به گزارش شهر، وقتي يک آقازادهي مشهدي در کشور کره جنوبي جو گير ميشود و همان جا نطفهي ساخت يک مستند يک و نيم ميلياردي با يک بانوي جوان منعقد ميگردد، صداي بسياري از متدينين اهل فرهنگ وهنر بلند ميشود که چرا بايد آستان قدس رضوي با يک بازيگر جوان قرار داد يک ونيم ميلياردي منعقد کند. بيانيه هاي متعدد عليه اين اقدام صادر مي شود و تا چند هفته اين موضوع مي شود تيتر اول رسانه هاي فرهنگي کشور.
وقتي يکي از مديران عالي رتبه ي دولتي در کشور آمريکا، بابت فعاليت هاي بي شائبه و لابي هاي تاثيرگذار يک تهيهکننده و کارگردان سينما که البته دستي هم در توليد فيلمهاي آنچناني دارد! از همان جا قول ساخت يک فيلم سينمايي را به ايشان مي دهد، فرياد ها بلند مي شود و رسانه ها و نمايندگان مجلس موضع مي گيرند. وزير ارشاد و معاونش به مجلس فرا خوانده مي شوند. اهالي سينما معترض مي شوند که چرا بايد به اين فيلمساز خارج نشين چند ميليارد پول بي زبان کشور هبه گردد تا ايشان با حمايت سازمان سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فيلم مورد علاقه شان را بسازد.
البته از حق نبايد گذشت در هر دو مورد حق با معترضان است. اما سئوال اينجاست که چرا اهل رسانه و هنر و فرهنگ، نمايندگان مجلس و متدينين معترض به موضوعات مشابه اما بسيار مهمتر از دو مورد پيشگفته چندان عنايت و توجه نمينمايند؟
مثلا آيا اهميت همين ماجراي اخراج بازيگر فيلم« قلاده هاي طلا» از مراسم کمک اهالي سينما به هموطنان زلزله زده ي آذربايجان کمتر از مورد فوق نيست؟ شايد عده اي از اين ادعا متعجب شوند اما نگارنده به سادگي اثبات ميکند که اين ماجراي به ظاهر ساده، بسيار مهمتر از دو مورد فوق است! قصد پيش کشيدن زشتي اين عمل با تمسک به مسائل اخلاقي را ندارم. کمي حوصله بخرج دهيد خدمتتان عرض مي کنم.
در سال1378 سريال «قصههاي رودخانه» با سرمايهگذاري سيماي جمهوري اسلامي و کشور مالزي و به کارگرداني کمال تبريزي توليد ميشود اما اين سريال هرگز امکان نمايش در شبکههاي ملي را نمي يابد.
«خبرنگار: شما سريالي از سالهاي قبل داشتيد که توقيف بود. کارگردان:قصههاي رودخانه؟
خبرنگار: بله، وضعيت اين سريال را پيگيري نکردهايد؟ کارگردان: چه کار کنيم؟ بايد برخي از مسئولان تلويزيون عوض شوند!
خبرنگار: چرا توقيف شد؟ عجيب است که يک سريال اين همه سال توقيف باشد. کارگردان: چون موقعيت ما با موقعيت آنها به عنوان دو کشور اسلامي باهم مقايسه مي شد.»
در سال 1387فيلم سينمايي« پاداش» با سرمايه گذاري سيمافيلم توليد ميگردد. قرار بر اين مي شود که پس از اکران فيلم سينمايي پاداش، سريال 4 قسمتي آن از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود. اما سيما پس از بازبيني فيلم، از فيلم برائت مي جويد و پاداش به دليل عبور از خط قرمزهاي اخلاقي و تعرض به برخي مقدسات ديني توقيف مي شود!
«کارگردان:ميخواهند نمايش بدهند، نميخواهند، نگه دارند تا بالاخره يک روزي اکران شود. اين همه جلوي نمايش به رنگ ارغوان را گرفتند چه فرقي کرد؟ اگر به جاي الان همان موقع نمايش مي دادند چه اتفاقي مي افتاد؟ حداکثر اينکه پاداش را هم مي خواهند پنج سال نگه دارند و پنج سال ديگر نمايش بدهند مهم نيست.»
درسال 1388 کمال تبريزي فيلم سينمايي«دونده زمين» را با مشارکت ژاپنيها مي سازد. گرچه اين فيلم نيز امکان نمايش عمومي در کشور را نمييابد، اما برخلاف سرمايه گذاران ايراني فيلمهاي تبريزي، ظاهرا سرمايه گذار ژاپني چندان از توليد فيلم ناخرسند نيست.
يک بازيگر ژاپني که قصد دويدن دور دنيا را دارد در ترکيه متوجه بيماري سرطانش مي شود. او اميدوارانه به سفرش ادامه مي دهد. در گذر از ايران، از روستايي عبور مي کند که همه اهالي آن يا خوابند يا خواب زده! دونده ژاپني سرزندگي را به کودکان اين سرزمين به آرمغان مي آورد تا شايد آنان والدين خوابزده خود را بيدار کنند! در شرايطي که همگان ايران اسلامي را منشاء بيداري اسلامي در جهان مي دانند فيلمساز، مردم ايران را خوابزده به نمايش مي گذارد تا شايد کسي از آنسوي آبها آنها را بيدار کند!!
