جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۱:۴۹
کد خبر: ۵۵۹۲۵
|
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۱
مشروح سخنان قاليباف در برنامه «ديروز، امروز، فردا»/
شهردار تهران در برنامه برنامه «ديروز، امروز، فردا» گفت:« امروز مشکل اصلي ما مشکل اقتصادي است که ريشه در مديريت غلط و اشتباه دارد.»

به گزارش شهر دکتر «محمدباقر قاليباف» که به مناسبت هفته دفاع مقدس مهمان برنامه «ديروز، امروز، فردا» بود، با شرح مشکلات امروز جامعه در حوزه اقتصاد تاکيد کرد:« ما به چه مي¬گوييم دزدي؟ يک نوع دزدي، دزدي 3 هزار ميليارد توماني است که واقعا جاي تاسف دارد و توقع مردم برخورد در اين زمينه است. ولي به نظرم دزدي ديگري هم وجود دارد که بدتر از نوع اول است. آن هم اين است که بنده که بيت المال را در دست دارم شخصي براي آن تصميم بگيرم. نه اينکه براي خودم خرج کنم، نه، بلکه شخصا و برخلاف ضوابط برايش تصميم بگيرم و آن را خرج کنم.ما نبايد بر خرد جمعي، قانون و حرمت انسان¬ها پا بگذاريم و از آنها بگذريم. قانون ولو غلط را همه بايد اجرا کنند. اما متاسفانه امروز ما در اين زمينه دچار مشکل هستيم.»



• من مطمئنم که ما فرصت هايي امروز داريم که در دهه اول انقلاب نداشتيم. حتي امروز تحريم هم براي ما يک فرصت است. اگر تحريم را با عقلانيت توام با معنويت و روحيه جهادي پيش ببريم بزرگترين فرصت براي ماست. يکي از ويژگي هاي دفاع مقدس استفاده از منطق و عقل بود و در طول 8 سال جنگ همه کارها با برنامه ريزي انجام مي شد. براي مثال براي عمليات والفجر 8 ، يک سال برنامه ريزي شد. امروز براي وضعيت اقتصادي کشور هم با همين عقل و منطق بايد برنامه ريزي شود.

• بايد بگويم اگر دنبال بصيرت هستيم، آنچه ما را به تشخيص درست مي رساند از روحيه جهادي بيرون ميآيد و روحيه جهادي نيز از عمل افراد نشئت مي گيرد نه از گفتار آنها. بدانيد تا دشمنان ما هستند و تا ما در راه سنت هاي الهي هستيم توطئه ها وجود دارد. تا در مسير انقلابيم معارضان جدي داريم و تنها با روحيه جهادي بصيرت پيدا مي کنيم.

• البته در برخورد با توطئه نيز بايد از راه درست برويم و در اين زمينه نيز هدف وسيله را توجيه نمي کند. بايد در برابر توطئه با بصيرت، لحظه شناس و دقيق عمل کنيم و نگاه غنيمت گونه نداشته باشيم. متاسفانه ما هميشه دچار افراط و تفريط مي شويم و فکر ميکنيم فقط خودمان درست مي گويم.


عمار بودن را به رخ هم نکشيم

• معتقدم نبايد کسي رفتارش به رخ ديگران بکشد که من در حوادث سال 88 عمارگونه رفتار کردم! متاسفانه اين به رخ کشيدن امروز خيلي زياد شده است.

• خود من جزو کساني بودم که اولين صحبتم را در شب دوم يا سوم بعد از انتخابات انجام دادم و الان که مرور مي کنم مي بينم دقيق  ترين حرفها را هم همان زمان زدم اما ما از شهيد بهشتي ياد گرفته ايم که مودب باشيم و به کسي توهين نکنيم.

• در مورد حوادث آن سال حادثه تلخ زماني رخ داد که با وجود حضور رهبر انقلاب در نماز جمعه و صحبت هاي ايشان که تکليف را کاملا روشن کرد برخي باز هم عناد ورزيدند و راهشان را ادامه دادند.

• اگر کسي خسارتي به انقلاب وارد کرد، اگر اين خسارتش ندانم کاري بوده، بخشش در فرهنگ اسلامي وجود دارد و مي توان او را بخشيد اما کسي که آگاهانه به انقلاب خيانت کند انقلاب و مردم و نظام نمي توانند از او بگذرند. توبه يعني اقرار به اشتباه و کسي که توبه مي کند مي تواند مورد بخشش قرار گيرد اما وقتي کسي عناد دارد تکليفش روشن است. البته در اين زمينه هم باز هم هدف وسيله را توجيه نمي کند و بايد با منطق رفتار شود ولي ذره اي نبايد در برابر کسي که عناد دارد کوتاه آمد که کوتاه آمدن خيانت به انقلاب است.


