جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۳:۲۸
کد خبر: ۵۹۹۱۳
|
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۰
قطبي زاده معتقد است که فيلم هاي سي و يکمين جشنواره فيلم فجر سياسي تر شده است و تم خاصي براي اين فيلم ها نمي توان عنوان کرد.

به آخر سي و يکمين جشنواره فيلم فجر رسيديم. در طي اين چند روز توليدهاي سينماي ايران طي يک سال به روي پرده رفتند و مخاطبان زيادي را به روي صندلي هاي سالن هاي سينماها کشاندند. در رابطه با فيلم ها و کم و کيفيت اين جشنواره با سعيد قطبي زاده منتقد گفت و گو کرده ايم که در ادامه مي خوانيد.  

  

در جشنواره امسال چه موضوعاتي بيشتر مورد توجه توليدهاي سينماي ايران بوده است؟

  

جشنواره امسال نسبت به سال قبل خيلي سياسي تر شده است، از عنوان سياسي تر شدن فيلم ها منظور اين نيست که فيلم هاي سياسي زيادي ساخته شده چون پارسال و سه سال قبل فيلم سياسي بيشتري ساخته شده بود بلکه منظورم اين است که امسال تاثير سياست ها روي فيلم ها بيشتر ديده مي شود. به خاطر همين بيشتر فيلم ها يک نوع مدل سينماي دولتي شدند، بطوريکه درآن خيلي خلاقيت ديده نمي شود و اتفاق خاصي هم تا حالا در آن نيفتاده است.  

 

منظورتان اعمال مميزي ها در فيلم هاست؟

 

نه؛ يک طور دستور العمل هاي ديکته شده وجود دارد و فيلمسازها هم از ترس مميزي ها خود را از قبل سانسور مي کنند. 

 

همان خود سانسوري!

 

بله. 

 

در جشنواره امسال چه محتواهايي در فيلم ها بيشتر استفاده شده است؟

  

موضوعاتي که مورد توجه قرار گرفته است در حوزه تم فيلم ها و مضموني است، نه ژانري. اين درحالي ست آدم دلش مي خواهد که فيلم را در ژانرهاي مختلف در جشنواره ببيند و احساس کند که در سينماي ايران به ژانرها توجه مي شود ولي در واقعيت امسال در فيلم ها به اين مقوله توجهي نشده است.  

 

امسال چه تمي در فيلم ها داريم يا اينکه هنوز مشخصا نمي توان عنوان کرد؟

  

نمي شود گفت چه تمي وجود دارد اما چيزي که حداقل مي توان راجع به آن صحبت کرد؛ اين است که گرايش به ملودرام بيشتر شده است آن هم يا گرايش اخلاقي است يا کمي شيطنت آميز. در هر صورت الان ملودرام جدي ترين گرايش سينماي ايران است.  

 

براي بهتر شدن اين وضعيت چه بايد کرد؟

 

به طور کلي تا زماني که مديريت سينماي ايران تا اين ميزان دولتي است؛ در واقع تا زمانيکه نهادهاي دولتي - منظورم غيرخصوصي است – در سينما دخالت کنند وضعيت به همين منوال خواهد بود؛ نه فيلم هاي جشنواره اي ساخته مي شود و نه حرکتي براي اعتلاي سينماي ايران اتفاق مي افتد. در آخر هم صرفا شاهد فيلم هاي سفارشي خواهيم بود.  

 

چرا اشخاصي از جمله بهرام توکلي و داريوش مهرجويي و مانند اينها فيلم هاي خوبي ارائه نکردند؟

  

در کارنامه هر فيلمسازي فراز و نشيبي وجود دارد. اولا در اين رابطه بايد بگويم که خيلي ها معتقدند که فيلم توکلي خوب است اما من معتقدم که فيلم خوبي نيست؛ پس فاجعه نيست. ضمن اينکه شما از توکلي و مهرجويي نام مي بريد من مي گويم محسن قرايي، بهنام بهزادي و علي کريم؛ که اينها فيلم هاي خوبي ساختند، بنابراين فراز و نشيب هايي در کارنامه فيلمسازها وجود دارد. کدام فيلمسازي را مي شناسيد که همه کارهايش خوب باشد بنابراين اين نشان گر چيزي نيست.  

 

ولي افتي که در اثر مهرجويي وجود دارد مورد انتظار نيست!

 

شما به سن و سال او نگاه کنيد و موقعيتي که در آن زندگي مي کند. هيچ کس به اندازه مهرجويي به سينماي ايران خدمت نکرده است و هيچ کس به اندازه او اين تعداد فيلم خوب در کارنامه اش ندارد.  

  

مهرجوي به گيشه فکر کرده است؟

 

من نمي دانم که به اين مقوله فکر کرده يا نه اما او در سن و سالي نيست که مثل کارگردان هاي جوان آثارش را نقد کنيم. گر چه من هم من معتقدم که فيلم «چه خوبه که برگشتي» مهرجويي فيلم بسيار ضعيفي بود. ولي توقع نداشته باشيد که هر سال شاهکار بسازد.  

