به گزارش خبرنگار شهر، موسيقي زيرزميني که عموما از سوي نظامهاي حاکم بر کشورها به رسميت شناخته نميشود، شامل مجموعهاي از سبکهاي موسيقي است که تهمايهاي اعتراضي دارند.
اين موسيقي که عموما در استديوهاي خانگي ضبط و بهصورت غيرمجاز پخش ميشود، معمولا با سبک زندگي و ارزشهاي طبقه متوسط دنياي سرمايهداري در تضاد است و محتواي آن اعتراض به شرايط اجتماعي و گاه سياسي است؛ هرچند با تداخل و التقاط آن با موسيقي پاپ در برخي کشورها، محتواي عشقي و احساسي از نوع نازل مييابد.
يکي از ويژگيهاي موسيقي زيرزميني، بيپروايي در کلام يا به اصطلاح «متن» آن است که از سويي سبب جذب مخاطب عام ميشود و از سوي ديگر دافعهاي براي قشر فرهيخته و همچنين اهالي حرفهاي موسيقي است.
منصور بهرامي، روانشناس و عضو ارشد انجمن بينالمللي تحليل رفتار، درباره ناسزاگويي در آثار زيرزميني ميگويد: تا زماني که تاريخچهاي براي موسيقي خود نيابيم و روند تکامل موسيقيمان را توسط اساتيد روي کاغذ نياوريم، هميشه محکوم خواهيم بود به اينکه يک موسيقي بيهويت بشنويم. ريشه موسيقيهايي که در آن حرفهاي ناشايست ميزنند نيز در همينجاست.
با اين حال وي معتقد است که الزاما نميتوان روي هر چيزي خط قرمز کشيد؛ ولي اينکه مردم اين نوع موسيقي را ميپسندند، به اين دليل است که گوشهايي تربيت نکردهايم که بتوانند موسيقي خوب را بشناسند.
به گفته بهرامي اگر مقابل اينگونه موسيقي بايستيم، به شکل ديگري بروز ميکند. بهترين کار اين است که اين گروهها هدايت شوند و به عهده مردم باشد که چه چيزي را گوش کنند و چه چيزي را گوش نکنند. چنين پديدهاي نبايد سرکوب يا کنترل شود؛ بايد هدايت شود.
سامان احتشامي، پيانيست، نيز در اينباره ميگويد: متاسفانه امروز ناسزاگويي در موسيقي تبديل به يک مد شده، درست مثل اين که زماني موسيقي لايت مد شده بود. ناسزاگويي در موسيقي امروز در تمام دنيا رواج دارد و چون اين آثار در اينترنت شنيده ميشود، بسياري از جوانان سعي ميکنند از آن تقليد کنند.
اين نوازنده پيانو همچنين دليل شکلگيري گروههاي زيرزميني و توليد موسيقي ارزان را عدم حمايت از موسيقي سالم و حرفهاي ميداند.
عبدالجبار کاکايي اما نظري متفاوت درباره «متن» موسيقي زيرزميني دارد. او معتقد است قضاوت درباره کلامي که در موسيقي زيرزميني خوانده ميشود، و مقايسه آن با ترانههاي فاخر و سالم، کار درستي نيست.
اين شاعر و ترانهسرا ميگويد: موسيقي زيرزميني و تبعا کلام آن، يک واکنش اجتماعي است و ما حق نداريم يک واکنش اجتماعي را که بيشتر ريشه روانشناسي و جامعهشناسي دارد تا ريشه ادبي، محکوم يا تحقير کنيم و از سرايندگان آن توضيح تئوريک بخواهيم.
کاکايي تاکيد دارد اين گروهها هيچ داعيه ادبي يا موسيقايي ندارند که ما بخواهيم مقابلشان بايستيم. او معتقد است بايد اين گروهها را همانگونه که هستند بپذيريم و اظهار اميدواري ميکند که اين جوانان از دوري از اخلاق و کلام رکيک بپرهيزند تا درد دلشان شنيده شود و مخاطب رغبت داشته باشد به آنها گوش کند.
فواد حجازي، آهنگساز و سرپرست ارکستر، موضعي تندتر نسبت به موسيقي زيرزميني دارد. از نظر او اين فرم موسيقي مانند الکل است و خيلي زود ميپرد. مردم آن را ميشنوند و مثل دستمال چرک دور مياندازند.
حجازي درباره ناسزاگويي در موسيقي زيرزميني معتقد است: ناسزا ميگويند چون موسيقي خوب و بطن موسيقايي ندارند و نميتوانند مخاطب را جذب کنند؛ پس سعي ميکنند با ناسزا و اهانت، يا به ميان کشيدن يک فرد و بد و بيراه گفتن به او، توجهها را جلب کنند.
وي معتقد است اين نوع موسيقي بيشتر تبديل به يک اثر هنر تجسمي شده، نه يک هنر موسيقايي؛ و شايد حتي نتوان به آن گفت هنر. از نظر او اين آثار بيشتر شبيه به يک اعلاميه يا آنونساند که در جامعه پخش ميشوند؛ در جامعهاي که سياستزده است و موسيقي آرام را نميخواهد.
