جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۵:۱۰
کد خبر: ۵۱۳۰۲
|
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۷
به مناسبت روز کارگر؛
من نمي دانم ( اگر کارها را از روي فايده آن‌ها مي سنجند) کار چه کسي مفيد تر است؟ کار کسي که همه چيز را به زباله تبديل مي کند؟يا کسي که همه جا را از آلودگي پاک مي کند؟ من پاييز را جارو مي کنم زمستان را پارو مي کنم تابستان را مي شويم تا هميشه بهار باشد.من رفتگرم ، آفتاب و آب و باد و باران همکاران من هستند.

همه مرا مي‌شناسند اما هيچ کس تا حالا چيزي در باره‌ي من ننوشته است.

 

شاعران و نويسندگان معمولاً در باره ي گل ها و درختان يا جويباران و چشمه ساران شعر مي گويند

ولي اگر کمي دقت کنند مي توانند مرا هم در ميان سبزه زاران ، در زير درختان و در کنار جويباران ببينند.

 

شايد حق داشته باشند آخر چه کسي حاضراست غزلي زيبا براي زباله بسرايد ؟يا قافيه هاي قصيده اي را با سطل هاي زباله رديف کند؟

 

يا با يک قطعه اي ادبي لطيف ، آشغال را توصيف کند؟

 

ولي من که زباله و آشغال نيستم . من رفتگرم

 

رفتگر يعني کسي که آلودگي را مي‌رويد و پاک مي‌کند . پس همه ي مردم رفتگرند . چون بالاخره هر کسي از فقير گرفته تا ثروتمند ، در زندگي چيزي را تميز مي کند.

 

مثلاً همه مردم هر روز دست و صورت و بدن شان را تميز مي کنند ظرف ها ، سفره ها ، لباس ها و خانه هاي شان را تميز مي کنند.

 

پزشک وپرستاري که غده اي را از بدن بيمار بيرون مي آورند .

 

دندان پزشکي که دندان هاي آلوده و کرم خورده را از دهان مردم بيرون مي کشد.

 

آموزگاري که آلودگي جهل را از ذهن بچه ها مي رويد و غلط هاي املا و انشاي آنها را تصحيح مي کند .

 

پاک کني که گرد و غبار اشتباه ما را فوت مي کند . لاک غلط گيري که خط خوردگي کوچک را مي پوشاند .

 

پس چه فرق مي کند؟ همه ي ما آلودگي ها را پاک مي کنيم .

 

تازه مردم تنها خود و خانه ي خود را تميز مي کنند. من علاوه بر آن ، کوچه و محله ي ديگران را هم تميز مي کنم.

 

آيا کسي که فقط کار خودش را انجام مي دهد بهتر است يا آن که کار ديگران را هم راه مي اندازد؟

 

پس اگر ديگران چند روز نباشند زباله ي کم تري توليد مي شود اما اگر من چند روز نباشم زندگي مردم در زير زباله ها دفن خواهد شد.

 

من نمي دانم ( اگر کارها را از روي فايده آن ها مي سنجند ) کار چه کسي مفيد تر است؟ کار کسي که همه چيز را به زباله تبديل مي کند؟

 

يا کسي که همه جا را از آلودگي پاک مي کند؟

 

من نمي دانم کسي که کار ديگران را مشکل مي کند بهتر است يا آن که کار مردم را آسان مي‌کند؟

 

ديگران که درس خوانده هستند کتاب ها و دفترها را به زباله تبديل مي کنند و من آنها را جمع مي کنم تا دوباره به کتاب و دفتر تبديل شوند.

 

من پاييز را جارو مي کنم زمستان را پارو مي کنم تابستان را مي شويم تا هميشه بهار باشد.

 

من رفتگرم ، آفتاب و آب و باد و باران همکاران من هستند.

 

اما من هر روز صبح ، زودتر از خورشيد از خواب بر مي خيزم و به سرکار مي روم.

 

خورشيد هم رفتگر است ، او هم هر روز صبح بر مي خيزد و زباله هاي تيره ي شب را از کوچه هاي شهر جارو مي‌کند

 

او هم مي تابد و همه چيز را پاک مي کند.

 

آب هم همه چيز را مي شويد و پاک مي کند.

 

باد هم آسمان را از ابرهاي تيره جارو مي کند و آن ها را به باران تبديل مي کند.

 

همه ي ما رفتگريم.

 

اما نمي دانم چرا بعضي از رفتگرهاي ديگر خودشان را بالاتر و برتر از من مي دانند؟ آيا آن ها از من رفتگرترند؟

 

چرا مرا پايين تر از همه مي دانند؟

 

من رفتگرم.

 

اگر در نيمه هاي شب که هوا تاريک است يا در گرک و ميش صبح ، يک علامت راهنمايي را ديديد که حرکت مي کند و در تاريکي مي درخشد‏،آن منم که بالباس مخصوص مشغول کار هستم.

 

من هرروز و هرشب به در خانه ها مي روم و زباله ها را جمع مي کنم.

 

اما کاش من مي توانستم دل هاي مردم را هم آب و جارو کنم تا خودشان را برتر از ديگران ندانند.

 

اين جور آدم ها به نظر من کيسه هاي زباله اي هستند که راه مي روند.

 

اين جورآدم ها فقط کارخانه ي متحرک توليد زباله هستند.

 

اين جورآدم ها کيمياگراني هستند که دريک چشم به هم زدن مي توانند باغ سبز، آب پاک ، گل زيبا ، ميوه‌ي رسيده و نان گرم و تازه را به زباله تبديل کنند.

 

مي ترسم روزي برسد که کره ي زمين به يک کيسه ي زباله ي بزرگ تبديل شود.

 

آن وقت ديگر کاري از من ساخته نيست . اگر آن روز برسد ، بايد يک رفتگر مريخي بيايد ، کره ي زمين را با بيل برقي بردارد

 

و در سفينه ي حمل زباله بيندازد و آن را ببرد تا درکوره ي خورشيد بريزد!

 

منبع کتاب : بي بال پريدن

نوشته : شاعر فقيد دکتر قيصر امين پور 

نظر شما