسنده کتاب «طعم شیرین خیال» در ادامه درباره مسیر نویسندگی خود توضیح داد: سال ۱۴۰۰ وارد مسیر جدیدی شدم که از مسیر قبلی زندگی من متفاوت بود. از زمان وارد شدن به مسیر جدید به خودآگاهی رسیدم و همان روزهای اول با کمک استادم قلم به دست گرفتم و وارد عرصه نویسندگی شدم. متفاوت دیدم، متفاوت فکر کردم و متفاوت خلق کردم. در ۳ ماه اول با کمترین آموزشی که دیدم موفق شدم ۲۱۰ داستان بنویسم و تاکنون ۳ اثر از من منتشر شده است.
الطافی عنوان کرد: «طعم خیال شیرین» اولین کتابم بود و کتاب دوم با عنوان «توپی که بالای درخت گیر کرد» کتابی برای کودکان رده الف است و کتاب سوم «فراتر از یک تصویر» که همین ماه به چاپ رسیده است. در مسابقات زیادی شرکت کردم که از میان آنها ۶ رتبه اول کشوری و استانی را کسب کردم. در مسابقات دیگر هم رتبه دوم را موفق شدم کسب کنم. بهترین داستانم با عنوان «یاس» است که با کمک استادم در ایران و کانادا خوب دیده شد و این داستان هرشب از رادیو کانادا نیز پخش شده است. این داستان در مجلات مختلفی نیز چاپ شد و در مسیر نویسندگی کمک زیادی برای شناخته شدن من کرد.
نویسنده کتاب «توپی که بالای درخت گیر کرد» درباره تعریف نوشتن اظهار کرد: همه میگویند نوشتن یعنی جان بخشیدن به چیزی اما اینکه چطور به چیزی جان بدهیم اصل مسئله است و باید به این مهم توجه داشته باشیم. انسانهای اولیه هم برای جان بخشیدن به حرف خود از تکهسنگ و میخ و وسایل گوناگونی استفاده میکردند. در مسیر آموزش نویسندگی و تمرین آن متوجه شدم همه ما نویسنده زندگی خودمان هستیم و قادر به انجام این کار میباشیم.
وی با بیان اینکه به زعم من هر کسی نویسنده است و در حال تدوین یک کتاب به سر میبرد افزود: ما هر روز کتاب مینویسیم. کتابی که نویسنده و خواننده آن خودمان هستیم. هر صفحه و هر فصلش را مطابق خواسته خودمان و با اختیار و قلممان مینویسیم. در این کتاب علاوه بر نوشتار احساس هم هست. با هر ورق زدن همان احساسها زنده، قابل درک و قابل لمس هستند. هر روز که تمام میشود و برای استراحت شبانگاهی چشمهای مان را میبندیم یک ورق میخورد و وارد صفحه جدیدش میشود. بعد صبح دیگری تصمیم میگیریم که چه بنویسیم. فصلهای کتاب را به سلیقه خودمان نامگذاری میکنیم. گاهی هر ده سال یک فصل است و گاهی یک هفته یک فصل میشود و این داستان ادامه مییابد.
نویسنده کتاب «فراتر از یک تصویر» ادامه داد: فرق کسی که بهتر مینویسد این است که او مهارتهایی را در این زمینه کسب کرده و تجربه بیشتری دارد. نوشتن برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات و اعتقادات از طریق نظامی از نشانههای نوشتاری است. نوشتن نوعی آفرینش و خلاقیت است که در یک طرف آن خلق فکرها و اندیشهها و در طرف دیگر خلق و نظمبخشی این اندیشهها در قالبهای زبانی مورد نظر است.
نویسنده کتاب «تصویر یک رویا» تاکید کرد: ما مینویسیم تا ارتباط برقرار کنیم. بدون اغراق مهمترین یا بخشی از مهمترین دستاوردهای زندگی ما در اثر روابطی است که برقرار کردهایم. پس اگر به دنبال رشد و توسعۀ فردی هستیم چارهای نداریم جز اینکه روابط خودمان را گسترش بدهیم و شبکۀ وسیعی از دوستان مؤثر ایجاد کنیم. نوشتن و تولید محتوا این فرصت را به ما میدهد تا با خلق ارزش و انجام کارهای مفید در ذهن و قلب دیگران نفوذ کنیم و روابط بلندمدتی بسازیم
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: برای نویسنده شدن بهترین موهبت همین است که استعداد نداشته باشید و به طور کلی قید وجود ذرهای استعداد را بزنید. نگرانی دربار میزان استعدادتان ممکن است به کلی شما را از مسیر نویسندگی منحرف کند. پس چه بهتر که کلا این موضوع را نادیده بگیرد. به نظر میرسد همین که اشتیاق نویسنده شدن دارید کافی است. بقیه ماجرا به کار سخت و مداومت شما در مسیر نوشتن بستگی دارد.
این نویسنده ادامه داد: نکته مهم دیگر این است که دنیای نویسندگی آنقدر متنوع و بزرگ است که شما با هر ویژگی و استعدادی میتوانید راه و روش و گونۀ مناسب خودتان را کشف کنید. مثلاً ممکن است داستاننویس چندان مستعدی نباشید؛ اما به نویسنده غیرداستانی خوبی تبدیل شوید یا برعکس. نویسندهها در ابتدای راه ترس دارند و این ترس در زمینههای مختلفی بروز میکند از جمله اینکه نکند داستان نوشته شده خوب نباشد، نتوانم کتابی چاپ کنم، دیگری بهتر از من باشد و ...نویسنده باید بر این ترس خود غلبه کند.
سوگل الطافی با تاکید بر اینکه همه افراد میتوانند بنویسند خاطرنشان کرد: از ابتدای راه نویسندگی اشتیاق سوزانی به آگاهی داشتم و در این راه تلاش زیادی کردم و در این مسیر به هر چیزی میرسیدم برایم شیرین بود و دلیل موفقیت من در نویسندگی همین است. ما باید ورودیهای ذهنی خود را تغییر دهیم و نگاه و دید خود را تغییر دهیم تا بتوانیم خالق زندگی خود باشیم. اکنون در حدود ۴۰۰۰ نفر نویسنده را پشتیبانی میکنم و با همین راهکارها موفق شدهام به آنها روش و مسیر جدیدی آموزش بدهم و خوشبختانه جواب هم گرفتهام.