به گزارش «شهر» تيم سازنده سريال «دا» طي جلسهاي با حضور محسن مومني(رييس حوزه هنري)، عوامل سازنده سريال و زهرا حسيني(راوي كتاب دا)، بطور رسمي كار خود را آغاز كرد.
در اين جلسه محسن مومني ضمن بيان برخي از ابعاد ارزشمند خاطرات "دا" گفت: با اينكه كتاب "دا" ركورد فروش قابل توجهي در آثار دفاع مقدس به خود اختصاص داده و با استقبال بينظيري مواجه شد، اما حقيقتا بايد اعتراف كنيم كه هنوز به دست همه نرسيده است. عليرغم اينكه اين كتاب در نوع خود بينظير بوده و جمع كثيري از مردم، انتشارات سوره مهر را با اين اثر ميشناسند و به اين خاطر تحسين ميكنند، اما به هر حال هنوز همه از آن مطلع نيستند.
وي افزود: از روز اول كه خاطرات خانم حسيني را از خرمشهر شنيديم و قرار شد خاطرات ايشان جمعآوري شده و به شكل كتاب ارائه گردد، به دليل جذابيت اين خاطرات اين نكته را مورد توجه خود قرار داديم كه اين خاطرات قابليت تبديل شدن به فيلم را دارد و بايد تبديل به فيلم بشود. تا امروز هم گروههاي مختلفي براي اقتباس از اين كتاب اعلام آمادگي كردند ا ما ما به دنبال فرد مورد اعتمادي بوديم كه سابقه هنري قابل تكيهاي داشته باشد، كه به لطف خدا اين امر تحقق پيدا كرد و اميدواريم به ياري خداوند و شهداي خرمشهر بتوانيم بخشي از ايثارگريهاي و مقاومت اين ملت شريف را به نمايش بگذاريم.
در ادامه مرتضي سرهنگي(مدير دفتر ادبيات و هنر پايداري حوزه هنري) گفت: انتخاب اين كتاب براي تبديل به سريال بسيار انتخاب هوشمندانهاي است. زيرا اين روايت روايتي كاملا اجتماعي است. ما از جنگ دو روايت داريم؛ يكي روايت نظامي است كه البته كار مراكز نظامي است و به ما ارتباط چنداني ندارد و البته تجربيات بسيار با ارزش نظاميان را ميطلبد و با همه اهميتي كه آن نوع روايت براي ارتشهاي همه كشورها دارد، ولي با توده مردم ارتباط برقرار نميكند و پر از نقشه و اعداد و ارقام و تاكتيكهاي نظامي است، ما به اين نوع روايت در جنگ ميگوييم روايت واقعه. و روايتي ديگر كه ما به آن ميگوييم روايت انساني و «دا» جزء كتابهايي است كه روايت انساني دارد. جالب اين است كه رواي اين كتاب يك سرباز نيست، يك دختر 17 ساله است پر از آرزو كه در بحبوحه جنگ و وقايع آن قرار ميگيرد.
وي با بيان اينكه اين نوع روايت در تلويزيون بهتر از سينما جواب ميدهد، افزود: راوي ما زن است و زن يعني زندگي و معني عامي كه در دنيا وجود دارد اين است كه جنگ ضدزندگي است. اينكه جلوي اين ضدزندگي يعني جنگ، يك زن قرار ميگيرد؛ خود به خود درام است. حوادثي كه بر خانم حسيني گذشته و در اين كتاب روايت شده از جنسي است كه به شدت با مردم ارتباط برقرار ميكند چون در حقيقت اين خانوادهها هستند كه دارند جنگ ميكنند. من اين را از اين جهت عرض كردم كه خود انتخاب سريال براي فرم اين اثر، انتخابي هوشمندانه است.
