به گزارش شهر، شب فردريک شوپن با همکاري مجله بخارا و سفارت لهستان در ايران در محل کنسرواتور تهران و با سخنراني يوليوش گويوو ( سفير لهستان)، کشيشنف ديدو ، بهزاد معافي، امير صراف ، علي دهباشي و اجراي قطعاتي از آثار شوپن برگزار شد.
در آغاز مراسم علي دهباشي، مدير مجله بخارا ضمن خيرمقدم به سفير لهستان ، همراهان او و ديگر حاضرين در مراسم از مناسبت اين مراسم سخن گفت : امسال را موسيقي دوستان و موسيقي شناسان جهان به عنوان دويستمين سالگرد تولد فردريک شوپن در سراسر جهان جشن گرفتهاند و ميگيرند و بسياري از شهرهاي جهان ميزبانِ گروه هاي موسيقي شدهاند و نوازندگان قطعات شوپن را در سراسر جهان نواختهاند.
وي افزود: آغاز جشن دويستمين سالگرد شوپن در زادگاهش لهستان بود و پس از آن در ديگر کشورهاي جهان، همچون اتريش، فرانسه، انگلستان جشنهاي بسيار برگزار شده و حتي اين جشنها تا خاور دور، چين و ژاپن هم رسيده است.
مدير مجله بخارا ادامه داد: آواز شوپن به عنوان « شاعر پيانو» پس از گذشت دويست سال نه تنها کاستي نگرفته که با گذشت ايام و با اهميت يافتن موسيقي در جهان معاصر بيش از پيش فزوني يافته است. از همين رو مجله بخارا، که تا کنون دو شب از شبهاي خود را به موسيقي اختصاص داده است، يکي در بزرگداشت مهندس همايون خرم و ديگري در معرفي جان کيج، موسيقيدان پيشروي آمريکايي، اين بار در صدد برآمده که يکي ديگر از شبهاي بخارا را به فردريک شوپن اختصاص دهد و در اين گام نيز از همکاري سفارت لهستان بهره گرفته است.
در ادامه بهزاد معافي، مدير کنسرواتور تهران ابراز اميدواري کرد که کنسرواتوار بتواند در آينده برنامههاي بيشتري در زمين موسيقي برگزار كند.
سپس يوليوش گويوو، سفير لهستان در ايران، با سپاس و قدرداني از مجله بخارا و علي دهباشي که اين مراسم بنا به پيشنهاد و همت وي هماهنگي و برگزار ميشود آغاز سخن کرد. وي گفت: ايران و لهستان پيشينهاي مشترک در تاريخ دارند. ما نيز سالها به زير چکمههاي ديکتاتوري بودهايم و براي آزادي جنگيدهايم. ما معتقديم که ملتي خاص در جهانيم، ما نيز چون شما به تاريخمان مباهات ميکنيم.
وي افزود: فردريک شوپن در همه جاي جهان شناخته شده است اما براي ما خاصتر است، چرا که شوپن لهستاني است.
سفير لهستان در تهران ادامه داد: همانطور که شما ميدانيد شوپن در زماني ميزيست که لهستان به زير سلطه ديکتاتوري بود. آهنگساز معاصر، رابرت شومان درباره شوپن گفته است : « اگر ديکتاتور پيشين ميدانست که با بودن شوپن چه دشمني را زنده نگه داشته، بيدرنگ او را از بين ميبرد. شوپن چون توپ جنگي بود که تمام ديکتاتوري او را به لرزه درميآورد.»
پس سخنراني سفير لهستان، امير صراف ، مدرس موسيقي به سخنراني پرداخت. وي گفت: سال 2010 عليرغم رخدادهاي خوب و بد و پيامد آنها، يادآور دويستمين ساگرد تولد يکي از ارزندهترين و اثر گذارترين موسيقيداناني است که همچون نگيني بيبديل بر حلقه شکوهمند تاريخ موسيقي جهان نشسته و با درخشش خويش نه فقط تاريخ هنر که تاريخ تمدن را جلوه و شکوهي ديگر بخشيده است؛ او کسي نيست جز فردريک فرانسوا شوپن(1849- 1810).
