جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۰:۱۶
کد خبر: ۵۳۹۴۷
|
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۶
گزارش «شهر» از وضعيت تئاتر خياباني/
اگرچه تئاتر خياباني ايران قدمت چنداني ندارد؛ اما مي توان انتظار داشت كه در آينده به نقطه اي برسد كه نقش موثري در شهر داشته باشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگي «شهر»، آدمي از رنج‌هاي روزانه و فعاليت‌هاي روزمره شهر خسته مي‌شود و به محوطه‌هاي عمومي و باز از جمله پارك، ميدان و غيره روي مي‌آورد. در اين ميان اگر در اين محيط‌ها، نمايش‌هايي در راستاي مشكلات روزانه و مشغله‌هاي ذهني شهروندان اجرا شود، روحيه فرد تلطيف مي‌شود و همچنين اجراي اين نمايش‌ها مي‌تواند تيغ تيز جراحي براي مسايلي باشد كه اهالي شهر با آن درگيراند.

 

 

 

از قرن بيستم بود كه تئاتر خياباني حيات خود را آغاز كرد؛ اگرچه مي توان اين آغاز را از دو منظر سياسي و هنري ديد. به دنبال جنگ جهاني اول و انقلاب شوروي، نمايش‌هاي خياباني در اروپا از رونق بسيار برخوردار شد. اين تئاتر با هدف تبليغ و ترويج تفكرات سياسي اجرا مي‌شد و عموما مي‌خواست مواضع انقلاب‌هاي آن دوران را تبليغ کند.  


  

بعد از جنگ جهاني دوم و بخصوص در دهه 50 ميلادي، اين روند سير نزولي يافت تا جنبش دانشجويي فرانسه در اواخر سال‌هاي 60 و ظهور راديکاليسم در اروپا به آن جان تازه‌اي بخشيد. تفاوت اين تئاتر با تئاترهاي قبلي اين بود که اگر در گذشته تئاترخياباني در دفاع از كارگران برخاسته بود، اين‌بار بر ضد سرمايه‌داري سر برآورده بود؛ به خصوص بعد از جنگ ويتنام، خيلي از اين نمايش‌ها با هدف مخالفت با امپرياليزم شکل گرفت. با گذشت زمان وجه سياسي نمايش‌ها کم شد و جاي خود را به دفاع از حقوق سياهان، زنان و اکنون مخالفت با جهاني‌سازي داد.

  


  

  •   نمايش هاي تخت حوضي يا تئاتر انقلابي؟

 

بعضي افراد پيشينه تئاتر خياباني در ايران را به بعد از انقلاب اسلامي و افرادي هم از جمله قطب الدين صادقي (پيشكسوت اين عرصه) اذعان دارد 10، 15سالي بيشتر از عمر اين تئاتر در كشور ما نمي‌گذرد. چيستا يثربي هم تاريخ اين عرصه را به دوره گردهاي ايران و نمايش هاي تخت حوضي ارجاع مي دهد. با توجه به اينها، مقايسه تئاتر خياباني ايران نسبت به ساير كشورها كه از قدمت بسيار طولاني و آزادي برخوردارند، به گفته قطب الدين صادقي منطقي به نظر نمي رسد اما مي‌توان كشورهاي مطرح در اين زمينه از جمله هلند، فرانسه و اتريش را الگو قرار داد و به سمت جلو پيش رفت.



 

وضعيت تئاتر خياباني در ايران با توجه به قدمت كوتاه اين عرصه پيشرفت خوبي داشته است. افراد برجسته هم بر اين امر صحه مي گذارند و پيشرفت را خوب ارزيابي مي كنند. البته آزادي و رفاهي در تئاترهاي كشورهاي ديگر وجود دارد كه باعث مي‌شود خيلي زودتر پيشرفت كنند. در كشور ما چنين نيست و همين باعث ايجاد مشكلات زيادي شده است.