  

نظرتان در مورد فيلم هاي حوزه هنري چييست؟ آيا توانسته نسبت به فيلم هاي ديگر اين جشنواره گامي به جلو برداشته باشد؟

  

از حوزه هنري دو فيلم ديدم؛ از جمله فيلم «خسته نباشيد» که فيلم خوبي بود و همچنين فيلم «حوض نقاشي» که فيلم خوبي نبود.  

 

چرا «حوض نقاشي» خوب نبود؟

  

چون خيلي در آن اغراق صورت گرفته بود و چندان به نظرم قابليت نداشت؛ اين فيلم به نظر من پر از اغراق و مبالغه بود.     

  

خوب کار کردن در حوزه مضامين فيلم هايي مانند «حوض نقاشي» سخت به نظر مي رسد و موضوعاتي در اين فيلم وجود دارد که پرداختن به آن جديت و تحقيقات زيادي مي خواهد.

 

اينکه چرا فيلم خوبي نبود اجازه بدهيد در نقدها به آن بپردازيم ولي حداقل فکر مي کنم به عنوان کسي که سينماي ايران را دنبال مي کند مي توانم بگويم که فيلم «حوض نقاشي» هم استاندارهاي فيلم هاي «منوچهر محمدي» نداشت و همچنين نسبت به آثا ر ديگري که از مازيار ميري ديديم اين کار سطح پايين تري را داشت.  

 

نظرتان در مورد فيلم هاي بعدي چيست آيا مي شود به اين رويه ساخت فيلم ها در ايران اميد داشت؟

   

به هر حال بشر به اميد زنده است و اميدوارم فيلم هايي که از اين لحظه به بعد مي خواهم ببينم يکي از يکي ديگر شاهکارتر باشد.  

  

جشنواره امسال را با سال قبل چگونه مقايسه مي کنيد؟

 

تفاوت عمده اي در نحوه برگزاري اين جشنواره با سال قبل نمي بينم؛ به شکل محسوس ضعيف تر نبوده است؛ همان مدل سال قبل بود و در واقع هيچکدام تعريفي نداشتند.  

 

در بين فيلم هاي جشنواره امسال به نظر مي رسد که بيشتر فيلم ها در حد جشنواره و يا سينمايي نبودند؟ مثلا فيلم «من عاشق سپيده صبحم» که ديالوگي بود و مانند اينها.

 

من از اين فيلم خوشم آمد اتفاقا از آن دسته فيلم هايي خوب فيلم اولي هاست ولي با شما موافقم که نه تنها فيلم هاي فيلم اولي ها در اين جشنواره بلکه بسياري از فيلم هاي فيلمسازهاي باتجربه مطلقا آثار خوبي نيستند.   

 

در حد تله فيلمي اند؟!

   

تله فيلمي هم نمي توانيم عنوان کنيم چون ممکن است تله فيلم خوب هم داشته باشيم.به طور کلي آثار قابل دفاعي نيستند.  

 

چرا آثار اين چنيني و بسيار ضعيف به جشنواره راه پيدا مي کنند؟

 

اين را بايد از هيئت انتخاب آثار پرسيد که معيارهاي شان براي انتخاب فيلم ها جشنواره چيست؟!

 

پيشنهادتان براي جشنواره اي پربار؟

 

فقط فکر مي کنم که فيلمسازها را بايد آزاد بگذارند و فيلمسازها با هر گرايشي بتوانند در جشنواره شرکت کنند.  

مضمون هايي که بايد کار شود؟

 

توصيه ام اين است که نبايد در اين زمينه هيچ کس حتي منتقدان پيشنهادي کنند بلکه اين فيلمسازها هستند که بر اساس ضرورت کار وتوانايي خود تشخيص بدهند بايد سراغ چه سوژه هايي بروند و يا در چه فضايي کار بسازند. بنابراين اگر کسي از جمله مديران دولتي يا منتقدين بخواهند پيشنهاد موضوعي بدهند نشان دهنده يک شرايط غيرطبيعي است . بنابراين هر کسي بايد بر اساس قابليت و توانايي هايش سراغ مضامين برود.  

   

چرا در ايران منتقدين فيلم ها را نقد فني نمي کنند و فقط از نظر داستاني به فيلم ها توجه مي کنند؟

 

آن دسته از کساني که فيلم ها را فقط از نظر داستاني نقد مي کنند اسمشان چيز ديگري است و منتقد نيست. در واقع خيلي ها هستند که مي نويسند ولي منتقد نيستند اما منتقدهايي که من مي شناسم و برايشان احترام قايل هستم؛ بر همه وجوه حوزه ها از جمله فرم، سوژه، موضوع، جنبه هاي فني و کيفي فيلم تسلط دارند.  

کساني که از نظر فني به نقد فيلم ها نمي پردازند ممکن است که خبرنگارها، گزارش ها و نويسنده هاي سايت ها باشند ولي کسانيکه من به عنوان منتقدم مي شناسم اتفاقا به اين مقوله اي شما مطرح کرديد مي پردازند.  

   

تعداد اين چنين منتقدين واقعي در ايران کم است.

 

تعداد منتقدان خوب به اندازه تعداد فيلمسازهاي خوب است.

نظر شما