وي افزود: همه هنرمندان بزرگ دنيا با گشودن افقها و دريچههاي تازهاي از معنويت، بشريت را براي رسيدن به مرزهايي فراتر از آنچه هست، آنچه ميانديشد،و آنچه تجسم ميکند، رهنمون ميسازند و طرحي نو براي معنا بخشيدن به هستي درمياندازند. فقط تجسم نبودن هريک از آنها در مسير تاريخ بشري، چه احساس غمانگيزي از تهيدستي و تهي مغزي که انسان را فرا نميگيرد.
اين مدرس موسيقي با طرح اين دو سوال كه « راز جاودانگي شوپن در چه چيزي نهفته است؟ » و « چرا بعد از شنيدن نام پيانو، نخستين نامي كه به ذهن ميرسد شوپن است؟»، گفت: اين پرسشها و بسيار پرسشهاي ديگر که پاسخهايشان در خود آنها نهفته است، حکايت از رخداد عظيم ديگري در تاريخ موسيقي دارند که اين بار تنها با نام شوپن به ثبت رسيده است. و اين چنين بود که بياغراق مهمترين آهنگسازان هم عصر و پس از او، خصوصا آنهايي که با پيانو سروکاري جديتر- در حد خود او- داشتند و موسيقياش را شنيدند و شناختند و دريافتند که اگر نخواهند کار او را تقليد کنند ، راه او را در پيش گيرند.
صراف در ادامه گفت: اينک ميتوان تصور کرد که جهان موسيقي براي دويستمين سالگرد تولد اين هنرمند بزرگ چه شور و هيجاني دارد و چه برنامهها و مراسم شکوهمندي که تدارک نديده است! از کنسرتهاي بزرگ و کوچکِ بزرگترين پيانيستهاي جهان گرفته تا برنامههاي مستند تلويزيوني، فستيوالهاي گوناگون هنري و ... .
وي افزود: در ايران نيز، مجله فرهنگي- هنري بخارا در راستاي اين اتفاق بزرگ جهاني، همچنان که در راستاي بازتاب بسياري از مهمترين رويدادهاي فرهنگي ديگر، پيگيرانه و خستگيناپذير تلاش کرد، اقدام به نشر ويژهنامهاي کرده است تا کشور ما را نيز به نوعي در اين يادبود عظيم هنري سهيم کند. بخارا مثل هميشه، در بستري ادبي- تحقيقي نقش پلي را ايفا ميکند تا به بهترين شکل ممکن و به طور همه جانبه شوپن و موسيقياش را هرچند "بيصدا" معرفي کند.
اين مدرس موسيقي ادامه داد: اميدواريم اين اتفاق مهم فرصتي را براي خوانندگان فراهم آورد تا پس از مطالعه نوشتهها و مقالات گردآوري شده- که هريک به نوعي متفاوت زندگي و آثار شوپن را تحليل کردهاند- با ديدگاهيژرفتر و شنواييِ عميقتر موسيقي او را بشنوند و بياموزند. به يقين اين همه، موجب بروز احساس و درک و شناختي بسيار غنيتر و پربارتر نسبت به اين هنرمند برجسته و بيجانشين خواهد شد. هدف نهايي اين ويژهنامه نيز همين است.
وي در پايان گفت: سرانجام بايد ازتلاشها وزحمات پيگيرانه و مجدانه آقاي دهباشي سپاسگزاري کنيم که به يقين بدون ايشان ،برگزاري چنين شبي مقدور نبود.
در ادامه اين مراسم کشيشنف ديدو، گرافيست معاصر لهستان که مجموعهاي شامل 200 پوستر از شوپن را در طي سالهاي متمادي جمعآوري کرده است از شوپن و پوسترهايش سخن گفت: سخن گفتن از شوپن بسيار دشوار است، و براي هنرمندان حرفهاي گرافيک طراحي براي مراسم شوپن چالشي بوده و به همين خاطر هميشه هنرمندان گرافيست کوشيدهاند تا در اين رقابتها شرکت کنند و سرآمد باشند. من پنجاه پوستر از کلکسيون خود را آوردهام که از امروز به مدت يک هفته در نگارخانه 66 به نمايش گذاشته شده است. به همگان پيشنهاد ميکنم از اين نمايشگاه ديدن کنند.
سپس نوازندگان جوان پيانو ، سحر طاهرخاني، محمد کتيرايي و محمد جواد بهراني، اوشين نوارسارطيان و لعيا صفيالدين به اجراي قطعاتي از شوپن پرداختند.
در انتهاي برنامه، علي دهباشي خلاصهاي از زندگي شوپن را براي حاضران قرائت كرد.