در دوران سازندگي فرهنگ نساختيم

• من صريحا به چيزي که مي گويم باور دارم و اميدوارم برداشت سياسي نشود گرچه متاسفانه در فضاي سياسي امروز برداشت هاي سياسي وجود دارد. بعد از جنگ وظيفه قرارگاه سازندگي براي مدتي بر عهده من بود. من در تماس هايي که با دولت وقت داشتم پيشنهاد مي دادم که اگرچه بايد کشور پيشرفت کند و مردم بايد در رفاه باشند ولي اين رفاه بايد باعث رشد و تعالي شود. وقتي جنگ شروع شد، ما 200-300 نفر از خراسان بوديم که ستاد خراسان را درست کرديم و بعد کم کم گردان و لشکري درست شد و تيپ امام رضا و تيپ امام صادق به وجود آمد و همين بچه ها بودند که در نهايت در عمليات حصر آبادان موفق شدند. وقتي ما رفتيم هم ساختار درست شد و هم مردم آمدند و يگان ها شکل گرفت و فرهنگ هم شکل گرفت و پيروزي پيش آمد. الان مي خواهيم سد کرخه را بسازيم با همان کار پيمانکاري قبل انقلاب که با فرهنگ ما هماهنگ نبوده است، اين درست نيست.

• در زمان سازندگي چنين فرهنگي نبود و ساختمان ها و سازمان ها و شرکت ها را فقط ساختيم بدون اينکه به فرهنگشان توجه کنيم. صرفا به کار ساخت پرداختيم و به گفتمان انقلاب و دفاع مقدس که ساخت فرهنگ در آن صورت مي گيرد توجه نکرديم. تنها وجه و مميزه فرهنگ انقلابي با فرهنگ ديگر همين توجه به ارزش ها در گفتمان است.


شهرداري نياز به تبليغ ندارد

• من تبليغ کردن را کار بدي نمي دانم. حضرت امام(ره) و رهبري تاکيد دارند که اگر کاري انجام مي شود آن را انعکاس دهيم. اما طبيعتا اضافه تر و کمتر گفتن درباره يک کار شرط عقل و انصاف نيست و نه من هر کس که اين کار را انجام دهد خلاف کرده است.

• شهرداري هم نيازمند تبليغات نيست زيرا شهرداري در زندگي مردم دخيل است. من منکر نيستم شايد اشتباهاتي هم در اين زمينه صورت گرفته اما خدا را شاهد مي گيرم در هيچ جلسه اي نيست که به دوستان نگويم که به دو نکته توجه داشته باشند. نکته اول اين است که آبروي کسي را نبرند حتي اگر مطمئن هستند حرفشان راست است و دوم اينکه در کارهايشان صداقت داشته باشند.


شيوه مديريت بايد «بيا» باشد نه «برو!»

• من در کلاسهاي دانشگاه از شيوه مديريتي «بيا-برو» براي دانشجويان صحبت مي کنم. ببينيد در دوران دفاع مقدس فرمانده به گردانش نمي گفت:«برو!». محال بود صبح هنوز هوا روشن نشده فرماندهي پشت خاکريز کنار رزمنده ها نباشد. وقتي عملياتي شروع مي شد فرمانده خودش جلو مي رفت و به بقيه مي گفت:«بيا!» هيچ وقت فرمانده عقب نمي ايستاد و به رزمندگان نمي گفت:«برو!» نبايد اينطور باشد که رفتگر ببيند که من شهردار ساعت 9 صبح از خانه بيرون مي روم و ساعت 4 بعدازظهر به خانه برمي گردم بعد براي همکارانم سخنراني مي کنم درباره زود آمدن. بايد صادق باشيم، رياکار نباشيم و فقط خودمان را نبينيم.


براي رزمنده منيتي در کار نبود

• هميشه گفته ام که ما نبايد دوران مقدس را به گونه اي توصيف کنيم و به تصوير بکشيم که دست نيافتني به نظر برسد. گاهي برخي از هنرمندان از روي لطف و توجه به امر دفاع مقدس جبهه را طوري نشان ميدهند که دست نيافتني است. اين به نظر بنده خوب نيست.