منوچهر محمدي به عنوان تهيهكننده اين مجموعه با بيان اين نكته كه متولد آبادان بوده و خود از نزديك با برخي از حوادث آغازين جنگ روبرو بوده، گفت: وقتي كار توليد اين سريال به من پيشنهاد شد من اول امتناع كردم نه استقبال. به دلايل متعددي ازجمله اينكه احساس ميكردم كار واقعا دشوار و مشقت باري است كه اساسا دردسرها و سختيهاي خاصي دارد. گاهي نپذيرفتن كار دليل كراهت نيست، برعكس به دليل فهمي است كه انسان از پيچيدگي كار دارد. و گاهي انسان بعضي از كارها را به دليل قداست اين كارها نميپذيرد. در مورد اين كتاب و بحث خود خرمشهر هم نظرم همين بود. تا بالاخره بعداز چندين ماه رفت آمد من زمان خواستم تا يك بار ديگر كتاب را بخوانم و تحليل اوليه خودم را ارائه بدهم و در صورت موافقت برويم سراغ گام بعدي.
وي افزود: نخستين چيزي كه در اين كتاب براي من ارزش دارد اثبات يك حرف جديد است كه ما براي نسل جديد و نسل آيندمان بايد بزنيم. كه اين حرف «جنگ تحميلي» نام دارد. ما هيچ آمادگي به معناي متعارف نداشتيم. مهمترين وجه اين قصه ما اين است كه يك ملت در برابر يك ارتش ايستاده است. اين شايد اولين معناي مهم مورد نظر ما باشد و اگر همگي حول محور همين مفهوم بگرديم شايد بتوانيم به سوالي كه چندين سال است خيلي باب شده پاسخ دهيم. نسل جوان ما اكنون ميپرسند اصلا چرا جنگ شروع شد؟ حتما شما يك كاري كرديد. حتما شما ميخواستيد انقلابتان را صادر كنيد كه جنگ شده است. اتفاقات خرمشهر به نظر من يكي از اصليترين پاسخها به اين سوالات آن هم به انسانيترين شكل آن است. مردم اين شهر مردمي عادي بودند كه هر روز صبح بيدار ميشدند و ميرفتند دنبال حيات روزمرهشان و يكدفعه با چنين هجومي رو به رو ميشوند و نكته در اين جاست كه ميايستند و ايستادگي ميكنند. اگر بتوانيم اين روايت را خوب دربياوريم در سطح تفكري كلان خدمت بزرگي در اين راستا انجام دادهايم.
محمدي ضمن بيان دشواريهاي اين كار خاطرنشان كرد: يكي از سنگهاي بزرگي كه خودم سر راه خودم قرار دادم اين بود كه عنوان كردم ما ديگر امكان ساخت اين فيلم را در خرمشهر فعلي نداريم زيرا اين خرمشهر ديگر خرمشهر آن سال نيست و مردم هم ديگر حوصله و تحمل تكرار اين صحنهها را ندارند. به خصوص اينكه اتفاقاتي كه در كتاب است چون با جزئيات بيان شده بايد يكبار ديگر از نو خرمشهر را بسازيم. بايد ماكتي از اين شهر در ابعاد كاريمان بسازيم. بايد اين اتفاق بيفتد كه بتوانيم حق مطلب را ادا كنيم و آن حرفها را انتقال دهيم. اين يعني كه ما داريم از يك پروداكشن عظيم صحبت ميكنيم و البته از اجرايي نسبتا سخت. وقتي همه چيز در حد مطلوب و مقدور شكل بگيرد بطور طبيعي تماشاگران كه متشكل از مردم، رزمندگان، منتقدين، صاحبنظران سياسي و دايهداران جنگ هستند، احساس كنند كه همه چيز گفته شد و تقريبا چيز ناگفتهاي در آن ماجرا باقي نمانده است. نكتهاي كه در مورد كتاب «دا» وجود دارد اين است كه اين كتاب سرشار از لحظات عاطفي و حسي است، و به همين دليل چيزي بين قصه و خاطره است. ما در اينجا صحبت از يك سريال ميكنيم . سريال يعني قصهاي كه از ابتدا شروع ميشود و تا انتها پيش ميرود. اين قصه شخصيتهايي دارد كه بايد با بينندگان ارتباط برقرار كند و پيرنگي اساسي در قصه وجود دارد كه به نظر من علاوه بر زاويه ديد خانم حسيني بايد به زواياي ديگري هم بپردازيم زيرا كار بزرگي انجام ميدهيم. كتاب دا ضمن همه محسناتي كه دارد به شدت كتاب تلخي است اما در كنارش حتما حوادث شيريني هم بوده كه بايد ذكر شود و لحظاتي باشد كه تماشاگر يك نفسي بكشد.
