جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۳۸
کد خبر: ۲۹۱۰۱
|
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۷
ايرانيان قديم شادي و نشاط را از موهبت‌هاي خدايي و غم و اندوه و تيره دلي را از پديده‌هاي اهريمني مي‌پنداشتند. شب يلدا در ميان جشن هاي ايراني از مراسم بيانگر اين حقيقت است و به عقيده شرق شناسان ايرانيان نزديك به 4 هزار سال است كه شب يلدا را جشن مي گيرند.

به گزارش خبرنگار شهر،شب يلدا يا شب چله بلندترين شب سال در نيم‌کره شمالي زمين است. اين شب به هنگام غروب آفتاب از 30آذر (آخرين روز پاييز) تا طلوع آفتاب در يک دي (نخستين روز زمستان) اطلاق مي‌شود. اين شب در نيم‌کره شمالي با انقلاب زمستاني مصادف است و به همين دليل از آن شب به بعد طول روز بيش‌تر و طول شب کوتاه‌تر مي‌شود.

واژه «يلدا» به معناي «زايش زادروز» و تولد است. ايرانيان باستان با اين باور که فرداي شب يلدا با دميدن خورشيد، روزها بلندتر مي‌شوند و تابش نور ايزدي افزوني مي‌يابد، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي‌خواندند و براي آن جشن بزرگي برپا مي‌کردند و از اين رو به دهمين ماه سال دي (به معناي روز) مي‌گفتند که ماه تولد خورشيد بود.

با اين بهانه در اين گزارش به اعتقاداتي که برخي اقوام ايراني در اين شب دارند پرداخته ايم .

يكي از آيين‌هاي ويژه شب يلدا در استان خراسان برگزاري مراسم "كف زدن" است

در شهرهاي مختلف خراسان خواندن شاهنامه فردوسي مرسوم است. يكي از آيين‌هاي ويژه شب يلدا در استان خراسان جنوبي برگزاري مراسم "كف زدن" است. در اين مراسم ريشه گياهي به نام چوبك را كه در اين ديار به "بيخ" مشهور است، در آب خيسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالي به نام "تغار" مي‌ريزند. مردان و جوانان فاميل با دسته‌اي از چوب‌هاي نازك درخت انار به نام "دسته گز" مايع مزبور را آنقدر هم مي‌زنند تا به صورت كف درآيد و اين كار بايد در محيط سرد صورت گيرد تا مايع مزبور كف كند. كف آماده شده با مخلوط كردن شيره شكر آماده خوردن شده و پس از تزيين با مغز گردو و پسته براي پذيرايي مهمانان برده مي‌شود. در اين ميان گروهي از جوانان قبل از شيرين كردن كف‌ها با پرتاب آن به سوي همديگر و ماليدن كف به سر و صورت يكديگر شادي و نشاط را به جمع مهمانان مي‌افزايند.

شب چله در اصفهان به دو نام "چله زري" (ماده) و"عمو چله"(نر) تقسيم مي‌شود

اما در استان اصفهان نيز از قديم‌الايام آيين‌هاي ويژه‌اي وجود داشته كه كم و بيش هنوز هم ادامه دارد.به باور اصفهاني‌هاي قديم، زمستان به دو بخش "چله" و "چله‌كوچيكه" تقسيم مي‌شد كه موعد چله از اول ديماه تا ? ??بهمن بود اما "چله كوچيكه" از دهم بهمن آغاز مي‌شد و تا سي بهمن ادامه داشت. البته آيين برگزاري شب چله در اصفهان به دو نام "چله زري" (ماده) و"عمو چله"(نر) تقسيم مي‌شود زيرا از گذشته تاكنون همه موجودات و اشياء را بر اساس جنس مذكر و مونث تقسيم مي‌كردند. اصفهاني‌ها دوشب را به عنوان شب چله برپا مي‌كردند و آيين‌هاي مخصوص به اين شب را به جا مي‌آوردند. آيين شب چله در شهر اصفهان خانوادگي برگزار مي‌شده است و خانواده‌هاي اصفهاني با پهن كردن سفره‌يي با عنوان "سفره شب چله"، اين شب را گرامي مي‌داشتند. هندوانه به‌عنوان نمادي كروي كه برونش سبز و درونش قرمز است و سمبل خورشيد محسوب مي‌شود، به‌ عنوان مهمترين ميوه بر سر سفره چله قرار مي‌گيرد. از ديگر بخشهاي اين آيين در اصفهان قديم پهن كردن تمام البسه و رخت خوابها در هواي آزاد بويژه در مقابل خورشيد با هدف خوش آمدگويي به "عمو چله" و "چله زري" بوده است.