اين آهنگساز، مخاطب موسيقي زيرزميني را فاقد سواد و سليقه موسيقايي ميداند و ميگويد: چنين موزيکهايي بيشتر به درد معتادان، بزهکاران و کساني که با مشکلات خانوادگي دست و پنجه نرم ميکنند، ميخورد؛ زيرا دارد حرف دل و خاطرات و مشکلات آنها را بازگو ميکند. کسي که مواد مخدر يا قرص روانگردان مصرف کرده، قطعا احتياج به يک موسيقي تجسمي دارد تا بتواند به توهماتش دامن بزند.
حجازي معتقد است طرفدار موسيقي خوب، اهل مطالعه است. او معتقد است اگر ايده و عقيده پشت يک موسيقي باشد، قطعا طرفداران آن اهل کتاب و اهل مطالعه خواهند بود؛ ولي چنين موسيقياي که فعلا در ايران بهعنوان موسيقي زيرزميني شناخته ميشود، چه زيرزميني باشد و چه روزميني، موسيقي را به فساد ميکشد و به ورطه نابودي ميبرد؛ ولي اگر به موسيقي خوب، اهميت داده شود و براي آن سرمايهگذاري کنند، خوراک موسيقايي مردم چنين آثار مبتذلي نخواهد بود.
کيوان ساکت، نوازنده تار و سهتار اما نگاه نرمتري به اين مسئله دارد. به اعتقاد وي با ارتقاي سطح آگاهي مردم، توقع آنها از هنرمندان بالا رفته و در نتيجه حتي قشري که مبادرت به ايجاد موسيقي زيرزميني ميکنند نيز، سطح کار خود را ارتقا ميدهند.
اين آهنگساز معتقد است به جاي محدود کردن، بايد سطح انتظار مردم را بالا ببريم؛ به نحوي که توقع آنها از هنرمندان، ارائه هنر حرفهاي و باکيفيت باشد. به اين ترتيب مردم با حمايت کردن از يک هنرمند و حمايت نکردن از هنرمند ديگر، سبب رشد کيفي آثار هنرمندان ميشوند.
کيوان پهلوان، پژوهشگر موسيقي نيز با ساکت همعقيده است. او نيز ميگويد اگر برخوردمان با اين موسيقي عادي بود؛ طرفدار کمتري داشت.
به گفته پهلوان اين گروهها به دليل ممنوعيت کارشان در فضاي اجتماعي، نام «زيرزميني» و «اعتراضي» را با خود يدک ميکشند و اين سبب ميشود به شکل نادرست و تندي اعتراض کنند. به دليل ممنوع بودنشان نيز مردم از آنها استقبال ميکنند. ولي اگر اين جريان بهصورت عادي وجود داشت، اين گروهها نه تنها زيرزميني نميشدند؛ بلکه احتمالا مخاطبان بسيار کمتري هم داشتند و در جايگاهي نبودند که امروز مسئلهاي مهم و مورد بحث ما باشند. درواقع اين زيرزميني بودنشان است که سبب ميشود مردم کنجکاو شده و به سمت آثارشان کشيده شوند.
حسين رباني غريبي، کارشناس فرهنگي، نيز بر لزوم نظارت بر توليد آثار موسيقايي تاکيد دارد و معتقد است وقتي نظارت در عرصه موسيقي از بين برود، نميتوان به کيفيت آن نيز اميدوار بود.
به گفته وي در موسيقي زيرزميني نيز اين خلاء جدي وجود دارد و شعر به معناي واقعي در اين ژانر وجود ندارد؛ زيرا موزيسينها شعر آثارشان را خودشان مينويسند و اين سبب ميشود شعرها بيمفهوم باشد و بيشتر جنبه لمپنيسم داشته و سطحي و بدون عمق باشد.
رباني ميگويد: وقتي کسي به سمت شعر سخيف ميرود، مجبور است از مصاديق روزمرگي و تعارفات عاميانه در آن استفاده کند. مفاهيم اين شعرها نيز عموما حول عشقهاي خياباني ميچرخد؛ زيرا تصور اين گروهها از مخاطب، همين قشر است.
موسيقي زيرزميني و به ويژه رپ فارسي در ايران، در اواخر دهه هفتاد شمسي با انتشار آثاري از سروش لشکري با نام مستعار «هيچکس» شکلي جدي به خود گرفت و مطرح شد. در سال 85 نيز رضا عطاران در تيتراژ چند مجموعه تلويزيوني از جمله «متهم گريخت» موسيقي رپ اجرا کرد. در پاييز همان سال، يک خواننده رپ به نام ياسر با نام مستعار «ياس» با ارائه قطعه «سيدي رو بشکن» با تاکيد بر قطع زنجيره پخش فيلمهاي خصوصي مردم، ابعاد اجتماعي رپ را به نمايش گذاشت و در زمستان سال 85 نيز سروش لشکري يا همان «هيچکس»، در ترانهاي به نام «وطن پرست»، از برنامه انرژي هستهاي ايران دفاع کرد. ولي در ماههاي اخير، يکي از خوانندگان اين ژانر که در خارج از ايران اقامت دارد، با اهانت به يکي از ائمه معصومين عليهمالسلام، چهرهاي تيره و کدر از اين موسيقي در ذهن ايراني باقي گذاشت.
در همين زمينه بخوانيد:
موسيقي تجسمي و مصرف روانگردانها
بي هويتي جامعه با موسيقي زير زميني
حق نداريم موسيقي زير زميني را تحقير کنيم