    

  • تئاتر خياباني ايران مراحل رشد را طي كرده است؟

 

در رابطه با طي مراحل اين گونه تئاتر بايد گفت، گرچه تئاتر خياباني در كشورهاي مطرح مراحل سياسي و انتقادي را از سر گذرانده اما در ايران به نظر مي رسد چنين فرصتي ايجاد نشده است. فقط در قبل و اوايل انقلاب اسلامي، بسيار كوتاه به آن پرداخته شد و خيلي زود بساط چنين سوژه‌هايي برچيده شد.

 

اصل تئاتر خياباني مبني بر انتقاد و افشاگري است؛ اما اين شيوه در ايران به كار گرفته نمي‌شود. اگر اين عرصه روحيه انتقادي خود را نداشته باشد، به درد مردم نخواهد خورد و نخواهد توانست مفيد باشد و جز سرگرمي چيزي در بر نخواهد داشت.

 

در حقيقت، موضوعاتي كه در اين ژانر مطرح مي شود، بايد برآمده از زندگي، مشكلات و دغدغه هاي مردم از جمله بيكاري، اعتياد، بحران هاي روز از جمله مسكن و اشتغال باشد.


   

 

  • آيا مي‌توان تئاتر سالن‌ها را به فضاي باز برد؟

 

نمايش‌هاي صحنه‌اي را نمي‌توان در يك فضاي باز و به عنوان تئاتر خياباني اجرا كرد. تئاتر خياباني را هم نمي‌توان در قالب نمايش صحنه‌اي برد. بنابراين، اين دو عرصه هم از لحاظ موضوع و هم از لحاظ فضاي اجرا كاملا با هم تفاوت دارند.

 

به گفته قطب‌الدين صادقي كارگردان تئاتر، كار بازيگران تئاتر خياباني بسيار سخت و دشوار است. به دليل اينكه بازيگران در تئاتر خياباني در يك فضاي بسته با آرامش كافي، نور، تمركز و آمادگي درك مخاطب روبرو نيستند بلكه اين بازيگران نمايش هستند كه تمام تلاش خود را مي‌كنند تا در محيط پر از مزاحمت‌هاي ناگزير از جمله باز بودن فضاي اجرا، غيرقابل كنترل بودن محيط، كم تمركزي تماشاگران و رفت‌و‌آمدها كار خود را ارايه دهند. در اينجاست كه حرفه‌اي و خبره بودن اين بازيگران در اين تئاتر مورد توجه قرار مي‌گيرد. براي اينكه يك بازيگر آماتور از عهده نيروي بدني بالا، قدرت بيان، تصويرسازي و درشت‌نمايي كارها برنمي‌آيند. 

  

به گفته صادقي فعاليت اصلي اين بازيگران خياباني بيشتر در اين ژانر تئاتر است و كوله‌باري از تجربه‌اند، بازيگران معمولي تئاتر نمي‌توانند در اين عرصه كار كنند و نيازمند تجربيات بسيار بالايي در اين زمينه است.

 

البته دانشجوياني كه فارغ‌التحصيل مي‌شوند، با توجه به اينكه تئاتري‌ها در ايران به شدت با كمبود سالن مواجه هستند، مي‌توانند در اين عرصه خودآزمايي و تجربه‌اندوزي خوبي داشته باشند.



   

  • تئاتر خياباني نيازمند مشاركت تماشاگران

  

علاوه بر اينها، اهالي تئاتر به دليل كمبود سالن، نمي‌توانند نمايش‌هاي خود را به عنوان تئاتر خياباني به اجرا دربياورند. به دليل اينكه اين ژانر نيازمند مشاركت تماشاگران و برقراري ارتباط مستقيم هنرمند و تماشاگر است و اين اتفاق فقط در نمايش خياباني مي‌افتد. اگر ارتباطي بين تماشاگر و نمايش برقرار نشود، مردم از نمايش استقبال نخواهند كرد. چون موضوعي كه در تئاتر صحنه‌اي به آن پرداخته مي‌شود، انتزاعي است، شايد اين سوژه‌ها پايين‌تر از درك عموم باشد يا اينكه دغدغه افراد عادي نباشد. بنابراين با اجراي نمايش صحنه‌اي به عنوان نمايش خياباني، ارتباطي بين نمايش و مخاطب برقرار نمي‌شود. در اين صورت نمايش موفق نخواهد بود.




