شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۰۷
کد خبر: ۴۷۴۲۰
|
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۴۰
گزارشي كوتاه از نخستين نمايشگاه فرهنگي هنري عاشورا
پا برهنه از خانه راهي ‌مي‌شود. كوچه به كوچه. برزن به برزن. ميدان به ميدان. به خيمه مي‌رسد. در آستانه خيمه مي‌ايستد. ملتمسانه نگاهي به ورودي مي‌اندازد. به سختي خم مي‌شود، به سجده مي‌رود.

پا برهنه از خانه راهي ‌مي‌شود. كوچه به كوچه. برزن به برزن. ميدان به ميدان. به خيمه مي‌رسد. در آستانه خيمه مي‌ايستد. ملتمسانه نگاهي به ورودي مي‌اندازد. به سختي خم مي‌شود، به سجده مي‌رود. آستانه خيمه را مي‌بوسد. نيت كرده است پابرهنه مسير را طي كند، منزل تا خيمه. هزار حاجت برآورده نشده. هزار نذر و نياز. هزار دخيل بسته شده.

وارد خيمه مي‌شود. سرعتش كند مي‌شود. مردمك چشمانش به چالش مي‌افتد. متناسب با تاريكي داخل خيمه كوچك مي‌شود ولي اشك چشمانش نمي‌گذارد. چشمانش را براق مي‌كند براي ادامه مسير. بايد اين خيمه را تا انتها برود. نيت كرده. حاجت دارد. دل بسته. اميد دارد. گوشه چادرش به ياري‌اش مي‌آيد.

از كوچه‌هاي كوفه، مدينه ، شام كه بخش نخست نمايشگاه فرهنگي هنري عاشورا را تشكيل مي‌دهند مي‌گذرد. به صحنه‌هايي از شراب خواري يزيد و تظلم وليد كه مي‌رسد لعن و نفرينش را نثار مي‌كند. به خيمه‌هاي سپاه سيد الشهدا كه مي‌رسد ناله‌هايش رساتر مي‌شود. اوج ضجه‌هايش اما براي قمر بني هاشم است. براي سردار بي دست كربلا. براي سقاي كربلا. تاب نمي‌آورد. تكيه به خيمه مي‌زند. ميله اي را حمايل خود مي‌كند و سرازير مي‌شود. چارقد سياه را پوششي كرده كه لرزش تنش و از سوز و سرخي صورتش از لابه پنهان بماند. اما شانه‌هايش، ضجه‌هايش، رسوايش مي‌كنند. خبر مي‌دهند از عاشقيش از دلدادگيش.

ظهر عاشورا مي‌رسد و بخش نخست خيمه خورشيد به انتها. پيرزن فرصتي مي‌يابد تا آبي به صورت بزند و خود را براي بخش‌هاي ديگر مظلوميت حسين و قيام عاشورا آماده كند. اين مستندي است از قيام حسين در سال 61. ادامه نمايشگاه اما ادامه مي‌دهد قيام عاشورا را در سال 1433 . يك‌هزار و 300 اندي سال پس از قيام حسين(ع). قيامي كه پس از ساليان سال نه تنها كهنه و خاك خورده كه هرسال تازه تر مي‌شود. هر سال ابعاد جديدتري از آن آشكار مي‌شود و اين رمزگشايي همچنان ادامه دارد.

دو نيم طبقه را پشت سر مي‌گذرد. اينجا روشن است. ديوارغرق در عكس‌ و پوسترعاشورايي‌ست. عكس‌ها مستندند. عكس‌ از عاشقانه‌ها، عكس از دلدادگي‌ها. وصف عارفانه‌ها، وصف بي‌قراري‌ها براي حسين و ال عبا(ع). عكس‌ها عاشوراي 89 تهران را به تصوير مي‌كشد. زنان عاشورايي در مهديه. شيرخوارگان در مصلاي امام خميني(ره). ظهر عاشورا، خيمه سوزان در ميادين شهر. عزداراي زنان و مردان در كوچه‌ها خيابان‌ها، سينه‌زني در هيدات وتكيه‌هاي قديمي شهر.. و سوم امام، علامت و كوتل كشي در بازار تهران.

اينها همه آثار برگزيده نخستين سوگواره عكس و پوستر عاشورايي است كه باهمكاري فرهنگسراي مترو در «خيمه خورشيد» به تصوير كشيده است. نماهاي مختلف از تهران در روزهاي سوگوراي سيد و سرور شهدا. تهران 89 در قاب تصوير. 40 پوستر برگزيده از 491 اثر ارسالي و 53 عكس از ميان 837 اثر ارسالي پيش چشمان گسترده‌اند. اينها همه اثاري‌اند كه هم زمان با برچيده شدن خيمه خورشيد به گزيده صاحب 14 سكه تمام بهار آزادي مي‌شوند.

زخم كهنه سر باز مي‌كند. كودكان سقا غوطه مي‌خورند در اشك چشمان پيرزن. «ياااااا ابول فف ف ف ضل» صدايش مي لرزد و رو به خاموشي مي‌رود. نگاهش را از سقاها برداشته و نداشته كلاه خودي با پرهاي قرمز، عبا و قبايي قرمز چشمانش را پر مي‌كند. «لعن الله» محكم و سريع مي‌گويد. حس انزجار را از آوايش و كلمه به كلمه اش مي‌توان درك كرد. سر مي‌گرداند. «خيمه خورشيد سوخت. طبل عزار را بنواز اي فلك». التماس دعا.

گزارش: عماد پارسا

نظر شما