ايران: باستانشناسان تخمين زدهاند اجساد اين کودکان تا حدود 200 سال پيش در ديوارهاي ارگ بم دفن شدهاند و چند سال پيش هنگام حفاري به اسکلتهاي از هم پاشيده آنها برخوردهاند که در ميان خشتهاي ديوارها يا لابهلاي آنها دفن شده بودند.
بطور رسمي نخستين بار نرگس احمدي (باستانشناس) در گزارشي به کشف اين اسکلتها اشاره کرده که پس از زلزله براي بررسي ميزان تخريب به ارگ رفته بود. اين باستانشناس ميگويد: يکي از کارشناسان هنگام بررسي متوجه ميشود که لابهلاي آوار ديوارها، استخوانهايي ريخته که استخوان حيواني نيست و در ادامه پيگيريها روشن شد که همه استخوانها متعلق به انسان است و همه اجساد کودکاني بودهاند که در ميان ديوارها دفن شدهاند. در مراحل بعدي تعداد ديگري از بچهها را در بخش بالاي ديوار پيدا ميکنند که بخشي از بدنشان ريخته و بخشي سر جايش باقي مانده است.
فرزاد فروزانفر کارشناس ارشد سازمان ميراث فرهنگي که براي انجام تحقيقات در اين باره به بم اعزام شده بود، ميگويد: حصار بم که فرو ريخت، بخشي از اسکلتها از قسمتهاي جنوبي و شرقي خارج شد و من براي بررسي اسکلتهايي که در آنجا پيدا شده بود، سفرهايي به بم کردم و به تحقيقاتي پرداختم و گزارش تهيه شده را به دکتر مختاري رئيس طرح آن زمان بم دادم.
اين کارشناس در توصيف اجساد گفت: همه اسکلتها متعلق به بچههايي از يک ساله تا پنج - شش ساله بودهاند و اگر اجازه به ادامه بررسي ميدادند خيلي راحت ميشد فهميد که دوره دفن بچهها چه زماني بوده است.
بر اساس اين گزارش؛ علاوه بر کشف اسکلت 68 کودک دفن شده در ميان ديوارهاي خشت و گلي، تصاوير تازهاي هم به دست آمده که خبر از کشف اجساد تازهاي از کودکان در ارگ بم ميدهد. البته به نظر ميرسد اين اجساد متعلق به کودکاني بوده که احتمالاً در سالهاي پس از زلزله سال 1382 دفن شدهاند و در جريان زلزله زير آوار مانده بودند.
فروزانفر ميگويد: البته دفن اين کودکان ربطي به اسکلتهاي کشف شده چند صد ساله ندارد و به?نظر مي?رسد اين اسکلتها چند صد سال پيش در ميان ديوارها دفن شدهاند.
دکتر اسکندر مختاري (کارشناس باستانشناسي) نيز که در آن سالها رئيس طرح بينالمللي بم بوده ميگويد: در آغاز کار 12-10بچه پيدا شد تا کمکم تعدادشان به 64 کودک رسيد. وي با اشاره به پژوهشهاي خانم نرگس احمدي ميگويد: آخرين عددي که به خاطرم مانده 64 بچه است.
دکتر مختاري وجود بچههاي تازه را بياساس ميداند ولي يکي ديگر از کارشناسان پيدا شدن چند جسد از زمان وقوع زلزله در بم را تأييد ميکند.
به گفته ليلا پاپلي يکي از کارشناسان تعداد 68 بچه پيدا شده بود که32 مورد آنها توسط او بررسي شده است.
دکتر پاپلي همچنين با انجام آزمايش دياناي روي شماري از بچهها متوجه شده که همه آنهاپسر بودهاند.
بچهها چگونه دفن شدهاند
يکي از کارشناسان (سالومه پورحسيني) ميگويد: «بر اساس گزارشهاي پژوهشگران پيشين و عکسهاي موجود ميتوان گفت بچهها به سه شکل دفن شده بودند؛ بچههاي کوچکتر به طور کامل در چينه ديوار جا گرفته بودند و بدنشان طوري در خشت قرار گرفته بود که ديگر جدا نميشود؛ طوري که انگار خشت تابوت بچه است.
