به گزارش گروه اجتماعي «شهر»، به رغم توليد داخلي 98 درصد داروهاي مصرفي، همچنان يکي از دشواريهاي بيماري و مريضداري تهيه دارو است. اکنون داروهاي بسياري در پوشش بيمه نيستند و هزينه سنگين اين داروها بر دوش بيماران است. همچنين چرخه توزيع داروهاي کمياب و خاص خالي از اشکال نيست آنچنان که خيابان ناصر خسرو را همچنان به عنوان يک داروخانه ميشناسند.
دارو هم گرفتار کاغذ بازي ميشود
به گفته دکتر مجتبي بوربور، معاون اسبق برنامهريزي کل دارو و مواد مخدر وزارت بهداشت، براي ورود داروهاي جديد به فهرست داروهاي تحت پوشش بيمه يک تا چهار سال زمان صرف ميشود. اين در حالي است که به طور يقين در اين مدت داروهاي جديد و مؤثرتري به بازار دارويي عرضه ميشوند و ما همچنان به دنبال بيمه کردن داروهاي چند سال قبل هستيم.
علاوه بر بحث زمان، شواري عالي بيمه که سرنوشت بيمه شدن داروها را در دست دارد به هر دارويي اجازه ورود به فهرست بيمه شدهها را نميدهد و همچنان جاي بسياري از داروهاي ساده در اين فهرست خالي است.
شايد داروهاي بيمه شده آنقدر قديمي يا ارزانقيمت باشند که بيمه بودن يا نبودن آنها نه به حال پزشک تاثيري داشته باشد و نه به حال بيمار؛ استامينوفن يا قرص سرماخوردگي آنقدرها هم گران نيستند که اگر بيمه 50 تا 70 درصد هزينه آن را تقبل نکند، بيماران به دردسر بيفتند، اما بيمههاي ما بسياري از داروهاي ساده و معمولي را که اغلب پزشکان تجويز ميکنند تحت پوشش ندارند.
202 روياي دارويي
براي مثال در حالي که مرضيه وحيد دستجردي، وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، خبر از مصوبه دولت در خصوص تحت پوشش قرار گرفتن 202 قلم داروي جديد داده است؛ رئيس انجمن علمي داروسازان ايران، وعده وزير بهداشت را منتفي ميداند. اين مساله به دليل بار سنگين مالي و عدم توانايي بيمهها غير قابل اجرا عنوان شده است.
اين گفتهها حاکي از روند معيوب بيمه شدن داروها در کشور دارد.
داروهايي به قيمت يک زندگي و فاقد بيمه
در حال حاضر داروهاي گرانقيمت و ميليوني سرطان همچنان بيمه نيستند. آمارها نشان ميدهد که تعداد بيماران سرطاني در سالهاي گذشته روند رو به رشدي را داشته است که توجه به پوشش بيمهاي اين بيماران بيش از پيش اهميت دارد.
همچنين بيماران ALS که فلج دست و پا و گردن و اختلال در صحبت کردن، غذا خوردن و نهايتأ نفس کشيدن از جمله علائم اين بيماري است تحت پوشش بيمه نيستند.
داروهاي بسياري ديگر همچون داروهاي پرمصرف آلرژي مانند آنتي هيستاميک که بيشتر بيماران روزانه آن را مصرف مي کنند تحت پوشش بيمه قرار ندارند.
داروهاي جانبازان
داروهاي اصلي مصدومان بمبهاي شيميايي نيز آلماني است؛ داروهايي گران که بهراحتي در داروخانهها پيدا نميشود. بعضيها که شانس ميآورند يا رابطه و آشنايي در بازار دارو دارند ميتوانند داروهاي آلماني خريداري کنند و آنها که ندارند بايد با داروهاي پاکستاني، هندي و چيني که عوارضشان، خود يک بيماري جديد و عذابآور است سر کنند. يکي از جانبازان شيميايي در تشريح مشکلات خود ميگويد: بيمه همان فرانشيز داروهاي معمولي را براي داروهاي جانبازان شيميايي پرداخت ميکند و اين در حالي است که اکثر داروهاي جانبازان، خارجي بوده، تحت پوشش بيمه نيستند و قيمت بالايي دارند.
وقتي خيابان داروخانه ميشود
گويا طرحهاي فراوان برخورد با دلالان خيابان ناصر خسرو، بيفايده بوده است. اين روزها تنوع داروهايي که دلالان در خفا مي فروشند بيشتر شده است، داروهايي همچون زوبيون، فيفول و کلسيم براي خانمهاي باردار، ميزوپرستول و پروستادين براي سقط جنين و پلاويکس براي عمل قلب باز، ترامادول، انواع واکسنهاي تقلبي، هورمونهاي جنسي، زيبايي اندام، دوپينگ، داروهاي مخدر و... به اشکال مختلف درمعرض فروش قرار گرفته است. اما بيشتر فرآوردههايي که در اين بازار عرضه مي شود يا داروي تقلبي است يا به دليل شرايط نگهداري بسياري از آنها فاسد شدهاند که با اين حال به مشتريان فروخته ميشود. ضمن اينکه استفاده بسياري از داروها همچون آمپولهاي سقط جنين غيرقانوني و غيرشرعي است.
سرپرست خانوادهاي که فرزند هموفيلي دارد پس از دريافت دارو مثلاً از داروخانه 13 آبان به جاي اينکه اين دارو را براي فرزندش استفاده کند، آن را به دلالاني که در کنار اين داروخانهها نيز به وفور وجود دارند، ميفروشد.
دلالان نيز هميشه مشترياني در بيمارستانها، شهرستانها و کساني که نتوانستهاند سهميه دارويي خود را دريافت کنند پيدا ميکنند.
يکي از مشکلات ديگر دارويي کشور قاچاق دارو است که بازارهاي دلالي را نيز تامين ميکند.
آمارهاي غير رسمي گزارش ميدهند سالانه 250 ميليون دلار داروي قاچاق به داخل کشور وارد ميشود. نبود طرحهاي نظارتي در داروخانهها و مراکز فروش محصولات بهداشتي به اين موضوع دامن زده است.
رئيس انجمن داروسازان ايران درباره علل وجود بازار سياه دارو در خيابان ناصرخسرو و فروش داروهاي کمياب و قاچاق مي گويد که برخي بيماران و خانواده نيازمند از روي ناچاري سهميه دارويشان را به دلالال ناصرخسرو مي فروشند.