 در كرمانشاه شب يلدا با خواندن قصه‌هايي از عشق جاودانه شيرين و فرهاد صبح مي شود

در استان كرمانشاه نيز كه از شهرهاي باستاني و كهن ايران زمين است، شب يلدا از جايگاه ويژه‌اي در ميان مردم برخوردار است و همواره با مراسم زيبا و با شكوهي همراه است. مردم استان كرمانشاه براساس آييني كهن در اين شب بيدار مي‌مانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجيل خوردن با مادر جهان در زادن خورشيد همراهي و همدردي كنند. ميوه‌هايي نيز دراين شب خورده مي‌شود كه به گونه‌اي نمادي از خورشيد است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سيب سرخ و يا ليموي زرد، قصه‌هايي از عشق جاودانه شيرين و فرهاد، رستم و سهراب، حكايت حسين كرد شبستري و خواندن اشعار زيبا و دلنشين شامي كرمانشاهي در گذشته نقل مجالس شب يلدا در كرمانشاه بود.

بازي‌هاي دسته‌جمعي نظير گل يا پوچ و بيان لطيفه از رسوم زاهداني ها در شب يلداست

برگزاري جشن‌ها و نشست‌هاي خانوادگي همراه‌باگروهي از اعتقادات اسطوره‌اي، شبي خاطره‌انگيز را براي خانواده‌هاي زاهداني به‌ خصوص كودكان ونوجوانان فراهم مي‌كند. گفتن قصه، گرفتن فال حافظ، بازي‌هاي دسته‌جمعي نظير گل يا پوچ و بيان لطيفه و خاطره را از سرگرمي‌هاي شب يلدا در اين منطقه عنوان كرد.

درآذربايجان زنان اعتقاد دارند اگر در طول دو چله كسي خانه تكاني كند، چله او را نفرين مي‌كند

آذربايجان در گذشته كه ارتباطات به اين آساني نبود از اواخر تابستان مقدار زيادي هندوانه و خربزه در تور مي‌گذاشتند و آن را از سقف آشپرخانه آويزان مي‌كردند تادر هواي آزاد خراب نشود و يا اينكه در كاه قرار مي‌دادند. هندوانه مهمترين خوراك شب چله مردم آذربايجان‌شرقي است. اكثر مردم آذربايجان در شب يلدا "چيلله قارپيزي" (هندوانه چله) مي‌خورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تاثير نداشته و اصلا سرماي زمستان را حس نمي‌كنند. بعد از خوردن تنقلات و ميوه در سابق بزرگان خانواده به نقل حكايات و داستان‌هايي از حماسه‌هاي ملي اين سرزمين نظير، اصلي و كرم، باياتي خواندن و ضرب‌المثل پرداخته و تا پاسي از شب به صحبت و گفت و گو مشغول مي‌شوند. زنان معمولا تا پايان چله كوچك خانه تكاني نمي‌كنند و اعتقاد دارند اگر در طول اين دو چله كسي خانه تكاني كند، چله او را نفرين مي‌كند و اگر چله كسي را نفرين كند به نكبت و بدبختي گرفتار مي‌شود.

 مردم قزوين ميوه‌هاي سرخ فام كه به "شب چره" معروفند را در شب يلدا  خوش يمن مي دانند

به عقيده مردم قزوين آوردن ميوه‌هاي مختلف خشك و تر و ميوه‌هاي سرخ فام كه به "شب چره" معروف است، همراه با خوراكي‌هاي ديگر شگون داشته و زمستان پر بركتي را نويد مي‌دهد.در بعضي مواقع كه مادر بزرگ‌ها در آوردن تنقلات تاخير مي‌كنند كوچكترها شعر "هر كه نيارد شب چره - انبارش موش بچره" سر مي‌دهند. به عقيده مادر بزرگ‌هاي قزويني اگر دراين شب ننه سرما گريه كند باران مي‌بارد، اگر پنبه‌هاي لحاف بيرون بريزد برف مي‌آيد و اگر گردنبند مراوريدش پاره شود تگرگ مي‌آيد. يكي ديگر از آداب و رسوم "شب يلدا" فرستادن "خونچه چله" از سوي داماد به عنوان هديه زمستاني براي عروس است.