در سال 1389 فيلم «خيابانهاي آرام» با نگاهي طعنه آميز به انتخابات 88 توسط کمال تبريزي ساخته ميشود اما اين بار فيلم نه توسط معاونت سينمايي ارشاد بلکه توسط تهيه کننده فيلم امکان نمايش عمومي را نمييابد. با درخواست رسمي تهيهکننده، اکران عمومي فيلم خيابان هاي آرام منتفي مي گردد!
کارگردان: «از تهيهکننده محترم نيز گله دارم! تقريبا هيچ عکسالعمل مناسبي در برابر بلايايي که بر سر فيلم نازل ميشود؛ ندارد. هيچ اعتراضي را در برابر اين موضوع منعکس نکرده است و حتي از من خواست که اصلاحات بيشتري را نسبت به آنچه که اعلام شده است، انجام دهم تا خداي نکرده كس ديگري هم از ما رنجيده خاطر نشود!»
در سال 1387کليد يکي از پرهزينه ترين سريال هاي تلويزيوني توسط مسئولين زده مي شود. سريالي که تنها در يک فاز آن 12 هزار هنرور و 70 بازيگر مطرح کشور در آن حضور دارند. در تيرماه سال 90 دارابي معاون سيما درباره پروژه فاخر « سرزمين کهن» چنين مي گويد: « اين مجموعه در 60 قسمت پيشبيني شده است و با توجه به داستان و کارگرداني خوب و استفاده از هنرمندان مجرب اميد است يکي از بهترين مجموعه ها در حوزه انقلاب اسلامي باشدکه مورد انتظار مردم است. وي از حمايت و پشتيباني معاونت سيما از اين مجموعه همانند ديگر مجموعههاي الف ويژه و توليدات سيما خبر داد و گفت: "سرزمين کهن" تا پايان سال 1391 نهايي و آماده پخش ميشود.»
در حالي که تهيه کننده سريال از آماده بودن 40 قسمت از سريال سرزمين کهن براي پخش از سيما در سال 92 خبر مي داد، يکباره اين خبر در رسانه ها تيتر اول شد! کمال تبريزي از اصلاح «سرزمين کهن» خبر داد.
کارگردان:«اين اصلاحات، اصلاحات جزئي نبود، بلكه جدي و مفصل بودند يعني يكسري نكات بايد به متن اضافه شود؛ بنابراين در حال حاضر در مرحلهاي هستيم كه فاز يك و دو را اصلاح ميكنيم.او دربارهي زمان پخش سريال نيز توضيح داد: از طرف سازمان صدا و سيما پيشنهاد شده بود پاييز امسال و با شروع زمستان، پخش فاز اول و دوم را شروع كنيم، ما هم موافقت كرديم، ولي بعد از موافقت ما سازمان صداوسيما مخالفت كرد. »
آنهايي که دستي در توليد فيلم و سريال دارند مي دانند اصلاحات جدي و مفصل سريالي که 40 قسمت آن آماده پخش است يعني چند ميليارد خسارت! اين بار دست گل آقاي کمال تبريزي نه توقيف بلکه به اصلاحات مفصل سريال مي انجامد.
اگر مسئولين سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران خسارت هاي چند ميلياردي بابت توليد سريال « قصه هاي رودخانه»،«پاداش» و «سرزمين کهن» که آقاي کمال تبريزي با معاونت مديران سازمان بر بيت المال تحميل کرده اند را ناديده مي گيرند.
اگر به مجموعه ي فيلمهاي توليد شده چهار ساله ي اخير ايشان که هيچ يک امکان اکران عمومي نيافته است، دقت نمي کنند.
اگر فيلم توهين آميز «دونده زمين» را براي ارزيابي ديدگاه هاي فکري آقاي تبريزي مورد توجه قرار نمي دهند.
اگر سرکشي سرکار خانم فائزه هاشمي را در پشت صحنه سريال «سرزمين کهن » تنها يک ديدار ساده تلقي ميکنند.
حداقل برخورد آقاي تبريزي را با بازيگر فيلم قلاده هاي طلا را يک موضوع جدي تلقي کنند. اينکه آقاي تبريزي به خود جرات مي دهد با يک بازيگر جوان سينما تنها به جرم بازي در يک فيلم ضد فتنه سال88 چنين برخورد زشتي کند، آيا معنايي جزء اين ندارد که باور قلبي شان همسويي با جريان فتنه است؟ چگونه مي توان قبول کرد که بزرگترين پروژه سيما در ارتباط با انقلاب اسلامي ايران به اينگونه افکار، انديشه ها و افراد سپرده شود؟
اينگونه است که ميتوان به صراحت اعلام کرد خسارت وارده بر فرهنگ و بيت المال بابت اتفاقي که اين ايام در سازمان صدا و سيما توسط آقاي تبريزي در جريان وقوع است ده ها برابر موضوعات جنجال برانگيز فيلم سينمايي «لاله» و مستند «زلال بي انتها» است. بر اين اساس آيا ورود اهل رسانه و هنر و فرهنگ، نمايندگان مجلس و متدينين معترض بر موضوع پيشگفته انتظار بيجايي است؟
محمدحسين نيرومند، کاريکاتوريست و هنرمند انقلابي (رجانيوز)