به گزارش شهر، رواياتي پيرامون اين موضوع دوران ظهور وجود دارد و در برخي منابع روايي شيعه نقل شده است که از جهت متن و سند قابل دقت و بررسياند.
از جمله اين روايات ميتوان به روايت ابو بصير از امام صادق (ع) اشاره کرد. امام صادق (ع) ميفرمايد: قائم(عج) مسجد الحرام و مسجد الرسول را خراب ميکند تا آنها را به وضعيت اصلي خود برگرداند و خانه کعبه را نيز به موضع خود بر ميگرداند و آن را بر اساس خود بنا ميکند. (مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 332، مؤسسه النشر الإسلامي، قم، 1407 ق.)
روايت ديگر از ابو بصير بدون انتساب به امام صادق(ع) نقل شده که اشاره به تخريب مساجد چهارگانه کوفه دارد. (همان، ص 333) در سند اين دو روايت عليبن حمزه بطائني قرار دارد که از سران واقفيه بوده و تضعيف شده است. شيخ طوسي در کتاب الغيبة در رابطه با عدم اعتماد به روايات واقفيه پس از نقل حکايتهايي در مذمت آنان گفته است: «… رواياتي که در مورد طعن بر راويان واقفي مذهب رسيده است، بيش از آن است که بتوان شمرد، و آنها در کتاب اصحاب موجود است و من بخشي از آنها را نقل ميکنم.» (طوسي، ابو جعفر، الغيبة، ص 43، مؤسسة المعارف الإسلامية قم ،چاپ اول، 1411 ق.)
البته شايد بتوان گفت ضعف يک راوي در سلسله سند يک روايت، دليلي قطعي براي رد آن نباشد و چه بسا ضعف آن با روايات ديگر جبران شود. لذا در صورت پذيرش اين دو روايت بايد به چند نکته اشاره کرد.
دين انسانها را از تجملگرايي منع کرده است
نخست اين که دين و مذهب همواره انسانها را از سطحينگري و تجملگرايي زايد منع کرده است. در طول تاريخ به واسطه تسلط حکومتهاي نالايق که برداشت صحيحي از تعاليم اسلام نداشتند، مظاهر فرهنگ تمدن اسلامي به اشکال مختلف تغيير کرد و ظاهر تجملگرايي به موسسات ديني نيز سرايت کرده است. برخي مساجدي که در صدر اسلام محل دعوت به دين و هدايت بود و حتي تصميمات حکومتي مهم نظير امر به جهاد با مشرکان در آنجا تصميمگيري ميشد، در آخر زمان اهميت خود را از دست داده و به جاي تعليم و ارشاد ديني، به گسترش کمي و تزيين آنها پرداخته ميشود؛ در حالي که خالي از مؤمنان است. به همين دليل است که پيامبر اکرم (ص) ميفرمايد: «زماني بر امت من خواهد رسيد …. که مساجدشان در ظاهر آباد است، در حالي که از هدايت تهي و ويران ميباشد.» (کليني، محمد بن يعقوب، کافي ج 8، ص 307، دارالکتب الإسلامية، طهران، چاپ چهارم ، 1365 ش.) امام زمان (عج) بر اساس رسالتي که دارد که همانا اصلاح دين و مبارزه با انحرافات ديني است، به مقابله با اين پديده بر ميخيزد و به پالايش مساجد از مظاهري که مورد رضايت دين نيست ميپردازد، تا بار ديگر مساجد کانون توحيد و خداپرستي و عبادت و عروج انسان باشد.
امور اصلاحي امام زمان(عج) فراگير است
ديگر اين که امور اصلاحي امام فراگير است و شامل تمام حوزههاي دين ميشود. وقتي سخن از خراب کردن مسجد به ميان ميآيد از حيز انتفاع انداختن آن نيست؛ بلکه از روايات ديگر به همين مضمون استفاده ميشود که حضرت در کيفيت بناي مساجد به شکلي که براي مردم مزاحمت ايجاده کرده، نظر دارد و برطرف کردن اين اشکال نسبت به اماکن ديني از وظايف حکومت ديني است که امام در رأس آن قرار دارد. اين امر نه تنها مذموم نيست؛ بلکه اين پيام را براي انسانها به همراه دارد که دين حتي در مقدسترين مقولهها ضامن حقوق آنهاست.