• اما بر اين باورم که دليل شرايط معنوي جبهه اين بود که رزمندگان به تنها چيزي که فکر نمي کردند خودشان بود. مهمترين چالش امروز ما اين است که فقط به خودمان توجه مي کنيم اما براي رزمنده ها اصلا چنين چيزي مطرح نبود.

• ما گاهي در جبهه نمي دانستيم چند شنبه است؟! ذهن ها، کارها، نگاه ها و رفتارها دنبال چيز ديگري بود و اينها شعار نبود. من نمي دانم مادر شهيد مهاجر صداي من را مي شنود يا نه اما مادر شهيد مهاجر 2 پسر داشت که بدون پدر آنها را بزرگ کرده بود، هر دو به جبهه رفتند، هر دو شهيد شدند و هنوز هم پيکر آنها برنگشته است. شهيد مهاجر آخرين بار که براي عمليات خيبر به جبهه آمد و شهيد شد فقط 48 ساعت از عقدش مي گذشت.


باغ موزه دفاع مقدس هرگز تکراري نمي شود

• بحث باغ موزه دفاع مقدس دغدغه اي 23-24 ساله است که از بعد از اتمام جنگ وجود داشت که ما نيازمند موزه اي براي دفاع مقدس هستيم و از همان زماني که من توفيق خدمت به عنوان شهردار تهران را پيدا کردم يکي از بحث هايي که پيگيرش بوديم همين باغ موزه دفاع مقدس بود. به نظر من اهميت دفاع مقدس اگر از پيروزي انقلاب بيشتر نباشد کمتر نيست و ما بايد اين فرهنگ ارزشي را دنبال کنيم.

• براي باغ موزه، تپه هاي عباس آباد که با تدبير رهبري که فرمودند بايد مجموعه فرهنگي، مذهبي و تفريحي باشد، يکي از بهترين مکان ها بود و طي 4 سال با تلاش شبانه روزي مجموعه مديريت شهري باغ موزه دفاع مقدس ايجاد شد و ايجاد اين باغ موزه دغدغه نه تنها من بلکه دغدغه همه بچه هاي جنگ است.

• من موزه هاي متعددي با موضوع جنگ در کشورهاي مختلف ديده ام. در اين موزه ما سراغ موضوعات کالبدي نرفتيم و به جوهره دفاع مقدس و باطن و فرهنگ دفاع مقدس پرداختيم. به همين دليل موزه تکراري نمي شود و طوري طراحي شده است که اگر هر سال، هر ماه، هر هفته و حتي هر روز به آن برويد محتواي قابل بازديد دارد.

• موزه حدود يک سال است که بازديد داشته است در طول اين يک سال مخصوصا جوانان و نوجوانان دانشجو و دانش آموز که به موزه مي آمدند بسيار تحت تاثير قرار مي گرفتند. به نظر من همه تالارهاي آن قابل ديدن است و تاثيرگذار است مخصوصا تالار خرمشهر و تالار شهدا از بخشهاي زيباي موزه است.

 

در خانواده ام ريا جايي ندارد

• بيشتر وقت من براي کار ميگذرد. خانواده ام به من مي گويند زندگي اولم کارم است. از صبح تا شب بيرون هستم و در چند سال گذشته يادم نمي آيد نهار را در منزل بوده باشم و خيلي از شبها هم خانه نرفته ام اما سعي ميکنم از همان وقت محدود که در خانه هستم موثر استفاده کنم و با خانواده باشم و البته حتما در طول روز با همه مشغله کاري با خانواده تماس ميگيرم و احوالشان را مي پرسم.

• مهمتر از همه اينها اين است که سعي ميکنم در رفتار با فرزندان دو نکته را رعايت کنم. اول اينکه دختر و پسرم احساس ريا در من نکند. احساس نکند پدرش وقتي نمازش را در خانه مي خواند 5 دقيقه اين نماز طول مي کشد ولي وقتي پدرش در مراسمي رسمي است 15 دقيقه نمازش طول مي کشد. اگر اين اتفاق بيافتد تاثير بسيار منفي بر فرزند دارد. نکته دوم رزق حلال است. ما اگر در فرزندانمان نارسايي هست بايد به خودمان نگاه کنيم. آنقدر که رزق حلال و پدر و مادر در تربيت فرزند نقش دارند جامعه ندارد.

نظر شما