اين داستاننويس در گفتوگو با خبرنگار شهر گفت: من فکر ميکنم چه جرايد و چه مسئولان ذيربط بسيار موسمي عمل ميکنند. هر سال در تقويم با روز قلم مواجه ميشويم و مراسمي برپا ميشود و گفتوگويي صورت ميگيرد و همهچيز فراموش ميشود تا سال بعد و هر سال اين مراسم و اين وعدهها و اين برنامهريزيها تکرار ميشود.
وي ادامه داد: متاسفانه مشکلات اهل قلم هنوز سرجايش است، از حق تاليف و ترجمه گرفته تا مشکلات توزيع و تجديد چاپ. از همه مهمتر اينکه اگر يک نويسنده حتي صاحبنام به مشکلي مادي -از آن دست که براي همه انسانهاي معمولي پيش ميآيد- بر بخورد جايي را ندارد که به آن مراجعه کند.
وي افزود: اگر براي يک نانوا يا يک تعميرکار يا يک فروشنده لباس مشکلي ايجاد شود ميتواند به انجمن و واحد صنفي خود مراجعه کند و از آن مرکز کمک بخواهد ولي سوال بزرگ اين است که نويسندگان و مترجمان بايد به کجا مراجعه کنند. مسئله اين است که اگر اهل قلمي شناختهشده است و حرمتي دارد بايد حرمتش نگاه داشته شود.
جلالي گفت: در کشوري مثل چين اگر کسي کتابي را با تاييد صاحبنظران منتشر کند به خاطر همان يک کتاب براي تمام عمرش مبلغ قابل توجهي دريافت ميکند که بتواند زندگي کند. در کشورهاي کوچک اطراف نيز براي ايجاد پشتوانه فرهنگي به هر اثري که نوشته شود، 4 هزار دلار ميدهند و به اين روش براي خودشان فرهنگسازي ميکنند.
وي تاکيد کرد: توجه به فرهنگ يک مسئله عميق است و پاسداشت آن هزينه دارد. تنها نميتوان با حرف فرهنگ را پاس داشت و از آن نگهداري کرد. درست نيست که بدون اينکه به مشکلات اهل قلم رسيدگي کنيم، از آنها انتظار شاهکار داشته باشيم. خلق شاهکار فراقت فکر و آرامش و آسايش ميخواهد.
جلالي اظهارداشت: به گمان من زمينهسازيهاي ما اشتباه است. مسئولان بايد بررسي کنند تا بفهمند براي رسيدن به رشدي که طالبش هستند چه زمينههايي را بايد بسازند. آيا مسئولان رنج قلم را کشيدهاند و ميدانند چيست يا اينکه تنها در روز قلم به ياد اهالي قلم ميافتند؟
وي افزود: قطعا بسياري از افراد از حرفهاي من خوششان نخواهد آمد ولي ما بايد نقدپذير باشيم و خوب شدن را ياد بگيريم و حداقل خودمان را فريب ندهيم.
جلالي همچنين گفت: خوب است که روزي به اين اسم وجود داشته باشد و مسائل اهل قلم در کانون توجه مسئولان فرهنگي قرارگيرد. شايد در اين روز مسئولاني که منصفتر هستند کاري براي رفع نقصها و کاستيها انجام دهند.
وي درباره دغدغه شخصياش در نويسندگي اظهارداشت: هميشه فکر کردهام بتوانم کارهايم را به نحو احسن انجام دهم، حتي اگر مثل «قاعده بازي» پنج سال وقتم را بگيرد. همچنين هميشه دوست داشتهام پخش و انتشار کتابهايم آنطور که شايسته است انجام بگيرد.
اين نويسنده ادامه داد: يک ياز معضلات ما در حوزه کتاب، توزيع آن و قراردادن آن در دسترس مخاطب است. اگر کتاب خوب توزيع شود، تيراژهاي نازل دوهزارتايي از بين ميرود. نويسندهاي که شش دانگ زندگياش را براي يک يا چندسال روي يک اثر گذاشته است نبايد تاوان ضعف مديريت را بدهد.
وي افزود: متاسفانه هميشه نويسنده است که تاوان همه ضعفها در توزيع و انتشار و مديريت را ميدهد و بسيار ميبينيم که در همان چاپ اول نيمي از کتابها در انبار ميماند و پس از مدتي نيز خمير ميشود. بايد براي اين مرداب روزنهاي باز کنيم تا اين آب جاري شود.