ابو بصير از امام صادق (ع) در حديثى طولانى روايت کرده که حضرتش فرمود: «هنگامى که قائم ما قيام کرد چهار مسجد را در کوفه منهدم مىکند. هيچ مسجد مشرفى را نمىگذارد جز اين که کنگره و اشراف آن را خراب مىکند و به حال ساده و بدون اشراف مىگذارد. شاهراهها را توسعه ميدهد. هر گوشهاى از خانهها که واقع در راه عمومى است خراب مي کند و ناودانها که مشرف به راه مردم است برميدارد. (دواني، علي، مهدى موعود، ترجمه، ج 13، بحار الانوار، متن، ص 1121، دارالکتب الاسلاميه، تهران، چاپ بيست و هشتم، 1378 ش.)
مراد از مساجد چهارگانه، مساجد ملعونه است
سوم اينکه در مورد تخريب مساجد چهارگانه کوفه که در برخي روايات آمده و در روايت اخير نيز به آن اشاره شد، ميتوان گفت مراد از آن مساجدي باشد که زمان بني اميه در کوفه ساخته شدهاند. اين مساجد توسط فرماندهان لشکر يزيد و به شکرانه کشته شدن امام حسين (ع) بنا شدند که بعدها به نام مساجد ملعونه شناخته شدند. (الغارات، ج 2، ص 325) نام اين مساجد در گفتاري از امام باقر (ع) آمده است که ميفرمايد: «در کوفه مساجدي مبارک و مساجدي ملعون وجود دارد … و اما مساجد ملعونه همانا مسجد اشعث بن قيس، مسجد جرير بن عبد الله بجلي، مسجد ثقيف و مسجد سماک است.» (شيخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 300، جامعه مدرسين قم، چاپ اول، 1362 ش.)
حضرت علي (ع) از نمازگزاردن در پنج مسجد در کوفه نهي ميفرمودند: مسجد اشعث بن قيس کندي، مسجد جرير بن عبدالله بجلي، مسجد سماک بن مخرمه، مسجد شبث بن ربعي و مسجد تيم. (الخصال، ج 1، ص 302). چهار مسجد از اين مساجد را امام باقر (ع) به مساجد ملعونه تعبير کردهاند که ممکن است در زمان حضرت قائم (عج) وجود داشته باشند و توسط ايشان تخريب شوند.
امام عصر(عج) نيز در برخورد با بدعتها همچون پيامبر(ص) عمل ميکند
چهارم اينکه حضرت مهدي (عج) نيز در برخورد با بدعتها و انحرافات اعتقادي مانند پيامبر و به مانند سيره وي عمل ميکند. پيامبر اکرم (ص) در شرايطي که برخي منافقان با بهرهبرداري از احساسات ديني مردم با ساختن مسجد ضرار سعي در ضربه زدن از درون به دين و ايجاد تفرقه ميان مؤمنان بودند، (توبه، 107) دستور تخريب را صادر کرد. از انتقاد شديد قرآن نسبت به مسجد ضرار و از شدت عملي که پيامبر اکرم (ص) از خود نشان داد و دستور ويران کردن مسجد، بهخوبى روشن است که قصد و هدف هر کارى تا چه اندازه درباره آن مؤثر است.
رويارويي منافقان با دين با سوء استفاده از امور مقدس، منحصر به زمان خاصي نيست. لذا پس از دوران پيامبر اکرم(ص) و تاکنون شاهد فعاليت منافقان و فرقههاي منحرف در قالب ايجاد اماکن مذهبي هستيم که به کانوني جهت تضعيف و تحريف دين تبديل شدهاند، که اساسا امام زمان(عج) نيز مانند پيامبر(ص) با اين جريانات برخورد خواهد کرد و دستور تخريب پايگاههاي آنان که حتي ممکن است در پوشش مسجد باشد را صادر خواهد کرد.