نوع ديگر طوري دفن شدهاند که گويا مقداري از روي خشتها برداشتهاند تا فضايي ايجاد شود و بعد بچه را لابهلاي خشتها گذاشتهاند. نوع سوم هم تدفيني است که در گوديهاي پس از تخريب انجام شده است. اين نوع تدفين احتمالاً مربوط به دوران بعد از ترک ارگ بم و تخريب حاصل از غيرمسکوني شدن آن انجام شده است.
نمونهاش هم همين بچههايي است که تازه دفن شدهاند.» بچههاي تازه دفن?شده به گفته او برخلاف نمونههاي قبلي که بالاي ديوارند، پاي ديوار قرار گرفتهاند و آنها را روي هم گذاشتهاند و نه کنار هم. کمي هم رويشان پوشانده شده بود که باعث شده ديرتر پيدا شوند.
وي قدمت دفن بچهها را مربوط به زماني پس از مرمت حصار در اثر حمله افغانها تا زمان ارگ در دوره قاجار ميداند؛ دورهاي که در ارگ بم درگيريها کمتر بوده است؛ چرا که منطقي نيست فردي بچهاش را در جايي که ممکن است خراب شود دفن کند. او معتقد است که در کرمان آيينها و فرقههاي بسياري بوده است که تقريباً به هيچوجه در موردشان چيزي منتشر نشده است.
پورحسيني (کارشناس) وجود نقش و نگار روي يکي از کفنها را دليل تعلق به يک اقليت ميداند. به گفته
وي از دير باز در ارگ بم مردم با آئينهاي مختلف کنار هم زندگي ميکردهاند. وي به دو جمجمه بالغ هم که دکتر پاپلي پيدا کرده اشاره ميکند و تأکيد ميکند که فقط جمجمه بوده و بدن ندارد.
يکي ديگر از کارکنان هم که در حسينيه مشغول حفاري بوده سه جمجمه بالغ پيدا کرده که بدنشان پيدا نشده است و اين موضوع را پيچيدهتر ميکند. به گفته پاپلي تعيين قدمت اين جمجمهها حتي در اين حد که مشخص شود آيا جديدند و به قتل و جنايت مربوطند يا اين که باستاني هستند ممکن نبود.
پاپلي قدمت بچهها را تا اواخر دوران تيموري عقب ميبرد، اما تأکيد ميکند که اين گمانهزني با ترديد بسيار همراه است. به گفته او حفاري در لايههاي قديميتر احتمالاً مسئله مربوط به قدمت را حل خواهد کرد اما در شرايط کنوني اميدي به اين اقدام نيست.
به اعتقاد فروزانفر؛ جسد بچهها مربوط به دوران شکوفايي ارگ بم بوده که در آن زمان ارگ به عنوان زيستگاه و يک شهر کوچک محصور، داير بوده و بعد با توجه به شرايط تاريخي، در زمان حمله فيروزخان قاجار که يک سال ارگ در محاصره بوده، شرايط براي ساکنين ارگ اضطراري ميشود، چرا که گورستان بيرون از ارگ بوده و اينها نميتوانستهاند از ارگ خارج شوند. به همين دليل مجبور شدند که بچهها را روي تيغه ديوارهها دفن کنند.
فروزانفر در پاسخ به اين پرسش که براي دفن افراد بالغ چه ميکردهاند ابراز بياطلاعي ميکند و ميگويد: «نميدانم! از اين که بزرگسالان را چه ميکردهاند خبري نداريم. ما اثري از بزرگترها نديديم. فقط بچهها را ديديم که روي رأس ديواره و رو به قبله دفن شده بودند.
اين بچهها کوچک بودهاند و عرض ديوارهها هم زياد بوده است. بچهها همه داخل کفن بودند و همه شواهد نشان ميداد که تدفينها اسلامي بوده است.»
اما کارشناس مختاري ميگويد: اين تدفينها مربوط به آخرين محاصره ارگ بم در زماني است که آقاخان محلاتي به ارگ بم پناهنده شده بود و ارگ توسط سپاهيان حکومت مرکزي محاصره شده است؛ اين محاصره طولاني ميشود و بچههاي بم ميميرند.