وي در پايان يادآور شد: من هميشه گفتهام اگر اين جنگ هيچ دليل و توجيهي هم نداشته باشد فقط از يك منظر قابل دفاع است و آن اينكه ما در تاريخ 200 سال گذشته ايران هرچه جنگ كرديم تكهاي از خاكمان را داديم رفت و تنها جنگي كه ما يك ميلي متر خاك نداديم همين جنگ بود و اگر اين جنگ از هيچ زاويهاي محترم نباشد از اين زاويه محترم است.
همايون اسعديان(كارگردان اين سريال) نيز در ادامه نشست گفت: من اين كتاب را 4 سال پيش خواندم بدون اينكه كوچكترين ذهنيتي براي ساخت آن داشته باشم و اكنون كه دوباره خواندمش به ديد جديدي رسيدم. تاكنون هرچه ساخته شده راجع به آزادي خرمشهر بوده و اين كتاب درباره سقوط خرمشهر است. باور من بر اين است كه سقوط خرمشهر حماسه است نه فتح آن. اين سقوط و اين مقاومت مردمي اين قدر عظمت دارد كه يك حماسه است. زيرا براي فتح ديگر ارتش و سپاه شكل گرفته و در زمان سقوط اينها نبود. ما دايما ميخواهيم درباره اين حماسه اول صحبت كنيم و بگوييم كه اين سقوط به دليل مردمي بودنش بسيار با ارزشتر از فتح خرمشهر است. طبيعتا وقتي اينقدر كلان به موضوع نگاه ميكنيم بايد با ديدي دوباره كتاب را بخوانيم كه من خواندم و تمامي اسامي را يادداشت كردم. كساني كه زنده هستند بايد به سراغشان همه آنها برويم و با تك تك آنها صحبت كنيم. بايد با افراد زيادي هم صحبت شويم و از زواياي ديگري هم به اين موضوع نگاه كنيم زيرا فقط يكبار ميتوان به اين كار دست بزنيم و اين پروژه از پروژههايي كه هر روزه اتفاق نميافتد. اميدوارم بدون عجله بتوانيم تمام ظرايف اين ماجرا را در بياوريم و كاري بكنيم كه هم در شان مردم خرمشهر كه خالقان اين حماسه هستند، هم در شان كتاب و هم در شان تمام دوستاني كه دارند زحمت ميكشند تا اين كار تحقق پيدا كند، باشد.
در پايان اين نشست، زهرا حسيني راوي كتاب "دا" ضمن اعلام آمادگي براي همكاري با اين گروه خاطرنشان كرد: خدا را شكر ميكنم كه خداوند بازهم اين امكان را به من داد و به اين كتاب عنايت كرد. البته بايد يادآوري كنم كه من نويسنده اين كتاب نيستم و فقط راوي آن هستم زيرا اين اشتباه دردسرهاي زيادي را براي من به همراه داشته است. اين كتاب تاريخ يك ملت است. تاريخ آبرو و اعتبار يك ملت است. شرف ملت ايران است كه همانطور كه فرموديد فقط يكبار ساخته ميشود. ميگويند اگر ميخواهيد چيزي را خراب كنيد يكبار بسازيد اگر هم ميخواهيد آباد كنيد يكبار بسازيد. نكته جالب اين است از وقتي كه قصه ساخت سريال شكل گرفت هميشه يكي از گزينههاي من آقاي محمدي و آقاي اسعديان بودند. چون من جلوههاي ويژه خاك سرخ را خيلي دوست داشتم و با مضمون طلا و مس هم بسيار خوب ارتباط برقرار كردم. اميدوارم مثل ساير كارهايتان نسبت به اين ملت، نسبت به اين نظام، به خصوص نسبت به شهداي اين مردم به خوبي اداي دين كنيد.
پروژه سريال "دا" به تهيه كنندگي منوچهر محمدي و كارگرداني همايون اسعديان به سفارش و سرمايه حوزه هنري آغاز به كاركرد و اينك در مرحله پژوهش و نگارش فيلمنامه است.
كتاب " دا " خاطرات مقاومت مردم خرمشهر در زمان اشغال اين شهر به دست سربازان عراقي است كه از زاويه ديد يك دختر 17 ساله بيان ميشود. اين كتاب محصول انتشارات سوره مهر حوزه هنري است.