بسيارى از مساجد طبق هندسه اسلامى ساخته نشده است
پنجم اين که بسيارى از مساجد و مشاهد طبق هندسه اسلامى ساخته نشده؛ بلکه به دليل رقابت با کليساهاى مسيحى ساخته شده و کليساهاى مسيحى هم در رقابت با معابد بتپرستان ساخته شده است. چون بررسى عميقى به ميان آيد، برخى مساجد و مشاهد همان نقشه ساختمانهاى بتپرستان و تجديد هيکلها و معابد بتپرستان روم و يونان است و با وضع عبادت عمومى و ساده اسلامى مناسبتى ندارد و اگر حکومت نافذ و اسلامى واقعى برپا شود، آن را خراب مىکند. (کافى، ترجمه کمرهاى، ج 3، ص 707، انتشارات اسوه، قم چاپ سوم، 1375 ش)
در طول تاريخ مساجدي با اموال غصبي ساخته شدهاند
ششم اين که در طول تاريخ مساجدي به دست حاکمان جائر و با اموالي غصبي و ناحق ساخته شدهاند که اين امر از نظر شرع مردود است. قاعدتا امام زمان(ع) که حکومتي بر مدار قسط و عدل برپا ميکند، از اين امر غافل نبوده و به برطرف کردن اين مشکل خواهد پرداخت.
مسجدالحرام، کعبه و مسجدالنبي اصلاح ميشوند
هفتم اين که در مورد تخريب مسجد الحرام، کعبه و مسجد النبي نيز روايات حاکي از ويران کردن آنها و از حيز انتفاع ساقط کردن نيست؛ بلکه آنچه در روايات بدان تصريح شده، خراب کردن و بناي مجدد آنهاست که اين امر دلايل خاص خود را دارد. براي مثال خانه کعبه در طول دورههاي مختلف تاکنون دچار دگرگوني شده و بنا به روايتي پيامبر اکرم(ص) قصد اصلاح آن را داشت، لکن شرايط اجتماعي مانع از اين امر بود. (حلي، يحيي بن حسن، العمدة، ص 317)
مسجد پيامبر نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و بنا به رواياتي در زمانهايي بدون رعايت اصول شرعي دچار تغيير و تحول در ساختمان شده است. براساس اين روايات خليفه دوم مسجد پيامبر (ص) را تخريب کرد و بر آن افزود و در اثناي اين توسعه دادن، خانه عباس عموي پيامبر را نيز ضميمه آن کرد. همچنين مقام ابراهيم(ع) را از خانه خدا دور ساخت، در حالي که مقام نزديک بيت بود. (بحارالأنوار، ج 31، ص 33، مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان، چاپ چهارم ، 1404 ق.)
در هر صورت، پس از پيامبر بدعتهايي در دين به وجود آمد که دامن آن به اماکن مقدس نيز سرايت کرد. لذا حضرت امير(ع) ميفرمايد: «واليان پيش از من امور بزرگي را که مخالف با نظر پيامبر است انجام دادند … پس چگونه است اگر فرمان دهم تا مقام ابراهيم را به جايي برگردانند که رسول خدا قرار داد … و خانه جعفر بن ابي طالب را از مسجد خارج سازم.» (کافي، ج 8، ص 58)
بنابراين، در زمان حضور امام مهدي(ع) به واسطه بسط سلطه و قدرت حکومت و انقياد جامعه از امام، انتظار ميرود بسياري از بدعتها که در طول تاريخ در حوزههاي مختلف دين ايجاد شده است، اصلاح شود و از آن جمله اصلاح برخي از مساجد و اماکن متبرک است که همانگونه که گفته شد دچار دگرگوني شدهاند. (بحارالأنوار، ج 34، ص 168)
بر اساس آنچه گفته شد، روشن ميشود که تخريب مساجد يا ويران کردن برخي مساجد و بازسازي آنها در عصر مهدي منتظر(عج) امري دور از انتظار و عجيب نخواهد بود. برخي از مساجد به دليل عدم رعايت اصول شرعي بنا شدهاند و نيز برخي از آنها تغيير ماهيت داده و پايگاهي براي مبارزه با دين شدهاند که بر اساس روايات ياد شده تخريب ميشوند. همچنين برخي مساجد به دلايل تغييراتي که در طول زمان در حدود آن ايجاد شده، تخريب و بر اساس اوليه خود باسازي خواهند شد.