جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۶:۵۰
کد خبر: ۴۷۳۵۲
|
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۸
گشتي در بخش عاشورا و دفاع مقدس «خيمه خورشيد»
از ميان راهروهاي نخستين نمايشگاه فرهنگي هنري عاشورا «خيمه خورشيد» به بخش عاشورا و دفاع مقدس مي‌رسيم. ورودي اين بخش حسينيه سردار رشيد اسلام ،حاج ابراهيم همت نام گرفته است. وارد راهرو‌هاي حسينيه مي‌شويم.

از ميان راهروهاي نخستين نمايشگاه فرهنگي هنري عاشورا «خيمه خورشيد» به بخش عاشورا و دفاع مقدس مي‌رسيم. ورودي اين بخش حسينيه سردار رشيد اسلام ،حاج ابراهيم همت نام گرفته است. وارد راهرو‌هاي حسينيه مي‌شويم. بر ديواره‌ها عكس‌هايي از رزمندگان به ما خوش‌آمد مي‌گويند. جلوتر شهيد همت در حال وضو گرفتن است. وضو در فرات، نماز در كربلا. جلوتر كه مي‌رويم به سنگر شهيد متوسليان مي‌رسيم كه در حال اقامه نماز است. سنگر را مي‌خوانيم «تا آخر ايستاده‌ايم».

در راهرو بعدي ديواره‌ها پوشيده از تابلوهاي گلچين شده‌اي ازعكس‌هاي رزمندگان هشت سال جنگ تحميلي است. كل يوم عاشورا، كل ارض كربلا. چشم به نگاه زنده‌ي رزمندگان و شهيدان مي‌اندازيم. با ما حرف‌ها دارند « كربلا از زمان و مكان بيرون است و اگر تو مي‌خواهي كه به كربلا برسي، بايد از خود و بستگي‌هايش گذركني. حب حسين در دلي كه خود پرست است بيدار نمي‌شود.»

يكي از رزمندگان سربند لبيك يا خميني به سر دارد. رزمنده‌ي جواني بوسه بر پيكر همرزم سفركرده‌اش مي‌زند. مادري نگاهش بر كلاه‌خود تركش خورده‌اي خشك شده است. در تصوير ديگري شهيدان راه خدا به ما لبخند مي‌زنند. اين‌ها عاشقان شهادت هستند. امامشان خميني(ره) گفته: ما مثل حسين در جنگ وارد شديم و بايد مثل حسين (ع) به شهادت برسيم.

در ميان تصويرهايي از جبهه گم مي‌شويم و گوش فرا مي‌دهيم به روايت رزمندگان از عاشوراي جبهه.

گفت: امشب مي‌خواهم مجلس روضه به پا كنم.

گفتم: بچه‌ها خسته‌اند، خيلي‌ها از خستگي، شام نخورده خوابشان برده، كسي استقبال نمي‌كنه.

پاهاش رو برهنه كرد و رفت وسط محوطه اردوگاه توي تاريكي با صداي بلند شروع كرد به خواندن:

«مسلمان حسين مادر نداره

غريب است و كسي بر سر نداره»

همين يك بيت بچه‌ها را از چادرها كشيد بيرون.

اين روايتي است از حاج حسين كاجي از گردان تخريب لشگر 17 علي‌بن ابيطالب(ع).

جلوتر مي‌رويم تصويرهاي عزاداري رزمندگان نام حسين(ع) را در گوش‌مان زمزمه مي‌كند.

بند پوتين‌هايش را به هم گره زد و آويزانش كرد به گردنش. بعد رفت وسط جمعيت و شروع كرد به نوحه خواندن. كسي باور نمي‌كرد كسي كه پوتين‌هايش را به گردنش آويزان كرده فرمانده‌ي پايگاه هوايي اصفهان عباس بابايي است.

در وسط راهرو پوتين‌هاي سفيدي روي سكو گويا به زنجير كشيده شده است. سفركرده‌ها به پوتين‌هايشان احتياجي ندارند. اين هجرت است، هجرت از سنگيني‌ها و جاذبه‌هايي كه تو را به خاك مي‌چسباند. ره توشه‌ات را بردار و هجرت كن. حضرت امام حسين(ع) در صحراي كربلا انتظار تو را مي‌كشد.

به تابلوي «اقتدا به عشق» مي‌رسيم، نام 651 شهيد روزهاي تاسوعا و عاشوراي حسيني در هشت سال جنگ تحميلي را مي‌خوانيم و به قمقمه‌هاي تركش خورده رزمندگان مي‌رسيم، عطش در قلب‌مان تنوره مي‌كشد. راز خون را جز شهدا در نمي‌يابد. ما براي بوسيدن خاك سر قله‌ها چه خطرها كرده‌ايم. ما براي جاودان ماندن اين عشق پاك خون دل‌ها خورده‌ايم.

نخستين نمايشگاه فرهنگي هنري عاشورا به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در سالن حجاب واقع در خيابان حجاب در 8هزار و پانصد متر مربع بنا شده و تا 25 آذر، ساعت 8 تا 20 ميزبان هم ميهنان است.

نظر شما