آجيل شب يلداي تهراني ها به آخشيج يعني تركيب تضاد ها معروف است

يلداي تهران قديم نيز با ميوه‌هاي تازه فصل پاييز ، ميوه‌هاي خشك شده تابستان آجيل مخصوص، شيريني و هندوانه به صبح مي‌رسيد. تهرانيان قديم درهمه اعياد خود سنت حسنه جمع شدن افراد خانواده در منزل بزرگتر خانواده را منظور مي‌داشتند .آجيل شب يلدا نيز از ديگر مصروفات تهراني‌ها است كه تركيب آن نشاني از اعتقاد و تجربه اهالي تهران قديم به خواص گوناگون ميوه‌هاي خشك شده است كه با عنوان "آخشيج "(تضادها) كاربرد داشته است. ولي تهراني‌ها شب يلدا را همه ساله جشن مي‌گيرند تا سنت‌هاي زيباي قديم در لابلاي زندگي مدرنيته شهرنشينيشان حفظ شود.

مردم شمال در شب يلدا يك ماهي بزرگ تزيين مي كنند و به خانه عروس مي برند

 در شهرهاي شمالي رسم بر اين است كه در اين شب سفره كوچكي در سيني تزيين مي كنند و به خانه تازه عروس يا نامزد خانواده مي فرستند. مردم شمال يك ماهي بزرگ تزيين مي كنند و به خانه عروس مي برند.در شهرهاي مختلف گيلان هندوانه را حتما فراهم ميكنند و معتقدند كه هر كس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگي نمي كند و در زمستان سرما را حس نخواهد كرد. «آوكونوس»(ازگيل پخته شده در خم) يكي ديگر از خوردني هايي است كه در اين منطقه در شب يلدا رواج دارد و به روش خاصي تهيه مي شود.

حافظ خواني جزو جدانشدني مراسم شب يلدا براي شيرازي هاست

سفره مردم شيراز مثل سفره نوروز رنگين و پر از خوراكي هاي جورواجور است. در سفره مركبات و هندوانه براي سردمزاج ها و خرما و رنگينك را براي گرم مزاج ها مي گذارند. حافظ خواني جزو جدانشدني مراسم اين شب براي شيرازيهاست.

 

همداني ها در شب يلدا فالي مي گيرند كه اسمش فال سوزن است

همداني ها در شب يلدا فالي مي گيرند كه اسمش فال سوزن است. همه دور تا دور اتاقي مي نشينند و مسن ترين زن جمع به طور پياپي شعر مي خواند. دختربچه اي پس از اتمام هر شعر روي يك پارچه نبريده و آب نديده سوزن مي زند و مهمانها بنا به ترتيبي كه نشسته اند شعرها را فال خود مي دانند.

 

مردم كرمان تا صبح يلدا به انتظار مي نشينند تا از قارون افسانه اي استقبال كنند

 

مردم كرمان تا سحر به انتظار مي نشينند تا از قارون افسانه اي استقبال كنند. قارون در لباس هيزم شكن براي خانواده*هاي فقير تكه هاي چوب مي آورد. چوب*ها بعد به طلا تبديل مي*شوند و براي آن خانواده، ثروت و بركت به همراه خواهند آورد.

نوجوانان در لرستان شب يلدا به پشت بام ها ميروند و از همسايه ها تنقلات مي خواهند

شب يلدا يا شب چله که مردم لرستان در گويش لري خود به آن " اول قاره " مي‌گويند به همراه آداب و رسوم ويژه‌اي اجرا مي‌شود که از گذشته‌هاي دور نسل به نسل انتقال يافته است. غذاي مخصوص مردم لرستان در شب يلدا کباب بوقلمون، گوسفند، و خورشت سبزي است، تهيه گندم، کنجد و شاهدانه، نخود، کشمش، پسته، بادام، گردو با عنوان گندم برشته و انواع شيريني هاي محلي و انواع ميوه ها نيز از جمله تنقلاتي است که مردم اين ديار در شب يلدا از آنها استفاده مي‌کنند. يکي ديگر از سنت هاي مردم لرستان در شب يلدا اين است که جوانان در گروه هاي دو يا چهار نفره به پشت بام ها رفته و با سردادن سرودهاي محلي در جشن شب يلدا همسايه ها شريک مي شوند، در اين سنت در اين شب نوجوانان و جوانان با تاريک شدن هوا به پشت بام منازل همسايه رفته و شالي را به حياط منزل آويزان مي‌کنند و با سردادن شعر هاي محلي از صاحبخانه مي‌خواهند مقداري از تنقلات شب يلدا را در شال آنها بريزد.

 

نظر شما