چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۲:۴۵
کد خبر: ۵۵۰۹۵
|
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۳
فواد حجازي معتقد است که موسيقي زيرزميني بيش‌تر به درد معتادان و بزهکاران مي‌خورد.

فواد حجازي در گفت‌وگو با خبرنگار «شهر» درباره موسيقي زيرزميني، به‌ويژه موسيقي رپ گفت: دليل کشش و جذابيت چنين ژانرهايي، سروصداي زياد و اعتراضي است که در بطن خود دارند. اينکه مردم به سمت چنين گونه‌اي کشيده مي‌شوند، اعتراض آن‌ها به عشق‌هاي بي‌پايه و اساس جديد يا مسايل روز جامعه است.
اين آهنگساز و رهبر ارکستر با تاکيد بر اينکه بيش‌تر اين آثار بر فضاي اجتماعي تاکيد دارند و مشکلات و ناهنجاري‌ها را فرياد مي‌زنند، اظهار داشت: اين آثار در واقع تجسمي اند، نه موسيقي. اين نوع موسيقي بيش‌تر روي تجسم مردم و مخاطبان خود کار مي‌کند. موسيقي فقط نت و صدا درآوردن از ساز و انواع صداهايي که از آلات موسيقي ساطع مي‌شود، نيست.


رپ يک موسيقي تجسمي است
حجازي با اشاره به ظرفيت اعتراضي موسيقي زيرزميني گفت: گاه از اين ظرفيت اعتراضي سوءاستفاده شده و فرم‌هاي تازه‌اي ايجاد مي‌شود که با اصل ماجرا متفاوت است. چنين گروه‌هايي در امريکاي جنوبي و انگلستان هم کار مي‌کردند و مي‌کنند و معترض هم هستند؛ ولي از نظر من آثار آن‌ها نيز بيش‌تر تجسمي است.

وي افزود: آنچه در ايران تحت عنوان موسيقي رپ مي‌بينيم، نظم خاص ندارد و حتي حرکات اين افراد نيز حرکاتي نامنظم و بي‌اساس است. حداقل رپ امريکاي جنوبي يا انگلستان، حرکت‌هاي ويژه خود را دارد که مي‌توان آن را از يک کار پاپ تشخيص داد.


برخورد مردم با موسيقي زيرزميني، مثل دستمال چرک است
سرپرست گروه موسيقي کوچ درباره ژانر رپ توضيح داد: پيش از اين در دهه‌هاي 70 و 80 ميلادي، گروه‌هايي مانند پينک فلويد، اعتراض خود را در فرم و قالبي مشخص نشان مي‌دادند؛ ولي اين نوع موسيقي و کلام را پيش از دهه 80 ميلادي نداريم. از دهه 90 به بعد بود که چنين ژانري، شکل جدي به خود گرفت؛ ولي از همان ابتدا نيز اين ژانر، استخوان موسيقايي نداشت، هنوز هم ندارد.
وي ادامه داد: حتي خوانندگاني چون مايکل جکسون نيز در موسيقي‌شان استخوان‌بندي داشتند؛ ولي رپرهايي مثل فيفتي‌سنت يا نمونه‌هايي ايراني که کارهاي بسياري هم ارائه داده‌اند، هرگز جا نيفتادند و زود فراموش شدند.
حجازي تاکيد کرد: اين فرم، مثل الکل است؛ سريع مي‌پرد. مردم آن را مي‌شنوند و مثل دستمال چرک دور مي‌اندازند.

حجازي با تاکيد بر اين‌که اين نوع موسيقي، ماندگار نيست، گفت: امروز اسمي از گروه کيوسک، نامجو، عليش‌مست، يا حتي بلک‌کتس که به‌نوعي آغازگر اين نوع حرف زدن وسط موسيقي فارسي بود، نيست. امروز اگر کسي در اتومبيلش، يکي از آهنگ‌هاي دو يا سه سال پيش نامجو را بگذارد، همه به او مي‌خندند و فکر مي‌کنند او عقب‌مانده است؛ ولي اگر کاري از يکي از خوانندگان قديمي را گوش کنيد، کسي شما را مسخره نمي‌کند.
اين سرپرست ارکستر که سال‌هاست با عليرضا عصار همکاري مي‌کند، درباره آمار بالاي دانلود آهنگ‌هاي برخي رپرهاي ايراني گفت: اين‌که آمار دانلود اثري از يک گروه بالا باشد، ملاک نيست؛ مهم ماندگاري اثر است. مثل چاقاله بادام که هر سال مي‌آيد و هر سال مردم آن را مي‌خرند، بدون اين‌که چيز جديدي به آن اضافه شده باشد، و ماندگار است و مردم آن را دوست دارند؛ ولي يک فست‌فود يا يک ماهي خاص را که نمي‌توان هر روز در خانه درست کرد و خورد.
حجازي اظهار داشت: کاري که استخوان‌دار باشد، مي‌ماند. سال‌هاست کار استخوان‌دار بيرون نيامده است. برخي تلاش‌هايي کرده‌اند؛ ولي در ژانر مردمي، اتفاق خاصي نيفتاد. امروز موسيقي، موسيقي هفته و روز است و ماندگار نيست. خيلي زود فراموش مي‌شود. خيلي وقت‌ها هم مي‌بينيم در يک اتومبيل موزيکي پخش مي‌شود که اصلا ربطي به چهره و شخصيت راننده و ديگر سرنشينان آن ندارد.