با اين حال دکتر محمد مرتضايي ميگويد که سال 1372 وقتي در ارگ مشغول مطالعه بوده، خودش ديده است که نيروهاي نگهباني جلوي در، خانمهايي را گرفته بودند که قصد تدفين بچهها در ارگ را داشتهاند.
به اين ترتيب مشاهدات مرتضايي همراه با بچههاي تازه پيداشده بُعد پيچيده ديگري به ماجرا ميدهند که هنوز جاي کار بسيار دارد.
سرانجام بچهها چه شدند؟
به اعتقاد مختاري، اگر همه نظرات را کنار هم بگذاريم به اجماعي نميرسيم. وي با اشاره به گزارش دکتر پاپلي که همه بچهها پسر بودهاند ميگويد: شايد اين يک رسم پسرکشي در قديم بوده است.
او در پاسخ به اين که مگر بچهها پيش از دفن نمرده بودهاند ميگويد: «اصلاً کسي نميتواند در اين مورد نظر بدهد. شايد يک بيماري عارض شده و شايد هم رسم کهني است که وقتي بچهاي ميمرده ميآوردند روي ديوار ارگ دفن ميکردند. حالا چرا در گورستان بيرون ارگ دفن نميکردند نميدانيم؟ محل دفن بعضي از آنها خيلي منظم است و اين طور نيست که با عجله جايي را کنده باشند و اين اتفاق در اضطرار افتاده باشد.»
سالومه پورحسيني درباره اين که آيا بچهها قبل از دفن مرده بودند يا نه ميگويد فقط يک مورد هست که به زنده بودن مشکوک است و آن هم عکسي است که در آن دستي از کفن بيرون آمده و به نظر ميآيد بچه کفن را پاره کرده است.
پاپلي نيز ميگويد: «دو مورد بود که شما حقيقتاً حس ميکرديد اينها هنگام تدفين زنده بودهاند. يکي با دستش خاک را چنگ زده بود و ديگري حتي کفنش را پاره کرده بود و اين دو مورد ميتواند فرضيه دکتر مختاري را تأييد کند.»
پورحسيني تصريح ميکند که در بازديدي که سال 1389 همراه با دکتر پاپلي داشته، کارگران از بچههاي جديد اظهار بياطلاعي ميکردهاند.
تکذيب وجود اجساد تازه کودکان
مدير امور فرهنگي اداره کل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري استان کرمان گفت: خبر کشف اجساد تازه کودکان در ارگ تاريخي بم کذب محض است. محمدمهدي افضلي خبر منتشر شده روي يکي از سايتهاي خبري با عنوان کشف اجساد تازه کودکان در ارگ تاريخي بم را تکذيب کرد و اظهار داشت: ادعاي اين سايت خبري مبني بر دفن مخفيانه اجساد کودکان در سالهاي پس از زلزله 82 بم بيپايه و اساس است. وي با رد کشف اجساد کودکان آن هم با گيره پلاستيکي بند ناف و پارچه بيمارستاني در ارگ بم عنوان کرد: اين يک دروغ بزرگ است که با برداشتي اشتباه از سوي يکي از سايتهاي خبري انتشار يافته است. افضلي با بيان اينکه پس از وقوع زلزله سال 82 بم و تخريب حصار بيروني ارگ بم تنها بقاياي اسکلت تعدادي نوزاد کشف شد، افزود: بقاياي اسکلتهاي کشف شده نيز متعلق به دوران معاصر نيست. وي تصريح کرد: در همان زمان بعد از انجام کار مطالعاتي، مستندنگاري و نمونهبرداري مشخص شد به دلايلي که امکان دفن در خارج از محوطه ارگ وجود نداشته، در داخل حصار بيروني دفن شده است. افضلي با اشاره به اينکه کماکان در حال بررسيهاي باستانشناسي در حصار پيراموني ارگ تاريخي بم به بقاياي اسکلت نوزادان برخورد ميشود، خاطرنشان کرد: به طور کلي هيچ کدام از بقاياي به جا مانده از اسکلت نوزادان در حصار بيروني ارگ بم متعلق به دوران معاصر و يا پس از زلزله سال 82 نيست.