 

  • تئاتر خياباني و زندگي روزانه مردم

 

گروه‌هايي كه در عرصه خياباني كار مي‌كنند، كافي به نظر نمي‌رسند. اين درحالي‌ست كه صادقي گروه‌هاي اين ژانر را مناسب ارزيابي مي‌كند و مي‌گويد: «گروه‌هاي زيادي در اين تئاتر كار مي‌كنند. در اين زمينه شهرداري تهران در دوره‌اي با گروه‌هاي خياباني 10 هزار اجرا قرارداد بست كه در ايام تابستان براي مردم اجرا داشتند.»

  

آيا تئاتر خياباني بايد همواره وجود داشته باشد و به كار خود ادامه دهد؟ چيستا يثربي، كارگردان تئاتر عنوان مي كند: «مردم اين نوع تئاتر را خيلي دوست دارند چون كه اين سوژه‌ها از بطن زندگي بيرون آمده است. با اين حال، امسال در تئاتر شهر گروه‌ها سوژه هاي انتزاعي کار مي کنند که از بطن زندگي مردم گرفته نشده است. بر اساس اين موضوع حضور و عرضه اندام تئاتر خياباني در كنار تئاتر سالن‌ها نه تنها لازم بلكه ضروري هم است.»





 

  • استقبال تماشگر؛ شاخص تئاتر خياباني خوب

 

شاخص تئاتر خياباني مناسب استقبال تماشاگران است. به گفته چيستا يثربي نويسنده، مردم ايران هر جا تئاتر خياباني اجرا شود، از آن استقبال مي کنند و فضا پر از جمعيت مي شود. در واقع، تئاتر خياباني خوب اين است كه تماشاگر را در پاي نمايش نگه داشته و او را به تفكر درباره موضوع وادارد.

 

صادقي معتقد است؛ بازيگران در اين نمايش‌ها بايد مردم را به شكل‌هاي مختلف در اجرا شركت دهند. آنها مي توانند با تماشاگر حرف بزنند يا از او بخواهند در نمايش نقش خيلي كوچكي داشته باشد تا تماشاگر احساس كند كه در تئاتر حضور دارد و با آن ارتباط برقرار مي‌كند. اينها مي‌تواند شيوه‌هاي جذب تماشاگران خياباني باشد و اين تخصص بازيگران حرفه‌اي تئاتر خياباني است.



 

  • گروه‌هاي نمايش خياباني كلاه به دست

 

به گفته يثربي در كشورهاي ديگر علاوه گروه تئاتر خياباني وابسته به شهرداري، گروه نمايش خياباني مستقل هم وجود دارد كه مي‌توانند در سطح شهر نمايش‌هاي خود را اجرا كنند و منبع درآمدشان هم پول‌هايي است كه مردم پس از پايان نمايش در كلاه آنها مي‌ريزند. در اينجا بايد گفت كه كار اين گروه‌هاي مستقل فقط همين فعاليت خياباني است.

 

در واقع براي اجراي اين نمايش‌ها وقت و تمرين كافي مي‌گذارند به علت اينكه اطمينان دارند كه حمايت مي‌شوند؛ چه از جانب شهرداري وچه از طرف مردم. بطور كلي اين گروه‌ها بسيار مطرح و حرفه‌اي هستند و تنها از اين راه امرار معاش مي‌كنند. اين درحالي‌ست كه اين زمينه‌ها در كشور ما براي گروه‌هاي نمايشي فراهم نيست و عرصه رشد براي اين گروه‌ها تنگ مي‌شود.

نظر شما