 
سگي که واق واق مي‏کند، حمله نمي‏کند
وي درباره رپرهايي که پيش از اين در قالب موسيقي زيرزميني در ايران کار مي‌کردند و پس از مهاجرتشان، کلام آن‌ها رنگ و بوي متفاتوي گرفته است، گفت: برخي از اين خواننده‌ها، براي اينکه جلب توجه کنند، حرف‌هايي مي‌زنند و چيزهايي مي خوانند؛ ولي مهم اين است که تنها براي جلب توجه اين کار را مي‌کنند. به نظر من اين افراد حتي به کاري که مي‌کنند هم اعتقادي ندارند.
اين آهنگساز افزود: سگي که از دور واق مي‌کند، هيچ‌وقت حمله نمي‌کند. اين که نشد موسيقي اعتراض. حتي رپ واقعي که در غرب اتفاق مي‌افتد هم استخوان موسيقي ندارد؛‌ چه برسد به نمونه‌هاي ايراني آن. ولي متاسفانه بي‌پرده حرف زدن و بي‌تربيتي و بي‌ادبي اجتماعي، مدتي است در جامعه ما روال شده است.

وي درباره موسيقي راک ايراني اظهار داشت: حتي موسيقي راک ايراني هم ماندگار نيست. البته کساني که در ژانر راک کار مي‌کنند آثار بهتري به‌لحاظ تئوريک ارائه مي‌کنند؛ زيرا روي موسيقي آن بيش‌تر کار مي‌کنند و بعضي از آن‌ها نوازنده‌هاي بسيار خوبي هم دارند. در مجموع، راک ايراني بهتر از رپ ايراني يا رپ فارسي است.

حجازي با بيان اين که متاسفانه اين وضعيت هست و نمي‌توان آن را تغيير داد، گفت: انگار افتاده‌ايم در تونلي که هم شيب زيادي دارد و هم درون آن پر از آب است. گويا بايد تا ته آن برويم تا روي زمين بياييم. وي درباره نحوه برخورد با ناسزاگويي خوانندگان زيرزميني گفت:‌ اتفاقا بهتر است اين‌ها را حتي در تلويزيون هم نشان بدهند تا مردم چهره کساني را که در آهنگ‌هايشان فحش رکيک مي‌دهند، ببينند و بشناسند. شايد اين تاثيرگذار باشد و کمي سبب خجالت اين افراد شود.


موسيقي تجسمي به درد مصرف روان‌گردان‌ها مي‌خورد
اين آهنگساز، مخاطب موسيقي زيرزميني را فاقد سواد و سليقه موسيقايي دانست و گفت: چنين موزيک‌هايي بيش‌تر به درد معتادان و بزهکاران و کساني که با مشکلات خانوادگي دست و پنجه نرم مي‌کنند، مي‌خورد؛ زيرا دارد حرف دل و خاطرات و مشکلات آن‌ها را بازگو مي‌کند. کسي که مواد مخدر يا قرص روان‌گردان مصرف کرده، قطعا احتياج به يک موسيقي تجسمي دارد تا بتواند به توهماتش دامن بزند. وي درباره تاثيرات موسيقي زيرزميني اظهار داشت: اگر ايده و عقيده پشت يک موسيقي باشد، قطعا طرفداران آن اهل کتاب و اهل مطالعه خواهند بود؛ ولي چنين موسيقي‌اي که فعلا در ايران به‌عنوان موسيقي زيرزميني شناخته مي‌شود، چه زيرزميني باشد و چه روزميني، موسيقي را به فساد مي‌کشد و به ورطه نابودي مي‌برد.
حجازي با اشاره به راه‌هاي مواجهه با موسيقي زيرزميني گفت: اگر به موسيقي خوب، اهميت داده شود و براي آن سرمايه‌گذاري کنند، خوراک موسيقايي مردم چنين آثار مبتذلي نخواهد بود.

فواد حجازي سازنده موسيقي سريال «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» است که در ماه مبارک رمضان از تلويزيون پخش شد. وي هم‌اکنون درحال آماده‌سازي يک آلبوم بي‌کلام است. گروه‌‌هاي موسيقي زيرزميني از اوايل دهه 80 در ايران شکل گرفتند. اين گروه‌‌ها عموما در ژانرهاي پاپ، رپ، راک و گهگاه هوي متال فعاليت مي‌کنند و از همان ابتداي شکل‌گيري، با برخورد مراجع رسمي مواجه بوده‌اند.



ناسزا مي‌گويند تا جلب توجه کنند
اين نوازنده درباره چرايي ناسزاگويي در موسيقي زيرزميني گفت: ناسزا مي‌گويند چون موسيقي خوب و بطن موسيقايي ندارند و نمي‌توانند مخاطب را جذب کنند؛ پس سعي مي‌کنند با ناسزا و اهانت، يا به ميان کشيدن يک فرد و بد و بيراه گفتن به او، توجه‌ها را جلب کنند.
وي افزود: به همين دليل است که معتقدم اين نوع موسيقي بيش‌تر تبديل به يک اثر هنر تجسمي شده، نه يک هنر موسيقايي. شايد حتي نتوان به آن گفت هنر. بيش‌تر شبيه به يک اعلاميه يا آنونس است که در جامعه پخش مي‌شود. در جامعه‌اي که سياست‌زده است، موسيقي آرام را نمي‌خواهد. مردم پر از هيجان و عقده انتقام از چيزهايي اند که ندارند و موسيقي زيرزميني نيز از اين حس انتقام استفاده مي‌کند.
نظر شما